رمانتیسم
/romAntism/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
سبک جدیددررمان نویسی، طرزنگارش ونویسندگان
سبک نویسندگان و هنرمندان پیرو مکتب رمانتیک
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] رﻣﺎﻧﺘﯿﺴﻢ یکی از مکتب های ادبی است ودر میان مکتبهای «ادبی و فکری» اروپایی ازاهمیت ویژهای برخوردار است اما آن ﺗﻨﻬﺎ ﻣﮑﺘﺒﯽ ادﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﺑﻠﮑﻪ در جنبه های اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ـ ﺳﯿﺎﺳﯽ ـ اﻗﺘﺼﺎدی تاثیر گذار بوده است.
واژه رمانتیسم در لغت به معنای تصور یا خیال احساسی، گرایش به سوی عشق یا دیدگاههای احساسی و عاطفی و سبک متمایز یا عاطفی مکتب رمانتیک در هنر، ادبیات و موسیقی آمده است.
ابعاد مختلف رمانتیسم
در میان مکتبهای «ادبی و فکری» اروپایی، مکتب رمانتیسم از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران تصور نسبتاً رایجی وجود دارد که بر اساس آن این اصطلاح عمدتاً برای دلالت بر آثار ادبی احساساتی و پر اشک و آه به کار میرود. اما واقعیت این است که رمانتیسم نهضتی جهانی است که علاوه بر جنبه ادبی دارای ابعاد متنوع هنری، فکری و فلسفی، اجتماعی و تاریخی است و از بسیاری جهات سر فصل فرهنگ و اندیشه عصر جدید و ریشه اصلی بسیاری از گرایشها و مکتبهای دو قرن اخیر در سطح جهان به شمار میرود. بدون شناخت این نهضت عظیم، نمیتوان اندیشه مفهوم رمانتیسم در تاریخ ادبی و فرهنگ عصر جدید را شناخت.
تاریخچه رمانتیسم
جنبش رمانتیسم جنبشی اساساً اروپایی است که هر چند در سالهای پایانی قرن هیجدهم شکل گرفته است و قبل از نیمه اول قرن نوزدهم دچار افول شده است، اما تأثیر پایداری بر فرهنگ دورههای بعد نهاده است. محققان اروپایی همواره به بررسی ابعاد گوناگون این جنبش اهتمامی خاص داشتهاند و مرتباً آثار گوناگونی به زبانهای اروپایی در باب این مباحث منتشر میشود.
جعفری، مسعود، مفهوم رمانتیسیسم، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، اسفند۱۳۷۷، شماره۱۷، ص۳۲.
...
واژه رمانتیسم در لغت به معنای تصور یا خیال احساسی، گرایش به سوی عشق یا دیدگاههای احساسی و عاطفی و سبک متمایز یا عاطفی مکتب رمانتیک در هنر، ادبیات و موسیقی آمده است.
ابعاد مختلف رمانتیسم
در میان مکتبهای «ادبی و فکری» اروپایی، مکتب رمانتیسم از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران تصور نسبتاً رایجی وجود دارد که بر اساس آن این اصطلاح عمدتاً برای دلالت بر آثار ادبی احساساتی و پر اشک و آه به کار میرود. اما واقعیت این است که رمانتیسم نهضتی جهانی است که علاوه بر جنبه ادبی دارای ابعاد متنوع هنری، فکری و فلسفی، اجتماعی و تاریخی است و از بسیاری جهات سر فصل فرهنگ و اندیشه عصر جدید و ریشه اصلی بسیاری از گرایشها و مکتبهای دو قرن اخیر در سطح جهان به شمار میرود. بدون شناخت این نهضت عظیم، نمیتوان اندیشه مفهوم رمانتیسم در تاریخ ادبی و فرهنگ عصر جدید را شناخت.
تاریخچه رمانتیسم
جنبش رمانتیسم جنبشی اساساً اروپایی است که هر چند در سالهای پایانی قرن هیجدهم شکل گرفته است و قبل از نیمه اول قرن نوزدهم دچار افول شده است، اما تأثیر پایداری بر فرهنگ دورههای بعد نهاده است. محققان اروپایی همواره به بررسی ابعاد گوناگون این جنبش اهتمامی خاص داشتهاند و مرتباً آثار گوناگونی به زبانهای اروپایی در باب این مباحث منتشر میشود.
جعفری، مسعود، مفهوم رمانتیسیسم، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، اسفند۱۳۷۷، شماره۱۷، ص۳۲.
...
wikifeqh: رمانتیسم
دانشنامه عمومی
رُمانتیک گرایی یا رُمانتیسم ( به فرانسوی: Romantisme ) یا رمانتی سیسم یا رمانتی سیزم ( به انگلیسی: Romanticism ) جنبشی هنری، ادبی و فکری در پایان سده هجدهم در اروپا بود که در سال های ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰ به اوج خود رسید. مشخصه اصلی رمانتیسم، تأکید بر احساس و فردگرایی و ستایش گذشته و طبیعت بود. شکل گیری این جنبش تا حد زیادی واکنش به انقلاب صنعتی، [ ۱] هنجارهای اجتماعی و سیاسی آریستوکراتیک در عصر روشنگری و توجیه عقلانی طبیعت بر اساس علم بود، که در واقع همگی عناصر مدرنیته هستند. [ ۲] این جنبش بیش از همه در قالب هنرهای تجسمی، موسیقی و ادبیات جلوه گر شد اما بر تاریخ نگاری، [ ۳] آموزش، شطرنج، علوم اجتماعی و علوم طبیعی[ ۴] نیز تأثیر مهمی گذاشت. تأثیر چشمگیر و پیجیده رمانتیسم بر سیاست نیز انکارنشدنی است کمااینکه متفکران رمانتیک بر لیبرالیسم، رادیکالیسم، محافظه کاری و ملی گرایی اثر مهمی گذاشتند. [ ۵]
جنبش رمانتیسم، احساسات شدید را منبعی اصیل برای تجربه زیبایی شناسانه می دانست و بر احساساتی از قبیل ترس، وحشت و حیرت تمرکز داشت، به خصوص در مواجهه با زیبایی متعالی و زیبایی طبیعت. [ ۶] [ ۷] رمانتیسم، هنر فولکلور و عرف باستان را به جایگاهی والا و اصیل بالا کشید و خودانگیختگی را نیز خصوصیتی مطلوب معرفی کرد. برخلاف خردگرایی و کلاسیسیسم در عصر روشنگری، رمانتیسم گرایش به قرون وسطی و عناصر هنری و روایی منتسب به آن دوره را احیا کرد تا راهی برای فرار از رشد جمعیت، گسترش بی رویه شهر و پیامدهای انقلاب صنعتی فراهم کند.
هرچند جنبش رمانتیسم در جنبش طوفان و طغیان آلمان ریشه داشت که شهود و احساس را به خردگرایی عصر روشنگری ترجیح می داد، [ ۸] اما رخدادها و ایدئولوژی های انقلاب فرانسه نیز جزو عوامل اثرگذار در شکل گیری این جنبش بودند و بسیاری از پیشگامان رمانتیک، چهره های انقلابی و سمپات با انقلاب فرانسه بودند. [ ۹] رمانتیسم ارزش والایی به دستاوردهای «قهرمانانه» افراد و هنرمندان می داد و این دستاوردها را مایه ارتقای کیفیت جامعه می دید. رمانتیسم همچنین تخیل فردی را مرجعی انتقادی می دانست که از مفاهیم کلاسیک قالب هنر رها می شود و فراتر می رود. در نیمه دوم سده نوزدهم، رئالیسم به عنوان قطب مخالف رمانتیسم مطرح شد. افول رمانتیسم طی این دوره، همراه با تغییرات اجتماعی و سیاسی مهمی بود. [ ۱۰]
جنبش رمانتیسم، احساسات شدید را منبعی اصیل برای تجربه زیبایی شناسانه می دانست و بر احساساتی از قبیل ترس، وحشت و حیرت تمرکز داشت، به خصوص در مواجهه با زیبایی متعالی و زیبایی طبیعت. [ ۶] [ ۷] رمانتیسم، هنر فولکلور و عرف باستان را به جایگاهی والا و اصیل بالا کشید و خودانگیختگی را نیز خصوصیتی مطلوب معرفی کرد. برخلاف خردگرایی و کلاسیسیسم در عصر روشنگری، رمانتیسم گرایش به قرون وسطی و عناصر هنری و روایی منتسب به آن دوره را احیا کرد تا راهی برای فرار از رشد جمعیت، گسترش بی رویه شهر و پیامدهای انقلاب صنعتی فراهم کند.
هرچند جنبش رمانتیسم در جنبش طوفان و طغیان آلمان ریشه داشت که شهود و احساس را به خردگرایی عصر روشنگری ترجیح می داد، [ ۸] اما رخدادها و ایدئولوژی های انقلاب فرانسه نیز جزو عوامل اثرگذار در شکل گیری این جنبش بودند و بسیاری از پیشگامان رمانتیک، چهره های انقلابی و سمپات با انقلاب فرانسه بودند. [ ۹] رمانتیسم ارزش والایی به دستاوردهای «قهرمانانه» افراد و هنرمندان می داد و این دستاوردها را مایه ارتقای کیفیت جامعه می دید. رمانتیسم همچنین تخیل فردی را مرجعی انتقادی می دانست که از مفاهیم کلاسیک قالب هنر رها می شود و فراتر می رود. در نیمه دوم سده نوزدهم، رئالیسم به عنوان قطب مخالف رمانتیسم مطرح شد. افول رمانتیسم طی این دوره، همراه با تغییرات اجتماعی و سیاسی مهمی بود. [ ۱۰]
wiki: رمانتیسم
رمانتیسم (فیلم). «رمانتیسم» ( انگلیسی: The Romantics ( film ) ) فیلمی در ژانر کمدی رمانتیک است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
• کیتی هلمز
• آنا پاکوین
• جاش دوهامل
• مالین اکرمان
• کندیس برگن
• آدام برودی
• الیجاه وود
• دیانا ایگران
• رزمری مورفی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• کیتی هلمز
• آنا پاکوین
• جاش دوهامل
• مالین اکرمان
• کندیس برگن
• آدام برودی
• الیجاه وود
• دیانا ایگران
• رزمری مورفی
wiki: رمانتیسم (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
رمانتیسم (موسیقی). رمانتیسم (موسیقی)(romanticism)
(یا: جنبش رُمانتیک) در موسیقی، پرداختن به احساسات و عواطف که معمولاً با ملودی بیان می شود، و به کارگیری نوعی گویش عامیانه، و پیروی از موسیقی دانان این مکتب به منزلۀ شخصیت های هنرمند و قهرمان. جنبش رُمانتیک که اغلب با احساسات ملی گرایانه پیوند داشت، در اواخر قرن ۱۹ در آثار ریشارد واگنر به اوج خود رسید. واکنش علیه ارزش های کلاسیک قرن ۱۸ در آغاز به شکل تصویری خیالی از نیروهای سرکش طبیعت بروز کرد، و از نمونه های آن، چهرۀ قهرمان اپرای دون جووانّی اثر موتسارت (۱۷۸۷) و ادراک هایدن از نهضت توفان و طغیان در قالب اوراتوریوی آفرینش (۱۷۹۷ـ۱۷۹۸) درخور ذکرند. در بسیاری از آثار بتهوون مضامین رمانتیک به چشم می خورد، ازجمله سمفونی پاستورال، اورتور اِگمونت و اپرای فیدلیو. روحیه رمانتیک به ویژه در آثار مندلسون برجستگی خاص می یابد. در واقع مندلسون و شومان را می توان بنیانگذاران واقعی جنبش رمانتیک در موسیقی دانست. دنیای لیدهای فرانتس شوبرت و روبرت شومان که از بنیاد بر پایۀ احساسات شخصی بنا شده بود، به سرعت تغییرشکل یافت و به قهرمان گرایی اسطوره ای ملّی ریشارد واگنر و جوزپّه وردی تبدیل شد، و قهرمانانی حقیقی را در قالب چهره های نابغه ای همچون نیکولو پاگانینی و فرانتس لیست تجربه کرد. بااین حال در اواخر قرن ۱۹، این آرمان قهرمانانه بیشتر با نمودهای آشنای خطاپذیری، همچون ضد قهرمان اپرایبوریس گودونف (۱۸۷۴) اثر موسورگسکی، و بدبینی شادمانۀتیل اویلنشپیگل (۱۸۹۴ـ۱۸۹۵) اثر ریشارد اشتراوس درگیر شد. رُمانتیسم در کار گوستاو مالِر و ژان سیبلیوس ابعادی گسترده و مرثیه وار یافت، و بالاخره در قالب زبان ناقص فیلم های عاشقانۀ هالیوودی به پایان کار خود رسید.
(یا: جنبش رُمانتیک) در موسیقی، پرداختن به احساسات و عواطف که معمولاً با ملودی بیان می شود، و به کارگیری نوعی گویش عامیانه، و پیروی از موسیقی دانان این مکتب به منزلۀ شخصیت های هنرمند و قهرمان. جنبش رُمانتیک که اغلب با احساسات ملی گرایانه پیوند داشت، در اواخر قرن ۱۹ در آثار ریشارد واگنر به اوج خود رسید. واکنش علیه ارزش های کلاسیک قرن ۱۸ در آغاز به شکل تصویری خیالی از نیروهای سرکش طبیعت بروز کرد، و از نمونه های آن، چهرۀ قهرمان اپرای دون جووانّی اثر موتسارت (۱۷۸۷) و ادراک هایدن از نهضت توفان و طغیان در قالب اوراتوریوی آفرینش (۱۷۹۷ـ۱۷۹۸) درخور ذکرند. در بسیاری از آثار بتهوون مضامین رمانتیک به چشم می خورد، ازجمله سمفونی پاستورال، اورتور اِگمونت و اپرای فیدلیو. روحیه رمانتیک به ویژه در آثار مندلسون برجستگی خاص می یابد. در واقع مندلسون و شومان را می توان بنیانگذاران واقعی جنبش رمانتیک در موسیقی دانست. دنیای لیدهای فرانتس شوبرت و روبرت شومان که از بنیاد بر پایۀ احساسات شخصی بنا شده بود، به سرعت تغییرشکل یافت و به قهرمان گرایی اسطوره ای ملّی ریشارد واگنر و جوزپّه وردی تبدیل شد، و قهرمانانی حقیقی را در قالب چهره های نابغه ای همچون نیکولو پاگانینی و فرانتس لیست تجربه کرد. بااین حال در اواخر قرن ۱۹، این آرمان قهرمانانه بیشتر با نمودهای آشنای خطاپذیری، همچون ضد قهرمان اپرایبوریس گودونف (۱۸۷۴) اثر موسورگسکی، و بدبینی شادمانۀتیل اویلنشپیگل (۱۸۹۴ـ۱۸۹۵) اثر ریشارد اشتراوس درگیر شد. رُمانتیسم در کار گوستاو مالِر و ژان سیبلیوس ابعادی گسترده و مرثیه وار یافت، و بالاخره در قالب زبان ناقص فیلم های عاشقانۀ هالیوودی به پایان کار خود رسید.
wikijoo: رمانتیسم_(موسیقی)
رمانتیسم (هنر و ادبیات). رمانتیسم (هنر و ادبیات)(romanticism)
سرگردان بر بالای دریای مه، اثر کاسپار داوید فریدریش
در ادبیات و هنرهای بصری، سبکی که بر تخیّل، عواطف، و خلاقیت پدیدآورندۀ اثر تأکید دارد. به طور اخص به فرهنگ اروپایی اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ در مقابل کلاسی سیسم قرن ۱۸ اطلاق می شود. رمانتیسم با الهام از آرای ژان ژاک روسو، و دگرگونی های اجتماعی، و انقلاب های زمان (در امریکا و فرانسه) به منزلۀ واکنشی دربرابر ارزش های قرن ۱۸ شکل گرفت. رمانتیسم احساس و کشف وشهود را بر عقل و منطق، و اهمیت فرد را بر سازگاری اجتماعی، و اکتشاف روح وحشی انسان و طبیعت وحشی را بر خویشتن داری کلاسیک رجحان داد. مضامین اصلی هنر و ادبیات رمانتیک عبارت اند از ستایش مناظر رؤیایی؛ دلتنگی برای گذشته، به ویژه دورۀ گوتیک؛ دلبستگی به بدویت، ازجمله سنّت های عامیانه؛ پرستش قهرمان، اغلب هنرمند یا فرد انقلابی؛ شور رمانتیک؛ گرایش به عرفان؛ و شیفتگی به مرگ. ازجمله نویسندگان رمانتیک عبارت اند از نووالیس، کلمنس برِنتانو، یوزف آیشندورف، و یوهان تیک در آلمان که ادامه دهندۀ جنبش اشتورم اوند درانگ (توفان و فشار) بودند؛ ویلیام وردزورت، ساموئل تیلور کولریج، پِرسی بیش شِلی، لرد بایرون، و والتر اسکات در انگلستان؛ و ویکتور هوگو، آلفونس دو لامارتین، ژرژ ساند، و اَلکساندر دومای پدر در فرانسه. آثار نویسندگان امریکایی ادگار آلن پو، هرمان ملویل، هنری وادزورت لانگفلو، و والت ویتمن نیز از رمانتیسم تأثیر دارند. در نقاشی، کاسپار داوید فریدریش در آلمان، و ترنر در انگلستان برجسته ترین منظره پردازان سنّت رمانتیک اند و در آثار هنری فیوزلی و ویلیام بلیک، گرایشی عارفانه و رؤیاپردازانه مشهود است. نقاش فرانسوی اوژن دولاکروا، اغلب سرآمد نقاشان رمانتیک، و تئودور ژریکو از دیگر نقاشان این شیوه برشمرده می شوند. رمانتیسم در ادبیات از دوران اوگوستی جوانه زد، و قدمت آن به ۱۷۲۶ بازمی گردد (زمانی که جیمز تامسون نگارش «فصول» ۱۷۲۶ـ۱۷۳۰ را آغاز کرد). رمانتیسم در هر دو حوزۀ ادب و هنر، واکنشی بود دربرابر محدودیت های کلاسیک در سبک و مضمون. با سپری شدن قرن ۱۸، کلاسی سیسم بیش ازپیش در بیان معضلات روزافزون جامعه عاجز ماند. انقلاب صنعتی رفته رفته شیوه های سنّتی زندگی را، به ویژه در روستا دگرگون می ساخت، و فقر و استثمار در شهرهای کوچک و بزرگ بیداد می کرد. واکنشی هم در مقابل دین باوری عمومی شکل گرفت که احتمالاً نتیجۀ کار علمی بود. در این بستر، رمانتیسم تصویرهای آرمانی، و اغلب هراس انگیز، را جانشین یقین های دست وپابستۀ کلاسیک کرد. آشوب طبیعت، به تمثیلی از عواطف و تجربه های انسان بدل شد. مباحث مهم از این قرار بودند که انسان نه از منطق، که از احساس و الهام خود فرمان می بَرد، و فرد مهم تر از اجتماعی است که در آن زندگی می کند.شعر. در عمل، مخالفتِ با صنعتی شدن و از نو توجه کردن به فرد در دل طبیعت، پیامدهایی داشت که گسترۀ آن از کفّ نفس ویلیام وردزورت، شاعر انگلیسی، و استفادۀ وسیع تامس دو کوئینسی و لرد بایرون، نویسندگان انگلیسی، از مواد مخدر، تا کشف وشهود فکری و روحانی ویلیام بلیک، شاعر و نقاش انگلیسی، را دربر می گرفت. وردزورت در «پیش درآمد» (که در ۱۸۵۰ پس از مرگ او انتشار یافت)، تفاوت دوران کودکی خود در روستایی بِکر را با دگرگونی های بعد از آن نشان می دهد، و طبیعت را همچون نیرویی الهی به تصویر می کشد. کولریج در بسیاری از آثارش نیروی شفابخش زیبایی طبیعی را دستمایه می گیرد. در نگاه کلی شعر پرقدرت ترین واسطۀ بیانی در نزد ادیبان رمانتیک بود، و چکامه های غنایی (۱۷۹۸) را می توان پرنفوذترین اثر رمانتیک دانست، که حاصل همکاری وردزورت و کولریج بود. مضمون مرگ، چه در خیال و چه در واقعیت، از دیگر مضامین مهم است. جان کیتس، شاعر انگلیسی، در «قصیدۀ پاییز» (۱۸۱۹) که آن را دو سال پیش از مرگ زودهنگامش سرود، به مرگ نگاهی مثبت دارد. شایع تر از این رویکرد، تصوّر مرگ به مثابه موجودی هولناک است برای کسانی که دل به دنیا و لذات آن می بندند. افراط و تفریط ادبی که درپی رهایی ناگهانی از قید محدودیت های قرن ۱۸ حاصل شده بود، به خوبی در دهن کجی آشکار رمانتیسم به اعتقادات و اخلاقیات مسیحی نمایان گردید. شلی در شعر بلند «پرومتئوس از بند رسته» (۱۸۲۰) خداوند را نه نگهدار انسان، بلکه دشمن او خواند. بایرون را با شعر بلند «دون ژوان» (۱۸۱۹ـ۱۸۲۴)، اغلب خالق «ضدقهرمان» می شناسند (شخصیت تبهکار و ویرانگری که بااین حال خواننده را مفتون خود می کند). نوع دیگر ضدقهرمان فردی است که بی اعتنا به صلاح جامعه، از پی امیال خویش می رود؛ نمونۀ آن را در «منظومۀ دریانورد کهنسال» (۱۷۹۷ـ۱۷۹۸) از کولریج می یابیم: دریانورد با کشتن بی دلیل مرغی دریایی خود و همکارانش را گرفتار نفرین می کند و شعر با سرگردانی او در جهان پایان می یابد. نفی دنیای جدید، گرایش به داستان های تاریخی، به ویژه قرون وسطایی، را درپی داشت. آیوانهو (۱۸۱۹) و آثار دیگر سِر والتر اسکات، نویسندۀ اسکاتلندی، نمونه هایی از این دست اند. گرایش قرون وسطایی در قرن ۱۹ و خاصّه در میان نقاشان پیشا رافائلی تداوم یافت. استمرارِ تمایل خوانندگان به رمان گوتیک، به تلفیق بسیاری از عناصر رمانتیک، همچون مناظر وحشی و هراس انگیز با انسان های کوچک مانده در سایۀ آن ها، انجامید. رمان هایی همچون فرانکنشتاین (۱۸۱۸) از مری شلی، نویسندۀ انگلیسی، از رشد سوءظن به آزمایش های علمی در مقابل روش «طبیعی» زندگی نشان دارند.
سرگردان بر بالای دریای مه، اثر کاسپار داوید فریدریش
در ادبیات و هنرهای بصری، سبکی که بر تخیّل، عواطف، و خلاقیت پدیدآورندۀ اثر تأکید دارد. به طور اخص به فرهنگ اروپایی اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ در مقابل کلاسی سیسم قرن ۱۸ اطلاق می شود. رمانتیسم با الهام از آرای ژان ژاک روسو، و دگرگونی های اجتماعی، و انقلاب های زمان (در امریکا و فرانسه) به منزلۀ واکنشی دربرابر ارزش های قرن ۱۸ شکل گرفت. رمانتیسم احساس و کشف وشهود را بر عقل و منطق، و اهمیت فرد را بر سازگاری اجتماعی، و اکتشاف روح وحشی انسان و طبیعت وحشی را بر خویشتن داری کلاسیک رجحان داد. مضامین اصلی هنر و ادبیات رمانتیک عبارت اند از ستایش مناظر رؤیایی؛ دلتنگی برای گذشته، به ویژه دورۀ گوتیک؛ دلبستگی به بدویت، ازجمله سنّت های عامیانه؛ پرستش قهرمان، اغلب هنرمند یا فرد انقلابی؛ شور رمانتیک؛ گرایش به عرفان؛ و شیفتگی به مرگ. ازجمله نویسندگان رمانتیک عبارت اند از نووالیس، کلمنس برِنتانو، یوزف آیشندورف، و یوهان تیک در آلمان که ادامه دهندۀ جنبش اشتورم اوند درانگ (توفان و فشار) بودند؛ ویلیام وردزورت، ساموئل تیلور کولریج، پِرسی بیش شِلی، لرد بایرون، و والتر اسکات در انگلستان؛ و ویکتور هوگو، آلفونس دو لامارتین، ژرژ ساند، و اَلکساندر دومای پدر در فرانسه. آثار نویسندگان امریکایی ادگار آلن پو، هرمان ملویل، هنری وادزورت لانگفلو، و والت ویتمن نیز از رمانتیسم تأثیر دارند. در نقاشی، کاسپار داوید فریدریش در آلمان، و ترنر در انگلستان برجسته ترین منظره پردازان سنّت رمانتیک اند و در آثار هنری فیوزلی و ویلیام بلیک، گرایشی عارفانه و رؤیاپردازانه مشهود است. نقاش فرانسوی اوژن دولاکروا، اغلب سرآمد نقاشان رمانتیک، و تئودور ژریکو از دیگر نقاشان این شیوه برشمرده می شوند. رمانتیسم در ادبیات از دوران اوگوستی جوانه زد، و قدمت آن به ۱۷۲۶ بازمی گردد (زمانی که جیمز تامسون نگارش «فصول» ۱۷۲۶ـ۱۷۳۰ را آغاز کرد). رمانتیسم در هر دو حوزۀ ادب و هنر، واکنشی بود دربرابر محدودیت های کلاسیک در سبک و مضمون. با سپری شدن قرن ۱۸، کلاسی سیسم بیش ازپیش در بیان معضلات روزافزون جامعه عاجز ماند. انقلاب صنعتی رفته رفته شیوه های سنّتی زندگی را، به ویژه در روستا دگرگون می ساخت، و فقر و استثمار در شهرهای کوچک و بزرگ بیداد می کرد. واکنشی هم در مقابل دین باوری عمومی شکل گرفت که احتمالاً نتیجۀ کار علمی بود. در این بستر، رمانتیسم تصویرهای آرمانی، و اغلب هراس انگیز، را جانشین یقین های دست وپابستۀ کلاسیک کرد. آشوب طبیعت، به تمثیلی از عواطف و تجربه های انسان بدل شد. مباحث مهم از این قرار بودند که انسان نه از منطق، که از احساس و الهام خود فرمان می بَرد، و فرد مهم تر از اجتماعی است که در آن زندگی می کند.شعر. در عمل، مخالفتِ با صنعتی شدن و از نو توجه کردن به فرد در دل طبیعت، پیامدهایی داشت که گسترۀ آن از کفّ نفس ویلیام وردزورت، شاعر انگلیسی، و استفادۀ وسیع تامس دو کوئینسی و لرد بایرون، نویسندگان انگلیسی، از مواد مخدر، تا کشف وشهود فکری و روحانی ویلیام بلیک، شاعر و نقاش انگلیسی، را دربر می گرفت. وردزورت در «پیش درآمد» (که در ۱۸۵۰ پس از مرگ او انتشار یافت)، تفاوت دوران کودکی خود در روستایی بِکر را با دگرگونی های بعد از آن نشان می دهد، و طبیعت را همچون نیرویی الهی به تصویر می کشد. کولریج در بسیاری از آثارش نیروی شفابخش زیبایی طبیعی را دستمایه می گیرد. در نگاه کلی شعر پرقدرت ترین واسطۀ بیانی در نزد ادیبان رمانتیک بود، و چکامه های غنایی (۱۷۹۸) را می توان پرنفوذترین اثر رمانتیک دانست، که حاصل همکاری وردزورت و کولریج بود. مضمون مرگ، چه در خیال و چه در واقعیت، از دیگر مضامین مهم است. جان کیتس، شاعر انگلیسی، در «قصیدۀ پاییز» (۱۸۱۹) که آن را دو سال پیش از مرگ زودهنگامش سرود، به مرگ نگاهی مثبت دارد. شایع تر از این رویکرد، تصوّر مرگ به مثابه موجودی هولناک است برای کسانی که دل به دنیا و لذات آن می بندند. افراط و تفریط ادبی که درپی رهایی ناگهانی از قید محدودیت های قرن ۱۸ حاصل شده بود، به خوبی در دهن کجی آشکار رمانتیسم به اعتقادات و اخلاقیات مسیحی نمایان گردید. شلی در شعر بلند «پرومتئوس از بند رسته» (۱۸۲۰) خداوند را نه نگهدار انسان، بلکه دشمن او خواند. بایرون را با شعر بلند «دون ژوان» (۱۸۱۹ـ۱۸۲۴)، اغلب خالق «ضدقهرمان» می شناسند (شخصیت تبهکار و ویرانگری که بااین حال خواننده را مفتون خود می کند). نوع دیگر ضدقهرمان فردی است که بی اعتنا به صلاح جامعه، از پی امیال خویش می رود؛ نمونۀ آن را در «منظومۀ دریانورد کهنسال» (۱۷۹۷ـ۱۷۹۸) از کولریج می یابیم: دریانورد با کشتن بی دلیل مرغی دریایی خود و همکارانش را گرفتار نفرین می کند و شعر با سرگردانی او در جهان پایان می یابد. نفی دنیای جدید، گرایش به داستان های تاریخی، به ویژه قرون وسطایی، را درپی داشت. آیوانهو (۱۸۱۹) و آثار دیگر سِر والتر اسکات، نویسندۀ اسکاتلندی، نمونه هایی از این دست اند. گرایش قرون وسطایی در قرن ۱۹ و خاصّه در میان نقاشان پیشا رافائلی تداوم یافت. استمرارِ تمایل خوانندگان به رمان گوتیک، به تلفیق بسیاری از عناصر رمانتیک، همچون مناظر وحشی و هراس انگیز با انسان های کوچک مانده در سایۀ آن ها، انجامید. رمان هایی همچون فرانکنشتاین (۱۸۱۸) از مری شلی، نویسندۀ انگلیسی، از رشد سوءظن به آزمایش های علمی در مقابل روش «طبیعی» زندگی نشان دارند.
wikijoo: رمانتیسم_(هنر_و_ادبیات)
پیشنهاد کاربران
معنی رمانتیسم
خیالپردازی