[ویکی فقه] رضایت از بهشتیان (قرآن). بهره مندی بهشتیان از رضوان الهی، برترین نعمت الهی است.
رضا و رضوان و مرضاة بمعنی خوشنودی است. رضایت خد ا از صفات فعل خداست و مصداق و مجسم آن همان ثوابی است که به بهشتیان عطا می کند، تا جزای ایمان و اعمال صالحشان باشد. • «قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة ورضون من الله والله بصیر بالعباد:بگو: «آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی)، بهتر است؟» برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کرده اند، (و از این سرمایه ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده می کنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پایِ درختانش می گذرد؛ همیشه در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امورِ) بندگان، بیناست.» • «قال الله هـذا یوم ینفع الصدقین صدقهم لهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیهآ ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک الفوز العظیم: خداوند می گوید: «امروز، روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است!»». • «وعد الله المؤمنین والمؤمنـت جنت تجری من تحتها الانهـرخــلدین فیها ومسـکن طیبة فی جنت عدن ورضون من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم:خداوند به مردان و زنان با ایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن های پاکیزه ای در بهشتهای جاودان (نصیب آنها ساخته)؛ و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است » معنای جمله " وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ"بطوری که سیاق آن را افاده می کند این است که خوشنودی خدا از ایشان از همه این حرفها بزرگتر و ارزنده تر است. و اگر رضوان را نکره آورد برای اشاره به این معنا است که معرفت انسان نمی تواند آن را و حدود آن را درک کند، چون رضوان خدا محدود و مقدر نیست تا وهم بشر بدان دست یابد، و شاید برای فهماندن این نکته بوده که کمترین رضوان خدا هر چه هم کم باشد از این بهشت ها بزرگتر است، البته نه از این جهت که این بهشت ها نتیجه رضوان او و ترشحی از رضای اوست- هر چند این ترشح در واقع صحیح است- بلکه از این جهت که حقیقت عبودیت که قرآن کریم بشر را بدان دعوت می کند عبودیتی است که بخاطر محبت به خدا انجام شود، نه بخاطر طمعی که به بهشتش و یا ترسی که از آتشش داریم، و بزرگترین سعادت و رستگاری برای یک نفر عاشق و دوستدار این است که رضایت معشوق خود را جلب کند، بدون اینکه در صدد ارضاء نفس خویش بوده باشد. • «.. ویدخلهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه...:... و آنها را در باغهایی از بهشت وارد می کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن می مانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها «حزب اللَّه» اند؛ بدانید «حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.» رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ"- این جمله استینافی و ابتدایی است، می خواهد جمله قبلی را تعلیل نموده، بفرماید: به این علت خدا ایشان را به چنان بهشتی که گفته شد در می آورد که از ایشان راضی بوده است، و رضایت خدا عبارت است از رحمت او که مخصوص افرادی است که در ایمانشان به خدا خالص باشند. ایشان هم از خدا راضی اند، برای اینکه با رسیدن به آن زندگی طیب و آن بهشت، شادمان و خرسند می گردند. • «یـایتها النفس المطمـئنة:تو ای روح آرام یافته!» «ارجعی الی ربک راضیة مرضیة:به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است،» «فادخلی فی عبـدی:پس در سلک بندگانم درآی » «وادخلی جنتی:و در بهشتم وارد شو» اگر نفوس مطمئنه را به وصف " راضِیَةً" و" مَرْضِیَّةً"توصیف کرده، برای آن است که اطمینان و سکونت یافتن دل به پروردگار مستلزم آن است که از او راضی هم باشد، و هر قضا و قدری که او برایش پیش می آورد کمترین چون و چرایی نکند، حال چه آن قضا و قدر تکوینی باشد، و چه حکمی باشد که او تشریع کرده باشد، پس هیچ سانحه به خشم آورنده ای او را به خشم نمی آورد، و هیچ معصیتی دل او را منحرف نمی کند، و وقتی بنده خدا از خدا راضی باشد، قهرا خدای تعالی هم از او راضی خواهد بود، چون هیچ عاملی به جز خروج بنده از زی بندگی خدا را به خشم نمی آورد، و بنده خدا وقتی ملازم طریق عبودیت باشد مستوجب رضای خدا خواهد بود، و به همین جهت دنبال جمله" راضیة" جمله" مرضیة" را آورد. • «جزاؤهم عند ربهم جنت عدن تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک لمن خشی ربه:پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ همیشه در آن می مانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد!».
رضا و رضوان و مرضاة بمعنی خوشنودی است. رضایت خد ا از صفات فعل خداست و مصداق و مجسم آن همان ثوابی است که به بهشتیان عطا می کند، تا جزای ایمان و اعمال صالحشان باشد. • «قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة ورضون من الله والله بصیر بالعباد:بگو: «آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی)، بهتر است؟» برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کرده اند، (و از این سرمایه ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده می کنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پایِ درختانش می گذرد؛ همیشه در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امورِ) بندگان، بیناست.» • «قال الله هـذا یوم ینفع الصدقین صدقهم لهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیهآ ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک الفوز العظیم: خداوند می گوید: «امروز، روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است!»». • «وعد الله المؤمنین والمؤمنـت جنت تجری من تحتها الانهـرخــلدین فیها ومسـکن طیبة فی جنت عدن ورضون من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم:خداوند به مردان و زنان با ایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن های پاکیزه ای در بهشتهای جاودان (نصیب آنها ساخته)؛ و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است » معنای جمله " وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ"بطوری که سیاق آن را افاده می کند این است که خوشنودی خدا از ایشان از همه این حرفها بزرگتر و ارزنده تر است. و اگر رضوان را نکره آورد برای اشاره به این معنا است که معرفت انسان نمی تواند آن را و حدود آن را درک کند، چون رضوان خدا محدود و مقدر نیست تا وهم بشر بدان دست یابد، و شاید برای فهماندن این نکته بوده که کمترین رضوان خدا هر چه هم کم باشد از این بهشت ها بزرگتر است، البته نه از این جهت که این بهشت ها نتیجه رضوان او و ترشحی از رضای اوست- هر چند این ترشح در واقع صحیح است- بلکه از این جهت که حقیقت عبودیت که قرآن کریم بشر را بدان دعوت می کند عبودیتی است که بخاطر محبت به خدا انجام شود، نه بخاطر طمعی که به بهشتش و یا ترسی که از آتشش داریم، و بزرگترین سعادت و رستگاری برای یک نفر عاشق و دوستدار این است که رضایت معشوق خود را جلب کند، بدون اینکه در صدد ارضاء نفس خویش بوده باشد. • «.. ویدخلهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه...:... و آنها را در باغهایی از بهشت وارد می کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن می مانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها «حزب اللَّه» اند؛ بدانید «حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.» رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ"- این جمله استینافی و ابتدایی است، می خواهد جمله قبلی را تعلیل نموده، بفرماید: به این علت خدا ایشان را به چنان بهشتی که گفته شد در می آورد که از ایشان راضی بوده است، و رضایت خدا عبارت است از رحمت او که مخصوص افرادی است که در ایمانشان به خدا خالص باشند. ایشان هم از خدا راضی اند، برای اینکه با رسیدن به آن زندگی طیب و آن بهشت، شادمان و خرسند می گردند. • «یـایتها النفس المطمـئنة:تو ای روح آرام یافته!» «ارجعی الی ربک راضیة مرضیة:به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است،» «فادخلی فی عبـدی:پس در سلک بندگانم درآی » «وادخلی جنتی:و در بهشتم وارد شو» اگر نفوس مطمئنه را به وصف " راضِیَةً" و" مَرْضِیَّةً"توصیف کرده، برای آن است که اطمینان و سکونت یافتن دل به پروردگار مستلزم آن است که از او راضی هم باشد، و هر قضا و قدری که او برایش پیش می آورد کمترین چون و چرایی نکند، حال چه آن قضا و قدر تکوینی باشد، و چه حکمی باشد که او تشریع کرده باشد، پس هیچ سانحه به خشم آورنده ای او را به خشم نمی آورد، و هیچ معصیتی دل او را منحرف نمی کند، و وقتی بنده خدا از خدا راضی باشد، قهرا خدای تعالی هم از او راضی خواهد بود، چون هیچ عاملی به جز خروج بنده از زی بندگی خدا را به خشم نمی آورد، و بنده خدا وقتی ملازم طریق عبودیت باشد مستوجب رضای خدا خواهد بود، و به همین جهت دنبال جمله" راضیة" جمله" مرضیة" را آورد. • «جزاؤهم عند ربهم جنت عدن تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک لمن خشی ربه:پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ همیشه در آن می مانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد!».
wikifeqh: رضایت_از_بهشتیان_(قرآن)