رسالهٔ در اصلاح فاهمه ( به لاتین :Tractatus de Intellectus Emendatione و به انگلیسی:Treatise on the Emendation of the Intellect ) اثری از فیلسوف قرن هفدهم، باروخ اسپینوزا می باشد، که در پی اصلاح و بَسط روش شناسی دکارتی است.
رسالهٔ "در اصلاح فاهمه و بهترین راه برای شناخت حقیقی چیز ها" اثری است ناتمام که درسال ١۶٧٧ توسط نزدیکان اسپینوزا پس از مرگ وی به چاپ رسید.
هدف اسپینوزا در نگارش این کتاب تدوین روشی فلسفی یا به طور دقیق تر ایجاد راهی برای درست اندیشیدن است تا ذهن ( فاهمه ) انسانی دچار خطا نشود و حقایق را به صورت واضح و متمایز شناسایی کند.
این کتاب در حقیقت بازبینی و اصلاح تفکرات روش شناسانهٔ رنه دکارت در کتاب های قواعد هدایت ذهن و تأملات در فلسفه اولی می باشد. از نظر دکارت و اسپینوزا ذهن انسان برای شناخت و شروعِ فهمِ جهان نیاز به هیچ تجربهٔ بیرونی ندارد و با یقین های فطری و درونی ذهن شروع می کند. یقین ها یا تصوراتی که به حدی روشن و متمایز هستند که هیچ شکّی در آنها نیست ( البته شک و کوگیتو پرداخته شده در کتاب تأملات نشان دهندهٔ همین حقیقت است ) . اما در بخش دیگری از این تفکرات اسپینوزا در مخالفت با دکارت برآمده و مشخص می کند که یقینی بودن این حقایقِ فطری یا ذهنی براساس آنچه که دکارت میگفت "ضمانتِ خداوند" نیست بلکه یقین آن همان «ذات ذهنیِ شیء» است، یعنی به طور دقیقتر به دلیل «خودبسندگی یا خودعلیتیِ» ذهنِ بشرْ تصورات همانطور که هستند در ذهن نمایانده می شوند و هیچ شکّی در این حقیقت نیست. لازم به ذکر است که این حقایق فطری به صورت شهودی مورد شناسایی بشر قرار میگیرند. حال با فهم این حقیقت ( ضمانت درونیِ حقایقِ فطری و فهم شهودی آنها ) ، ذهن بشری با ترکیب حقایق فطری، سایر حقیقت های در جهان را به صورت زنجیرهٔ بی پایان، استنتاج ( حرکت از معلومات به مجهولات ) می کند. [ ۱] [ ۲]
ترجمهٔ این کتاب درسال ١٣٧۵ توسط اسماعیل سعادت در "مرکز نشر دانشگاهی" به چاپ رسیده است. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرسالهٔ "در اصلاح فاهمه و بهترین راه برای شناخت حقیقی چیز ها" اثری است ناتمام که درسال ١۶٧٧ توسط نزدیکان اسپینوزا پس از مرگ وی به چاپ رسید.
هدف اسپینوزا در نگارش این کتاب تدوین روشی فلسفی یا به طور دقیق تر ایجاد راهی برای درست اندیشیدن است تا ذهن ( فاهمه ) انسانی دچار خطا نشود و حقایق را به صورت واضح و متمایز شناسایی کند.
این کتاب در حقیقت بازبینی و اصلاح تفکرات روش شناسانهٔ رنه دکارت در کتاب های قواعد هدایت ذهن و تأملات در فلسفه اولی می باشد. از نظر دکارت و اسپینوزا ذهن انسان برای شناخت و شروعِ فهمِ جهان نیاز به هیچ تجربهٔ بیرونی ندارد و با یقین های فطری و درونی ذهن شروع می کند. یقین ها یا تصوراتی که به حدی روشن و متمایز هستند که هیچ شکّی در آنها نیست ( البته شک و کوگیتو پرداخته شده در کتاب تأملات نشان دهندهٔ همین حقیقت است ) . اما در بخش دیگری از این تفکرات اسپینوزا در مخالفت با دکارت برآمده و مشخص می کند که یقینی بودن این حقایقِ فطری یا ذهنی براساس آنچه که دکارت میگفت "ضمانتِ خداوند" نیست بلکه یقین آن همان «ذات ذهنیِ شیء» است، یعنی به طور دقیقتر به دلیل «خودبسندگی یا خودعلیتیِ» ذهنِ بشرْ تصورات همانطور که هستند در ذهن نمایانده می شوند و هیچ شکّی در این حقیقت نیست. لازم به ذکر است که این حقایق فطری به صورت شهودی مورد شناسایی بشر قرار میگیرند. حال با فهم این حقیقت ( ضمانت درونیِ حقایقِ فطری و فهم شهودی آنها ) ، ذهن بشری با ترکیب حقایق فطری، سایر حقیقت های در جهان را به صورت زنجیرهٔ بی پایان، استنتاج ( حرکت از معلومات به مجهولات ) می کند. [ ۱] [ ۲]
ترجمهٔ این کتاب درسال ١٣٧۵ توسط اسماعیل سعادت در "مرکز نشر دانشگاهی" به چاپ رسیده است. [ ۳]
wiki: رساله در اصلاح فاهمه