رساله الغفران ( به معنای: نامه آمرزش ) یک معراج نامه است که ابوالعلا معری در پاسخ به نامهٔ دوست خود، علی ابن منصور، معروف به ابن قارح، نوشته است. ابن قارح از ادیبان مشهور حلب بوده و همیشه بر ادیبان و شاعران این انتقاد را داشته که شاعران به سبب بعضی گفتار یا اعمالشان مانند مهمل شمردن فرائض دینی یا نوشیدن شراب یا غزل سرایی به دوزخ می روند.
ابوالعلا رسالة الغفران را از زبان ابن قارح نوشته است تا برای مردم، وسعت رحمت خدا را روشن کند و به آنها بفهماند که بیشتر شاعران مسلمان و سخنوران دوران جاهلیت که به عقیدهٔ بعضی از فقها اهل دوزخند، ممکن است اهل بهشت باشند؛ یعنی بدون توجه به بدنامی آن ها در زندگی یا نسبت هایی که مردم مانند کفر یا زندیق به آنها می داده اند یا ترک فرائض دینی بعید نیست که در نتیجهٔ ایمان به خدا یا نیکوکاری یا خیراندیشی از آتش نجات یافته باشند.
ابوالعلا در این رساله، بر عقاید بعضی از دانشمندان و ادیبان و فقها در مورد شعر و ادب و روایات مذهبی خرده می گیرد و خرده گیری های او با نیش هایی تلخ و مقداری هزل آمیخته است. پس از آنکه ابولعلا جایگاه ابن قارح را در بهشت تصور می کند، به وصف بهشت و اشیاء موجود در آنجا مانند درختی که بر شرق و غرب سایه می افکند و درختی که دارای تمام وسایل نعمت است می پردازد و از شرابی که مستی ندارد و در جام های زرین و صراحی ها سخن می گوید. آنگاه برای ابن قارح سیاحت در بهشت را تصور می کند. ابن قارح در میان این گردش بعضی از شاعران دوران جاهلیت مانند: اعشی و زهیر و حسان ابن ثابت را می بیند و دیگرانی را می بیند که تمام آنها پیش از ظهور اسلام و بعثت محمد می زیسته اند و به سبب نیکوکاری با ایمان به خدا وارد بهشت گردیده اند.
عمر فروخ نویسندهٔ کتاب «ابوالعلاء فیلسوف معره» به الهام گرفتن دانته از رسالة الغفران در نوشتن کمدی الهی اشاره می کند؛ و سبک داستان نویسی و تحول فکر او و نقد احوال قهرمانان داستان یعنی یکی را در بهشت گذاشتن و دیگری را در دوزخ جای دادن را همگی از رسالة الغفران وام گرفته شده می داند.
• آمرزش؛ ترجمه عبدالمحمد آیتی؛ تهران: انتشارات اشرفی؛ چاپ دوم ۱۳۵۷.
• رساله الغفران؛ ترجمه حیدر شجاعی؛ تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد؛ چاپ اول ۱۳۷۹.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفابوالعلا رسالة الغفران را از زبان ابن قارح نوشته است تا برای مردم، وسعت رحمت خدا را روشن کند و به آنها بفهماند که بیشتر شاعران مسلمان و سخنوران دوران جاهلیت که به عقیدهٔ بعضی از فقها اهل دوزخند، ممکن است اهل بهشت باشند؛ یعنی بدون توجه به بدنامی آن ها در زندگی یا نسبت هایی که مردم مانند کفر یا زندیق به آنها می داده اند یا ترک فرائض دینی بعید نیست که در نتیجهٔ ایمان به خدا یا نیکوکاری یا خیراندیشی از آتش نجات یافته باشند.
ابوالعلا در این رساله، بر عقاید بعضی از دانشمندان و ادیبان و فقها در مورد شعر و ادب و روایات مذهبی خرده می گیرد و خرده گیری های او با نیش هایی تلخ و مقداری هزل آمیخته است. پس از آنکه ابولعلا جایگاه ابن قارح را در بهشت تصور می کند، به وصف بهشت و اشیاء موجود در آنجا مانند درختی که بر شرق و غرب سایه می افکند و درختی که دارای تمام وسایل نعمت است می پردازد و از شرابی که مستی ندارد و در جام های زرین و صراحی ها سخن می گوید. آنگاه برای ابن قارح سیاحت در بهشت را تصور می کند. ابن قارح در میان این گردش بعضی از شاعران دوران جاهلیت مانند: اعشی و زهیر و حسان ابن ثابت را می بیند و دیگرانی را می بیند که تمام آنها پیش از ظهور اسلام و بعثت محمد می زیسته اند و به سبب نیکوکاری با ایمان به خدا وارد بهشت گردیده اند.
عمر فروخ نویسندهٔ کتاب «ابوالعلاء فیلسوف معره» به الهام گرفتن دانته از رسالة الغفران در نوشتن کمدی الهی اشاره می کند؛ و سبک داستان نویسی و تحول فکر او و نقد احوال قهرمانان داستان یعنی یکی را در بهشت گذاشتن و دیگری را در دوزخ جای دادن را همگی از رسالة الغفران وام گرفته شده می داند.
• آمرزش؛ ترجمه عبدالمحمد آیتی؛ تهران: انتشارات اشرفی؛ چاپ دوم ۱۳۵۷.
• رساله الغفران؛ ترجمه حیدر شجاعی؛ تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد؛ چاپ اول ۱۳۷۹.
wiki: رساله الغفران