راه های مبارزه با نفس

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ازآنجاکه انسان دائم درحرکت و سیر و سلوک است و حرکت او گاهی به سوی بالا و به اصطلاح سیر صعودی و گاهی به سوی پایین و سیر نزولی است؛ اگر زمام امور یک انسان در دست عقل و شرع باشد، قهراً سیرش صعودی خواهد بود و اگر تابع هوا و هوس باشد یعنی زمام امرش به دست نفس و هواهای نفسانی باشد سیرش نزولی و منتهی به اسفل السافلین خواهد بود. در این مقاله سعی شده که راه های پیروزی بر نفس و هواهای نفسانی نشان داده شود تا انسان ها در مبارزه با نفس آسان تر و روشن تر وارد معرکه شوند.
انسان موجودی است دوبعدی، از یک سو به عالم بالا نظر دارد و از سوی دیگر به عالم سفلی؛ لذا برای انسان دو نوع حیات متصور است و با توجه به این دو نوع حیات، آدمی دارای دو چهره نفسانی است:
← ساحت حیوانی
با توجه به اهمیت خودشناسی لازم است چند سطری درباره این موضوع اشاره شود.در روایات اسلامی به شناخت نفس توصیه فراوان شده و آن را سودمندترین معارف طریق خداشناسی، نشانه کمال عقل، بالاترین حکمت و نردبان صعود خوانده و جهل خویش را بدترین نوع جهل، خود فراموشی، گمراهی، تباهی و نادانی نسبت به همه چیز دانسته اند.علی (علیه السّلام) می فرماید: «افضل الحکمه معرفه الانسان نفسه» یا «افضل المعرفه معرفه الانسان نفسه» ونیز می فرماید: «من عرف نفسه فقد انتهی الی غایه کل معرفه و علم». نیز «عجبت لمن یجهل نفسه کیف یعرف ربّه». هم چنین «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاه و خبط فی الضلال و الجهالات» لذا علی (علیه السّلام) سرانجام کسانی را که در این وادی گام ننهند و به خودشناسی نپردازند هلاکت قطعی دانسته، می فرماید: «هلک امر و لم یعرف قدره؛ آن کسی که قدر خود نشناخت هلاک خواهد شد»
← اقسام نفس در قرآن
پاسخ سؤال مذکور این است که مقصود همه آن هاست، یعنی مجموعه ای که شخصیت انسان را می سازد و او را جامع نشاتین (ملکوت و ناسوت) قرار می دهد.درمجموع نفس انسان از بعد ملکوتی اش نفخه الهی است که در سیر صعود، به مقام نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه می رسد و تا آنجا بالا می رود که به مرتبه «قاب قوسین او ادنی» مشرف می شود، که قرآن می فرماید: «ثمّ دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی؛ پس نزدیک شد و بسیار نزدیک شد تا (در مقام تمثیل) فاصله او به اندازه دو کمان یا کم تر بود».از بعد ناسوتی اش تا آنجا سقوط می کند که می فرماید: «...اولئک کالانعام بل هم اضلّ» ؛ و آن قدر پست می گردد که قرآن می فرماید: «ثمّ رددناه اسفل سافلین؛ پس او را به پایین ترین مرحله بازمی گردانیم» بنابر این شناخت نفس در هر دو بعد آن لازم است تا در مقام تهذیب و تزکیه نفس، به مشکل برنخورد.
مراد از نفس در مبارزه
...

پیشنهاد کاربران

هر فرد انسانی دارای ده تا من یا خود و یا ده تا نفس مجرد می باشد مشتمل بر پنج نفس مجرد مردانه و پنج نفس مجرد زنانه. این ده نفس در هفت عالم بهمراه هفت آسمان و هفت زمین در ده کالبد مستقل پشت سر هم و در طول
...
[مشاهده متن کامل]
همدیگر و در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلقا یکسان و برابر از طریق گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوا و از طریق تولد یافتن ( بهنگام بسته شدن نطفه در رحم مادر ) از خواب ژرف و شیرین مرگ بیدار می شوند و زندگی دنیوی را مشاهده می کنند و در لحظه مرگ دوباره به خواب ژرف و شیرین مرگ فرو می روند و بطور همزمان از مشاهده زندگی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین در قالب رویاهای حقیقی و روشن تر از روشنایی روز های دنیوی برخوردار میگردند تا تولد های دوباره کالبد در یک مرتبه و درجه تکاملی برتر و الا آخر تا رسیدن به حالت آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین. طول خواب ژرف مرگ و طول زندگی رویائی بموازات آن برای تک تک افراد انسانی در کلیه اعصار گذشته و حال و آینده زمینی در طول این راه و سفر بسیار طولانی همیشه مساوی خواهد بود با هفت برابر طول عمر کلی کیهان یا دهر کیهانی یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین دو وحدت دمایی محتوای کیهان یا جهان در مرکز و وقوع دو مه بانگ متوالی نه ثانیه بیشتر و نه یک ثانیه کمتر . آنانیکه برترین راه و روش خود سازی و خود شناسی و خدا شناسی را مبارزه با نفس برای خود و پیروان کلام و شریعت و طریقت خویش تعریف و پیشنهاد نموده اند، نتوانسته اند بدانند که خود و بقیه انسان ها چگونه و از چه راه صحیح و درست و راست و به چه روش معقول و منطقی میتوانند به حقیقت داشتن عوالم هفتگانه بهمراه آسمان ها و زمین های هفتگانه بطور مطلقا یکسان و برابر در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار پی ببرند. در طول زنجیره دایره وار علت و معلول هوشمند - فهمانی - عقلانی - مادی - روانی - روحی در بستر امن و آرام و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان ، نفس مجرد فقط نقش شاهد بی طرف را بازی می کند و همیشه در سطح کمال خوبی و زیبایی می باشد و لذا هیچگونه نیازی به تهذیب و تزکیه و خالی کردن آن از رذایل و پرکردن آن از فضائل به باصطلاح حسنه و حسینه ندارد. پدیده های خواهی و جاه طلبی کار نفس مجرد نمی باشند بلکه نتیجه و حاصل تاثیرات میل غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی بر روی فعالیت های قوای ادراکی فهم و عقل. اولین و آخرین حلقه این زنجیره دایره وار روی هم قرار دارند و یکی اند و چیز دیگری نیستند غیر از همان سامان یا نظام احسن و اشرف آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین همین واقعیت و طبیعت و کیهان فعلی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین و یا به بیانی دیگر آفرینش مبدئی - معادی - ازلی - ابدی. هرکدام از حلقه های این زنجیره بطور همزمان و در عین واحد هم علت حلقه بعدی و هم معلول حلقه قبلی می باشند. حلقه های قبلی و بعدی در حال حاضر یعنی در لحظه جاودانه حال وجود ندارند غیر از حلقه فعلی یعنی همین واقعیت و طبیعت و کیهان که در باطن آن کلیه موجودات و مراتب و درجات تکاملی آنها بصورت امکانات بالقوه و نه بصورت موجودات مجرد موجود می باشند. هرکدام از حلقه های آینده به نوبه و ترتیب و مرتبه و درجه تکاملی خاص و ویژه خویش از همین حلقه فعلی به ظهور و پیدایش و کثرت خواهند رسید و از حالت امکان بالقوه به فعلیت در خواهند آمد و الا آخر تا یک دور کامل و رسیدن دوباره به حالت اولیه و پس از آن آغاز دور و سفر بعدی در یک مرتبه و درجه تکاملی برتر نسبت به مرتبه و درجه سفر فعلی و الا آخر.

هر فرد انسانی حداقل دارای دو جنبه یا دو بُعد انسانی می باشد به این معنا که هرفرد چه زن و چه مرد بطور همزمان و در عین واحد حد اقل دارای دو نفس مجرد یا دو من یا دو خود می باشد؛ یکی نفس مجرد مذکر یا مردانه و دیگری نفس مجرد موئنث یا زنانه. به زبان ساده تر یعنی هر فرد انسانی هم مرد است و هم زن روی همدیگر که یکی اصلی و آشکار و پدیدار شده ( فنومنی به زبان فلاسفه غربی ) و دیگری فرعی و پنهانی و پدیدار نشده ( نومننی یا متائی یا استعلایی و یا سایه وار ) . این دو نیم زوج خودی و بنیادی و ملکوتی یا آسمانی در آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین همین واقعیت و طبیعت و کیهان فعلی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی و در کنار هم و در سرای آسمانی خاص و ویژه خویش و هر کدام در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی به امر خداوند متعال و از ابعاد فراوان و بیکران خود وی و نه از عدم و نیستی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند و در قدم اول با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش غیر همجنس ( هترو ) . این دو جنبه یا دو بُعد انسانی یا این زن و مرد خودی به یک سهم مساوی و برابر از حق زندگی دنیوی و تجربه عشق به غیر و زوجیت با غیر و تولید مثل از طریق آمیزش جنسی با غیر برخوردار اند. اما در طول این حرکت و راه و سفر کلی طبیعت و کیهان دیگر نمی توانند بطور همزمان و با هم از مادر متولد شوند و همان عشق و زوجیت با بخود را تجربه نمایند بلکه پشت سر هم و در طول همدیگر و هرکدام در دنیای واقعی و عینی و شهودی خاص و ویژه خویش و آنهم هرکدام نه یک یا دو یا صد و یا هزار و یکبار بلکه دقیقن به تعداد مراتب و درجات مختلف تکاملی در طول این راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی بین دو حد ؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس ( اولین زندگی دنیوی پس از وقوع اولین مه بانگ و به ظهور و پیدایش و کثرت رسیدن همین دنیا در اولین یا پایین ترین مرتبه و درجه تکاملی ) و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی ( آخرین زندگی دنیوی در آخرین یا بالاترین مرتبه و درجه تکاملی قبل از وقوع آخرین مه بانگ و بازگشت به حالت بهشت برین یعنی نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفرینش اولیه ) . این دو دنیا فقط از طریق گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان پشت سر هم و در طول همدیگر به ظهور و پیدایش و کثرت برسند و زندگی های کلی و جزئی دنیوی خودرا تجربه و سپری نمایند و نه از طریق یا راهی دیگر. نکته ای که در این زمینه باید بدانیم و همیشه به آن واقف و آگاه و بیدار و هوشیار باشیم این است که ما انسان ها مثل بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد به مثابه تافته هائی جدا بافته از تار و پودهای کثیر و فراوان و گوناگون این واقعیت و طبیعت و کیهان در سفر نیستیم بلکه همیشه بهمراه آنها و در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای این کیهان یا جهان .
...
[مشاهده متن کامل]

از دیدگاه من تقسیم نفس به چهار نوع اماره و لوامه و مُلهمه و مطمئنه و مبارزه با آنها ( که سه تا خوب و فقط یکی بد می باشد ) تحت عنوان جهاد اکبر و مجاهدات و تهذیب و تزکیه و مبازره با هوا و هوس های نفسانی گمراهه روی های بنیادی محسوب می شوند، زیرا نفس مجرد به معنای من یا خود می باشد و دارای جنسیت مذکر و موئنث ( صرف نظر از نفوس نباتی و حیوانی ) یا مرد یا زن و نه روح می باشد و نه روان و نه جان و نه عقل و نه ماده و غیر قابل تبدیل به آنها و تنها نقش و وظیفه نفس مجرد فقط مشاهده زندگی دنیوی و تغییر و تحولات و گذر زمان می باشد و آنهم نه بطور مستقیم از پشت دریچه های حواس پنجگانه بلکه بطور غیر مستقیم از طریق کارکرد قوای ادراکی فهم و عقل روی دریافت های حواس پنجگانه و محتوای خاطرات و امیال غریزی و انگیزه های باطنی و تفسیر روئیا ها . لذا انسان بخصوص بنیانگذار دین و مخترع یوغ سنگین یا سبک شریعت نباید از نفس مجرد مردانه یا زنانه خویش می ترسیده بلکه از تاثیرات منفی و مخرب تابش پرتو های وسوسه گر نور ظلمانی آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی در سطوح زندگی های ابتدایی ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی و بین اقوام بر روی فعالیت های قوای ادراکی فهم و عقل محدود انسانی خود و قضاوت و نتیجه گیری های اوهامی و ابهامی و تهی از حقیقت و بریده از واقعیت می ترسید.

بپرس