رامپل استیلت اسکین

دانشنامه عمومی

رامپل استیلت اسکین[ ۱] یک داستان تخیلی محبوب آلمانی است. این داستان توسط برادران گریم در سال ۱۸۱۲ از قصه های برادران گریم جمع آوری شده است. به گفته محققان دانشگاه دورام و دانشگاه جدید لیسبون، این داستان از حدود ۴۰۰۰ سال پیش سرچشمه گرفته است. [ ۲] [ ۳] [ ۴]
آسیابان دختری زشت با مو هایی به رنگ طلایی داشت. او یک روز برای خودشیرینی پیش پادشاه، به دروغ به پادشاه گفت: دخترم می تواند نی های کاه را با دستگاه ریسندگی مثل موهایش ببافد و به طلا تبدیل کند. ( در برخی نسخه ها آمده است که این ادعا یک لاف ناخواسته از طرف آسیابان بود ) .
وقتی پادشاه این را شنید، دختر را احضار کرد و او را در اتاقی پر از نی های کاه در قصر انداخت و یک چرخ ریسندگی نیز در اتاق گذاشت و به دختر گفت: تا صبح این ها را به طلا تبدیل می کنی وگرنه سرت را از تنت جدا خواهم کرد. ( در برخی نسخه ها آمده است که پادشاه گفت: … وگرنه تو را تا نمی توانست بگوید پدرش دروغ گفته و از طرفی هیچ امیدی به انجام این کار نداشت، ناگهان دید یک شیطونک در اتاق ظاهر شد. شیطونک ( که در فرهنگ های مختلف فقط زمانی که مردم گرفتار شوند می آید و با آن ها معامله می کند ) گفت: حاضرم به ازای گردنبندت این کاه ها را تبدیل به طلا کنم. دختر قبول کرد.
وقتی فردا صبح پادشاه دید همه کاه ها تبدیل به طلا شده، دختر را در اتاق بزرگ تری مملو از کاه انداخت و خواست تا فردا دوباره آن ها را به طلا تبدیل کند. این بار شیطونک گفت: حاضرم به ازای انگشترت آن ها را به طلا تبدیل کنم و دختر قبول کرد. روز سوم دوباره پادشاه او را به اتاق بزرگ تری انداخت و گفت: اگر این اتاق را پر از طلا کنی نه تنها تو را آزاد می کنم، بلکه با تو ازدواج خواهم کرد وگرنه تو را اعدام می کنم.
دختر که چیزی برای معامله با شیطونک نداشت، به شیطونک قول داد: اگر این ها را به طلا تبدیل کنی، قول می دهم اولین فرزندی که به دنیا خواهم آورد را به تو بدهم. ( در برخی نسخه ها آمده که شیطونک ابتدا این کار را انجام داد و در آخر گفت که هزینه اش اولین فرزند تو می شود؛ اما دختر گفت: این هزینه منصفانه نیست و قبول نکرد )
پادشاه به قول خود وفا کرد و با دختر ازدواج کرد. وقتی اولین فرزند دختر به دنیا آمد، شیطونک برگشت و فرزند را از او طلب کرد. دختر حاضر شد تمام ثروتی که از ازدواج با پادشاه داشت را به شیطونک بدهد اما او نپذیرفت. در نهایت شیطونک گفت: اگر بتوانی تا سه روز آینده نام من را حدس بزنی، من دست از سر تو برمی دارم. ( در برخی نسخه ها آمده است که او گفته است که تا سه روز، روزی سه نام یعنی مجموعاً ۹ نام فرصت داری که حدس بزنی؛ اگر درست بود، دست از برمی دارم )
عکس رامپل استیلت اسکینعکس رامپل استیلت اسکینعکس رامپل استیلت اسکینعکس رامپل استیلت اسکین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس