رامبد
فرهنگ اسم ها
معنی: نگهبان آرامش، آرامش دهنده، ( رام، بد /، bod/ ( پسوند نگهبان و مسئول ) )، رئیس رامشگران، ( رام + بد /، روی هم به معنی رئیس رامشگران، نگهبان و پاسدار آرامش
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم پسر، اسم فارسی
پیشنهاد کاربران
رامبد: این واژه به صورت یکجا در واژه های اوستایی، پهلوی، پارتی، مانوی و سغدی نیامده است؛ ولی در فرهنگ واژه های پهلوی ( دکتر بهرام فره وشی ) معانی رام و بد به صورت جداگانه چنین آمده است:
رام: 1 - آرامش، آسانی، سهولت، راحتی. 2ـ آرام، شاد، خوشحال. 2 - رام، فرمانبردار، مطیع. 3 - نام ایزدی که آن را وای وه نیز گویند و نگهبان روز بیست و یکم هر ماه است که رام روز نام دارد.
... [مشاهده متن کامل]
بد bod: بوی، بوی خوش، عطر، ادکلن؛ شعور، درک، فهم، وجدان؛ کمال.
پس رامبد چون نام است، می بایست معنی صفت داشته باشد؛ یعنی آرام و با شعور یا با کمال.
رام: 1 - آرامش، آسانی، سهولت، راحتی. 2ـ آرام، شاد، خوشحال. 2 - رام، فرمانبردار، مطیع. 3 - نام ایزدی که آن را وای وه نیز گویند و نگهبان روز بیست و یکم هر ماه است که رام روز نام دارد.
... [مشاهده متن کامل]
بد bod: بوی، بوی خوش، عطر، ادکلن؛ شعور، درک، فهم، وجدان؛ کمال.
پس رامبد چون نام است، می بایست معنی صفت داشته باشد؛ یعنی آرام و با شعور یا با کمال.
فرشته ای که عشق منه
دوست دارم رامبد جان جوان
جوان دوست داشتنی!
دوست دارم رامبد جان جوان
جوان دوست داشتنی!
فرشته نگهبان بهشت
باسلام، ، ، ، ، ، ، رامبد:رام بُد
رام یعنی اهلی و دست آموز
بُد یعنی ارباب، رئیس، سَرکَردِه، و در مقیاس بالاتر و فراگیتی و فراهستی یعنی : خدا، ، ، ، ، که در مجموع یعنی: کسی که اهلیِ دستِ ارباب در رویِ زمین و در مقیاس بالاتر ؛ اهلیِ دست خدا در فراگیتی ست .
... [مشاهده متن کامل]
مطلب :
فرهادخندستان بازنشسته نزاجا
رام یعنی اهلی و دست آموز
بُد یعنی ارباب، رئیس، سَرکَردِه، و در مقیاس بالاتر و فراگیتی و فراهستی یعنی : خدا، ، ، ، ، که در مجموع یعنی: کسی که اهلیِ دستِ ارباب در رویِ زمین و در مقیاس بالاتر ؛ اهلیِ دست خدا در فراگیتی ست .
... [مشاهده متن کامل]
مطلب :
فرهادخندستان بازنشسته نزاجا
رام=آرامش، رامشگر
بُد= رئیس، بزرگتر از همه
( در فارسی کهن به شکل پَت تلفظ میشده، مثلا فرمانده ارتش بی مرگان، بَیور پَتیش نامیده میشده؛ یا بزرگ مغ های زرتشتی مَگُپَت نامیده میشده که امروزه به شکل موبَد ادا میشود. همچنین بُد در کلماتی چون سپهبد و دریا بد استفاده میشود.
بُد= رئیس، بزرگتر از همه
( در فارسی کهن به شکل پَت تلفظ میشده، مثلا فرمانده ارتش بی مرگان، بَیور پَتیش نامیده میشده؛ یا بزرگ مغ های زرتشتی مَگُپَت نامیده میشده که امروزه به شکل موبَد ادا میشود. همچنین بُد در کلماتی چون سپهبد و دریا بد استفاده میشود.
فرشته صلح وآرامش😚
رامبد یعنی فرشته ی صلح و دوستی
رام=مهارشده
بد=خدا
پس رامبدیعنی مهارشده خدا یعنی اسرار راپنهان کند
بد=خدا
پس رامبدیعنی مهارشده خدا یعنی اسرار راپنهان کند
آرامش دهنده. نگهبان و پاسدار
ولی باحال اینه ومعنی خنده دار فرشته ی جونده😂
ولی باحال اینه ومعنی خنده دار فرشته ی جونده😂
از سرداران کوروش کبیر در نبرد پتریا علیه امپراتوری لیدیه
رام بد تشکیل شده از دو واژه "رام" "بد" که رام به معنای مطیع است و " بد" به معنای خدا ( مثل ارتش بد و سپه بد به معنای خدای ارتش یا خدای سپاه ) لذا رامبد به معنای مطیع خداست و معانی دیگر که به این نام داده شده صحیح نیست .
رامبد = مطیع خدا .
رامبد = مطیع خدا .
نام فرشته ای به پسوند "جوان" ♡_♡
رامبد جوان ، جان و جوان و جهانه منه : ) ) )
رامبد جوان ، جان و جوان و جهانه منه : ) ) )
نگهبان آرامش
نام فرشته ای
درزبان لری بختیاری
رام::رام . آروم.
بد::. بی. بید
آروم::آرام
بی::بود
رامبد::رامبود. رامبی. رامبید.
آرامبود. آرامبد. آرامبی. آرامبید.
آرومبد. آرومبی. آرومبید. آرومبود
... [مشاهده متن کامل]
مانند
میبد::میبود. میبی. میبید.
بیدگل::گلبد. گل بود. گل بی. گلبید
. بود گل. بی گل. بدگل
رام::رام . آروم.
بد::. بی. بید
آروم::آرام
بی::بود
رامبد::رامبود. رامبی. رامبید.
آرامبود. آرامبد. آرامبی. آرامبید.
آرومبد. آرومبی. آرومبید. آرومبود
... [مشاهده متن کامل]
مانند
میبد::میبود. میبی. میبید.
بیدگل::گلبد. گل بود. گل بی. گلبید
. بود گل. بی گل. بدگل
فرشته جونده
به معنای آرام و دارای آرامش است. «رام» به معنای آرامش است و «بد» به معنای نگهدار یا صاحب است.
فرشته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)