راغب اصفهانی

لغت نامه دهخدا

راغب اصفهانی. [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] ( اِخ )ابوالقاسم حسین بن محمدبن مفضل بن محمد معروف به راغب اصفهانی ، از استادان لغت و عربی و حدیث و شعر و نویسندگی و اخلاق و حکمت و کلام میباشد که امام فخر رازی در اساس التقدیس او را با غزالی برابر دانسته و یکی از ائمه اهل سنت شمرده است و مطلب اخیر خیلی مهم است زیرا که او بزعم برخی شیعه و معتزلی بوده است. تاریخ مرگ وی بنا بنوشته فرهنگ نویسان 502 هَ. ق. است ولی صاحب هدایة العارفین 500 نوشته است. راغب را مؤلفات مهمی است از آنجمله است : 1- تفسیر قرآن کریم که موفق بتکمیل آن نشده است ، و بیضاوی در تفسیر خود از آن استفاده کرده است. 2- تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین. 3- الذریعة الی مکارم الشریعة، در تصوف. 4-محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء . 5- المفردات فی هزیب القرآن ، شامل لغات قرآن . 6- مقدمة التفسیر. ( از معجم المطبوعات ). صاحب روضات الجنات مصنفات دیگری نیز برای او ذکر کرده است مانند: افانین البلاغة، تحقیق البیان فی تأویل القرآن ، ایمان و کفر. ( از روضات الجنات ص 249 ). او راست : درة التأویل فی متشابه التنزیل. ( یادداشت مؤلف ). از اشعار اوست :
ز صد هزار محمد که در جهان آید
یکی بمنزله جاه مصطفی نشود
و گرچه عرصه عالم پر از علی گردد
یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود
جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست
یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود.
( از روضات الجنات ).
و نیز رجوع به جهانگشای جوینی ص 805 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ترجمه محاسن اصفهان و صیقل الفهم و مجمل التواریخ و القصص ص 41 فهرست فیه مافیه و تاریخ ادبیات دکترصفا ج 1 ص 146 و 266 و تتمه صوان ج 2 ص 105 و ریحانةالادب ج 1 و هدایة العارفین ص 311 شود.

راغب اصفهانی. [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) از مشاهیر علمای عامه. کتاب احتجاج القرآن از تألیفات اوست. وی در 399 هَ. ق. درگذشت. نام و مشخصات دیگرش معلوم نشد و محتمل است که راغب نام او باشد. ( از ریحانة الادب و قاموس الاعلام ترکی ج 3 ). چون در مآخذ دیگر دیده نشد گمان میرود که وی همان حسین بن محمدبن مفضل باشد.

فرهنگ فارسی

از مشاهیر علمای عامه کتاب احتجاج القر آن از تالیفات اوست .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسین بن محمد بن مفضل، در قیاس با شمار آثار و جایگاه علمی و فرهنگی وی در عصر خودش، آگاهی های کافی از حیات و چند و چون دانش اندوزی اش نداریم. به گمان صفوان عدنان، محقق مفردات، راغب در دروس لغت ابومنصور جبان صاحب کتاب «الشامل» در لغت که ساکن اصفهان و هم عصر وی بوده شرکت می جسته است، ابومنصور در یک طبقه قبل از راغب قرار می گیرد.
از اوصاف وی چنین بر می آید که اهل وعظ و تدریس و تالیف و مناظره بوده و نیز صاحب حسن خلق و خلق. در جوانی عصر صاحب بن عباد وزیر مشهور را درک کرده ولی با او مصاحبتی نداشته، اما با وزیر بعدی، ابوالعباس ضبی (احمد بن ابراهیم) که جانشین صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء بود، مجالست کرده با او و علماء حاضر در مجلس وی، مباحث علمی داشته است.با بزرگان علمی و ادبی مانند ابوالقاسم ابن ابی العلاء رفت و آمد نموده، در مجالس آنان شرکت می جسته است، حضور وی در این جمعها، دلالت بر عدم عزلت گزینیش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر این است که از حکما محسوب می شده و اهل سنت، نظر مساعدی نسبت به آنها ندارند. گویا خود نیز گمنامی را دوست می داشته و در موارد زیادی از تالیفاتش به عدم مدح خود و پرهیز از پرداختن به اینگونه مسائل، اشاراتی دارد.بیهقی و شهرزوری درباره راغب می نویسند: از حکماء اسلام بوده و بین شریعت و حکمت جمع نموده و بهره معقول او بیشتر است. «تاریخ حکماء اسلام»، «نزهة الارواح» خوانساری او را با القابی اینچنین توصیف می کند: «امام، ادیب حافظ، صاحب لغت، ادبیات، حدیث، شعر و کتابت، اخلاق و حکمت و کلام و علوم اوائل را می داند و او را مورد قبول خاصه و عامه می شمرد.» در «کشف المحجوب» او را از مشایخ طریقت نیز شمرده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس