پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب
راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ.
منوچهری.
چو میکردم این داستان را بسیج سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ.
نظامی.
اعتدال هوای نوروزی راسترو شد بعالم افروزی.
نظامی.
نه پایی چو بینندگان راسترونه گوشی چو مرد نصیحت شنو.
سعدی.
سعدیا راستروان گوی سعادت بردندراستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار.
سعدی.