راسان

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

راسان. ( ع اِ ) اونه . بطول یک اون . یک ذراع. و اون واحد طول بوده است در قدیم در فرانسه ، برابریک متر و هشتاد و هشت یا یک ذراع. ( دزی ج 1 ص 496 ).

فرهنگ فارسی

اونه بطول یک اون یک ذراع واون واحد طول بوده است در قدیم در فرانسه برابر یک متر و هشتاد و هشت یا یک ذراع .

پیشنهاد کاربران

خاطره ای زندگی

راسان در کردی یعنی قیام دوبارە
در کردی به معنی دوباره قیام کردن یا همان برخاستن
دوباره قیام کردن برخاستن
راسان در کردی به معنی دوباره بر خواستن است

بپرس