رادمنش
/rAdmaneS/
مترادف رادمنش: آزاده، بافتوت، جوانمرد، حر، راد، رادمرد
متضاد رادمنش: بی فتوت
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: دارای منش راد، سخی، کریم، سخاپیشه، کریم الطبع، سخاوت پیشه و جوانمرد
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
رادمنش پیر جهاندیده ای
در همه اخلاق پسندیده ای.
رکن الدین بکرانی ( از شعوری ج 2 ورق 7 ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) دارای طبع و منش راد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جوانمرد: رادمنش پیر جهان دیدهای / در همه آفاق پسندیده ای (رکن الدین: مجمع الفرس: رادمنش ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید