بهانه جویدبر حال خویش و همت خویش
کز آن مرا چه ذخیره ست و زین مرا چه سپار.
فرخی ( از حاشیه لغت نامه اسدی ص 155 ).
امیر گفت دریغ احمد یگانه روزگار چنو کم یافته میشود و بسیار تأسف خورد و توجع نمود و گفت که اگر بازفروختندی ما را هیچ ذخیره از وی دریغ نبودی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 371 ). و بقاء ذکر برامتداد روزگار ذخیره نفس و به هر بها که خریده شود رایگان نماید. ( کلیله و دمنه ). و آن را در خزائن خود موهبتی عزیز و ذخیرتی نفیس شمرد. ( کلیله و دمنه ).آرزو راذخیره امید است...
وصل امید و عمر جانور است.
خاقانی.
آسیا را چه ذخیره است ز چندین تک و دو.ظهیر فاریابی.
ملوک زمان را کدامین ذخیره به از ذکر باقی است ز ایام فانی.
فریدن العکاشه ( معاصر شیخ ابواسحاق ).
پانزده مربط فیل که او را از بهر ذخیره ایام و عدّت اوقات خصام اندوخته بود بستد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 336 ). گفتم ای یار توانگران دخل مسکینانند و ذخیره گوشه نشینان. ( گلستان ). || ( اصطلاح بانکی ) پشتوانه.ذخیرة. [ ذَ رَ ] ( اِخ ) نام موضعی است ونوعی از خرما را بدانجا نسبت دهند. ( مراصدالاطلاع ).