دیگری تعمیم یافته ( به انگلیسی: Generalized other ) مفهومی است که توسط جورج هربرت مید ( ۲۷ فوریه ۱۸۶۳–۲۶ آوریل ۱۹۳۱ ) فیلسوف، جامعه شناس، روان شناس، از بنیان گذاران روان شناسی اجتماعی و یکی از چهره های برجستهٔ مکتب جامعه شناسی شیکاگو در علوم اجتماعی معرفی شده است و به ویژه در زمینه نظریه کنش متقابل نمادین استفاده می شود. این تصور کلی است که یک فرد از انتظارات مشترکی دارد که دیگران ممکن است در مورد اعمال و افکار در یک جامعه خاص داشته باشند و از این رو رابطه آنها را با دیگری به عنوان عاملیت یک نظام اجتماعی مشترک روشن می کند. [ ۱]
هر بار که یک کنشگر سعی می کند تصور کند که از او چه انتظاری می رود، دیدگاه دیگری تعمیم یافته را به خود می گیرد.
نام جایگزین ایده ساخته شده ذهنی در مورد اینکه مخاطبی بدون بینش واقعی یا کامل کیست، مخاطب خیالی است.
مفهوم مید از دیگری تعمیم یافته با مفهوم آدام اسمیت از تماشاگر بی طرف پیوند خورده است. [ ۲] - ریشه در تفکر پیشین جوزف ادیسون و اپیکتتوس. [ ۳]
آدام اسمیت نوشت: ما خود را در حضور فردی کاملاً صادق و منصف تصور می کنیم، از کسی که… به طور کلی یک مرد است، یک تماشاگر بی طرف که رفتار ما را با همان بی تفاوتی که ما به رفتار دیگران می دانیم می بیند. [ ۴]
مید با تقابل تجربه نقش آفرینی و تظاهر در اوایل کودکی، که در آن یک نقش به سادگی جای خود را به نقش دیگری بدون هیچ تداومی می دهد، با بازی سازمان یافته شروع کرد: او اظهار داشت: «در مورد دوم، کودک باید نگرش همه افراد درگیر در آن بازی را داشته باشد. »[ ۵] او بازی سازمان یافته را برای شکل گیری یک حس بالغ از خود حیاتی می دید، که تنها با یادگیری پاسخ دادن به نگرش های دیگران نسبت به تعهدات ( تغییر ) مشترکی که درگیر آن هستند، می توان به آن دست یافت: یعنی دیگری تعمیم یافته. [ ۶]
مید استدلال می کرد: در بازی ما یک دیگری سازمان یافته دریافت می کنیم، دیگری تعمیم یافته، که در طبیعت خود کودک یافت می شود… در مورد چنین گروه اجتماعی به عنوان یک تیم توپی، تیم تا آنجا که وارد تجربه هر یک از اعضای منفرد آن - به عنوان یک فرایند یا فعالیت اجتماعی سازمان یافته - دیگری تعمیم یافته است. [ ۷]
با دیدن چیزها از منظری ناشناس، از منظر دیگری، ممکن است در نهایت کودک بتواند نیات و انتظارات دیگران را تجسم کند و خود را از دیدگاه گروهی از دیگران - از دیدگاه دیگری تعمیم یافته - ببیند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهر بار که یک کنشگر سعی می کند تصور کند که از او چه انتظاری می رود، دیدگاه دیگری تعمیم یافته را به خود می گیرد.
نام جایگزین ایده ساخته شده ذهنی در مورد اینکه مخاطبی بدون بینش واقعی یا کامل کیست، مخاطب خیالی است.
مفهوم مید از دیگری تعمیم یافته با مفهوم آدام اسمیت از تماشاگر بی طرف پیوند خورده است. [ ۲] - ریشه در تفکر پیشین جوزف ادیسون و اپیکتتوس. [ ۳]
آدام اسمیت نوشت: ما خود را در حضور فردی کاملاً صادق و منصف تصور می کنیم، از کسی که… به طور کلی یک مرد است، یک تماشاگر بی طرف که رفتار ما را با همان بی تفاوتی که ما به رفتار دیگران می دانیم می بیند. [ ۴]
مید با تقابل تجربه نقش آفرینی و تظاهر در اوایل کودکی، که در آن یک نقش به سادگی جای خود را به نقش دیگری بدون هیچ تداومی می دهد، با بازی سازمان یافته شروع کرد: او اظهار داشت: «در مورد دوم، کودک باید نگرش همه افراد درگیر در آن بازی را داشته باشد. »[ ۵] او بازی سازمان یافته را برای شکل گیری یک حس بالغ از خود حیاتی می دید، که تنها با یادگیری پاسخ دادن به نگرش های دیگران نسبت به تعهدات ( تغییر ) مشترکی که درگیر آن هستند، می توان به آن دست یافت: یعنی دیگری تعمیم یافته. [ ۶]
مید استدلال می کرد: در بازی ما یک دیگری سازمان یافته دریافت می کنیم، دیگری تعمیم یافته، که در طبیعت خود کودک یافت می شود… در مورد چنین گروه اجتماعی به عنوان یک تیم توپی، تیم تا آنجا که وارد تجربه هر یک از اعضای منفرد آن - به عنوان یک فرایند یا فعالیت اجتماعی سازمان یافته - دیگری تعمیم یافته است. [ ۷]
با دیدن چیزها از منظری ناشناس، از منظر دیگری، ممکن است در نهایت کودک بتواند نیات و انتظارات دیگران را تجسم کند و خود را از دیدگاه گروهی از دیگران - از دیدگاه دیگری تعمیم یافته - ببیند.

wiki: دیگری تعمیم یافته