دین در دوران اشکانی

دانشنامه عمومی

با وجود مطالعات مداوم باستان شناسان، هنوز خصوصیات مذهبی ایرانیان عهد اشکانی ( بنیان گذاری ۲۴۷ پیش از میلاد – فروپاشی ۲۲۴ پس از میلاد ) مانند بسیاری دیگر از مسائل اجتماعی و اقتصادی آن عهد، روشن نگردیده است. ظاهراً پارت ها در آغاز امر، مانند کلیه اقوام بدوی، عناصر طبیعی مانند آفتاب و ماه و ستارگان را مورد ستایش قرار می دادند. قوم پارت پس از ورود به ایران به مذهبی خاص نگرویدند. تحقیقات جدید تقریباً ثابت کرده است که این پارتیان، مانند هخامنشیان، زردشتی نبوده به احتمال قوی: تثلیث اهورمزدا، مهر و ناهید که در زمان هخامنشیان پرستش می شد، در زمان پارتیان مورد توجه عمومی بوده است. بطور کلی حکومت اشکانی به کلیه ادیان و مذاهب خارجی به دیده اغماض می نگریست؛ حتی ادیان خارجی را با تعدیل و تغییری می پذیرفت.
مقصود از پارت یا «پارتیا» قسمت شرقی گرگان و خراسان کنونی است که داریوش در کتیبه های بیستون و نقش رستم آن را «پرثو» خوانده است. این قوم که مجموعه ای از قبایل سکایی بود، در دشتهای بین بحر خزر و دریای ارال به صورت چادرنشین زندگی می کردند. هنگامیکه حکومت سلوکی بر اثر ادامه سیاست تجاوزکارانه روم سخت ضعیف شده بود، تنها پارتیان دعوی استقلال نکردند بلکه ماد ( آذربایجان ) ، بابل، پارس، اصفهان، خرسن ( خوزستان ) و سایر متصرفات شرقی سلوکیان خواهان آزادی بودند، ولی مهرداد با تدبیر و جنگ کلیه ایالات شرقی و غربی را بین سنوات ۱۶۰ و ۱۴۰ ق. م. به تصرف خود درآورد و شاهنشاهی هخامنشی را تحت عنوان اشکانیان تجدید کرد. دولت اشکانی چهارصد و هفتاد و پنجسال حکومت کرد.
پارت ها یا از نژاد خالص ایرانی یا قومی ایرانی مآب با زبان و آداب ایرانی بوده و از آیین مزدایی پیروی می کرده اند. آنها به عنوان اخلاف و کین خواهان پارس ها قدم به میدان نهادند و ایرانیانی را که پایبند آداب و رسوم ملی بودند به سوی خویش جلب نمودند. به علت نفوذ قشری و محدود آداب یونانی در ایران، اکثریت توده مردم که دوستدار سنن ملی خویش بود، به سوی پارت ها گرایش یافت.
در مورد علل فقدان اسناد و مدارک تاریخی مربوط به حکومت پانصد ساله اشکانیان، باید گفت که نه تنها سلاطین ساسانی بلکه شاهنامه نویس ها، مغ ها و پیشوایان مذهب زردشت که طبقه روشنفکر و دبیر و دانشمند کشور را تشکیل می دادند، جملگی به جهات زیر، با اشکانیان سر مخالفت و دشمنی داشتند:
• در دوره هخامنشیان مخصوصاً از عصر داریوش بزرگ به بعد، وضع ملل تابع شاهنشاهی از جهات اجتماعی و طبقاتی مشخص و معین گردید و بین طبقه نجبا و اشراف و روحانیان با توده های زحمتکش، مغاکی عمیق پدید آمد. با حمله اسکندر و جانشینان او، موقعیت اجتماعی طبقات فرمانروا سستی گرفت و اشکانیان در دوران حکومت طولانی خود، در راه احیاء قدرت روحانیان و طبقات ممتاز قدم مؤثری برنداشتند.
• حمله اسکندر و جانشینان او قطع نظر از تلفات انسانی و خسارات مادی و معنوی دیگر، سبب گردید که افکار و نظریات فلسفی و اجتماعی جدیدی در زمینه های مختلف در بین ملل شرق نزدیک منتشر گردد. ادامه و انتشار این افکار، در دوره حکومت پارتیان، موجب عدم رضایت محافظه کاران و بخصوص پیشوایان مذهب گردید.
• پارتیان تعصب مذهبی نداشتند و به ادیان و معتقدات ملل مختلف به دیده تسامح و تساهل می نگریستند؛ به همین مناسبت، مغ ها و روحانیان زرتشتی با آنان دشمنی و عنادی عمیق داشتند.
عکس دین در دوران اشکانی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران