دیزج

لغت نامه دهخدا

دیزج. [ دَ زَ ]( معرب ، ص ، اِ ) اسب که از کاکل تا دمش خط سیاه داشته باشد معرب دیزه بالکسر و لماعربوه فتحوه. ( منتهی الارب ). رجوع به دیزه و نیز رجوع به دزی ج 1 ص 481 شود.

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کندوان بخش ترک شهرستان میانه با 538 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لند بخش حومه شهرستان خوی با 469 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروه شهرستان سنندج. با 124 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک جنوبی بخش سیمینه رود شهرستان همدان با645 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دیزج. [ زَ ]( اِخ ) دهی است از دهستان شراء بخش رزن شهرستان همدان با 530 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گور بخش سلوانا شهرستان ارومیه با 200 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه تبریز و جلفا میان بام و مرند در 63000 گزی تبریز. ( یادداشت مؤلف ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) مرکز بلوک زیراشتاق از ولایت شاهرود خراسان. ( یادداشت مؤلف ).

دیزج. [ زَ ] ( اِخ ) نام محلی در 76000گزی ساوجبلاغ میان جلبر و رشکان. ( یادداشت مؤلف ).

دیزج. [زَ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه قزوین و زنجان میان بناب و سایان در 312400گزی طهران. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

۱ - دیز . ۲ - چاروایی که رنگش سیاه باشد اسبی که قوایم اش سیاه باشد .
اسب که از کاکل تا دمش خط سیاه داشته باشد .

فرهنگ معین

(دَ زَ ) (اِ. ) دیزه .

فرهنگ عمید

= دیزه١

دانشنامه عمومی

دیزج (شاهرود). دیزج یک روستا در ایران است که در دهستان حومه ( شاهرود ) واقع شده است. [ ۱] دیزج ۱٬۸۷۹ نفر جمعیت دارد.
دیزج در استان سمنان و شهرستان شاهرود واقع است
شغل مردم دیزج کشاورزی و دامداری است.
محصولات کشاورزی دیزج :انگور زردآلو گندم و سیب
در حل حاطر به دلیل سرما زدگی محصولات مردم به سمت کشت محصول در گلخانه روی آورده اند.
در دیزج شرکت های دانش بنیان به ساخت گلخانه HT روی آورده اند
دیزج 22 شهید در دفاع از کشور نثار انقلاب کرده و امام زاده محمد از نوادگان امام موسی کاظم در دیزج قرار دارد
عکس دیزج (شاهرود)

دیزج (میانه). دیزج یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان کندوان بخش کندوان شهرستان میانه واقع شده است. شغل اکثر اهالی این روستا کشاورزی باغداری و دامداری و زنبور داری است . عمده محصولات کشاورزی این روستا گندم جو عدس نخود لوبیا برنج میباشد . عمده محصولات باغی شامل سیب به زردالو گردو هلو البالو . محصولات سیفی هم در این روستا کشت میشود محصولاتی مانند گوجه فرنگی خیار هندوانه خربزه . به دلیل اب هوای کوهستانی این روستا عسل دیزج یکی از مرغوب ترین عسلهای اذربایجان است . از محصولات دامی دیزج هم میتوان به کره پنیر ماست و روغن زرد اشاره کرد که از کیفیت ممتازی برخوردار است . اب هوای روستا دارای زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل میباشد بهترین فصل برای مسافرت فصل بهار میباشد که طبعت دیزج سرشار از گلهای زیبا و رنگارنگ و هوای مطبوع را دارا میباشد.
عکس دیزج (میانه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:دزج

پیشنهاد کاربران

نامواژه ی دیزج، تازیده ( تازی شده ) دژگ یا دژک است به چم دژ کوچک.
نمونه های دیگر آن در ایران، دیزین و دیزیچه است.
شهر کوچک دیزیچه در اسپهان، کرانمند در میان کوه ها ( کوهبند ) است مانند یک دژ سرشتین ( طبیعی ) که نام دژچه بر آن نهاده شده، این نام کم کم به ریخت دزیچه و سپس دیزیچه شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

اینکه نامواژه دیزج در آذربایگان به فراوانی دیده می شود گواهی ندارد جز اینکه مردم آن سرزمین تا چند سده ی گذشته ( تا حدود صفوی ) پهلوی زبان ( با گویش آذری ) بودند.

دیزج یا دیزه را می توان قلعه هم معنی کرد
دیزج در اصل دیزه میباشد و از فعل دیزمک یا دوزمک به معنای چیدن گرفته شده و دیزه به خانه هایی که از چیده شدن سنگ ها درست شده اند گفته میشود برای مثال سکسان دیزه جاییکه هشتاد خانه از سنگ چیده شده که اکنون این محل سرکندیزج نام دارد. ( توضیحات استاد حسن امیداوغلو لغت شناس )
منطقه پایین نشین و بی فرهنگ را دیزج گویند
دی به معنی سرزمین و زج به معنی تیر پیکان که از عاج فیل ساخته شده و دیزج به معنای محل داد وستد و معنای دیگری دارد به معنی اسبی که دارای یالهای مشکی باشد.
دی به معنی دیار و سرزمین دیزج محلی که در ان دادو ستد میشدهوگ ودر گویش ترکی اسبی که یالهای ان سیاه باشد. نتیجه کلی دیزج محلی که در ان اسبی با یالهای سیاه خریدو فروش میشده است
کلمه دیزج تحریف شده کلمه دوز می باشد یعنی منطقه یا جایی مسطح و هموار . در منطقه آواجیق نام دو روستا به نام عرب دوزه سی و قلی دوزه سی وجود دارد و همچون بسیاری از اسامی تغییر یافته ترکی بجای دوز پسوند دیزج را می نویسند دیزه یا دوزه در ترکی بسیار مصطلح می باشد
شما برای این کلمه معنایی فارسی بیان کردید ولی نگفتید که این اسم در مناطق ترک نشین رایج است نه مناطق فارس نشین
دیزج : تازی شده نام پارسی " دژک " به معنای دژ کوچک است و نام شهری در استان زندیگان ( زنجان ) می باشد.
دیزج :دهستان خرازن

بپرس