[ویکی فقه] عالمان مسلمان اخلاق، کتاب های اخلاقی خویش را به شیوه های مختلفی تالیف کرده اند.
برخی از آنها سعی کرده اند با شناخت انسان از طریق حکمت و فلسفه، کمال او را شناسایی کنند و پس از آن راه های رسیدن به آن کمالات را نشان دهند. روش این دسته از نویسندگان، روش فلسفی است؛ یعنی راه تشخیص درستی قضایایی که در این آثار آمده است روش قیاسی و فلسفی است. اگر بخواهیم این گونه آثار را بررسی کنیم و درستی و نادرستی مطالب آن را تشخیص دهیم باید از روش عقلی و فلسفی استفاده کنیم از این نمونه کتاب ها می توان به «تهذیب الاخلاق و طهارة الاعراق» نوشته ابن مسکویه و «اخلاق ناصری» اثر خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کرد.در این گونه کتاب ها مباحث فلسفی مطرح در کتاب النفس مبنای کار است. ابتدا با استفاده از آن چه فیلسوفان درباره نفس انسان و اقسام و قوای آن گفته اند کمال هر یک از قوای نفس شناخته می شود و سپس راه های دستیابی به آن کمالات معرفی می شود. مباحثی همچون: سعادت، فضیلت، رذیلت، اعتدال، شجاعت، عفت، حکمت، عدالت و... مباحث اصلی این کتاب هاست.
روش عرفانی
دسته ای دیگر از آثار اخلاقی، از روش عرفانی پیروی می کند. در این گونه آثار، دیدگاه عارفان درباره انسان و جهان مبنای کار است یعنی مقدمات و پیش فرض های مباحث اخلاقی، از عرفان نظری اخذ و سپس نشان داده می شود که انسان با طی کدام مراحل و منازل می تواند به غایت وجودی خود برسد. روش تشخیص درستی و نادرسی مطالب این کتاب ها روش عرفانی است برای نقد و بررسی این گونه آثار از دو روش می توان استفاده کرد:روش نخست این است که پیش فرض های آنها را که باید در عرفان نظری اثبات شوند بررسی کنیم و ببینیم که آیا این سخنان با مطالب اثبات شده در عرفان نظری تناقض دارند یا نه.روش دوم این است که شخص از طریق تجارب عرفانی خود، مدعی شود که مثلا آن چه در فلان کتاب به عنوان منزلی از منازل طریقت معرفی شده است نادرست است و یا بگوید منازل و مراحل دیگری وجود دارد که شخص با طی آن منازل، آسان تر به حالات و مقامات معنوی دست می یابد. برخی کتاب های اخلاقی نیز در این دسته قرار می گیرند مانند: «منازل السائرین» و «صد میدان» اثر خواجه عبداللَّه انصاری و «اوصاف الاشراف» نوشته خواجه نصیر الدین طوسی.
روش نقلی
دسته دیگری از آثار اخلاقی، از روش نقلی پیروی کرده اند نویسندگان این آثار به جای طرح بحث های فلسفی یا عرفانی به قرآن و روایات معصومین رجوع کرده اند در این آثار آیات و روایاتی که درباره موضوعات اخلاقی است دسته بندی و تنظیم شده اند نویسندگان این آثار پرسش های اخلاقی خود را از طریق رجوع به آیات و روایات پاسخ می دهند به این ترتیب این گونه آثار را باید در درجه اول نوعی کتاب روایی و در درجه بعد نوعی تفسیر و شرح احادیث بدانیم. روش این آثار نقلی است و برای تشخیص درستی مطالب آنها نیز باید درستی اسناد روایات را بررسی کرد و آن گاه درباره تفسیر آیات و دلالت روایات وارد در این کتاب ها به داوری پرداخت. کتاب هایی همچون: «محجة البیضاء» اثر فیض کاشانی «ارشاد القلوب» نوشته دیلمی و «اخلاق محتشمی» از خواجه نصیرالدین طوسی از این قبیل هستند.
جمع بین روش ها
...
برخی از آنها سعی کرده اند با شناخت انسان از طریق حکمت و فلسفه، کمال او را شناسایی کنند و پس از آن راه های رسیدن به آن کمالات را نشان دهند. روش این دسته از نویسندگان، روش فلسفی است؛ یعنی راه تشخیص درستی قضایایی که در این آثار آمده است روش قیاسی و فلسفی است. اگر بخواهیم این گونه آثار را بررسی کنیم و درستی و نادرستی مطالب آن را تشخیص دهیم باید از روش عقلی و فلسفی استفاده کنیم از این نمونه کتاب ها می توان به «تهذیب الاخلاق و طهارة الاعراق» نوشته ابن مسکویه و «اخلاق ناصری» اثر خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کرد.در این گونه کتاب ها مباحث فلسفی مطرح در کتاب النفس مبنای کار است. ابتدا با استفاده از آن چه فیلسوفان درباره نفس انسان و اقسام و قوای آن گفته اند کمال هر یک از قوای نفس شناخته می شود و سپس راه های دستیابی به آن کمالات معرفی می شود. مباحثی همچون: سعادت، فضیلت، رذیلت، اعتدال، شجاعت، عفت، حکمت، عدالت و... مباحث اصلی این کتاب هاست.
روش عرفانی
دسته ای دیگر از آثار اخلاقی، از روش عرفانی پیروی می کند. در این گونه آثار، دیدگاه عارفان درباره انسان و جهان مبنای کار است یعنی مقدمات و پیش فرض های مباحث اخلاقی، از عرفان نظری اخذ و سپس نشان داده می شود که انسان با طی کدام مراحل و منازل می تواند به غایت وجودی خود برسد. روش تشخیص درستی و نادرسی مطالب این کتاب ها روش عرفانی است برای نقد و بررسی این گونه آثار از دو روش می توان استفاده کرد:روش نخست این است که پیش فرض های آنها را که باید در عرفان نظری اثبات شوند بررسی کنیم و ببینیم که آیا این سخنان با مطالب اثبات شده در عرفان نظری تناقض دارند یا نه.روش دوم این است که شخص از طریق تجارب عرفانی خود، مدعی شود که مثلا آن چه در فلان کتاب به عنوان منزلی از منازل طریقت معرفی شده است نادرست است و یا بگوید منازل و مراحل دیگری وجود دارد که شخص با طی آن منازل، آسان تر به حالات و مقامات معنوی دست می یابد. برخی کتاب های اخلاقی نیز در این دسته قرار می گیرند مانند: «منازل السائرین» و «صد میدان» اثر خواجه عبداللَّه انصاری و «اوصاف الاشراف» نوشته خواجه نصیر الدین طوسی.
روش نقلی
دسته دیگری از آثار اخلاقی، از روش نقلی پیروی کرده اند نویسندگان این آثار به جای طرح بحث های فلسفی یا عرفانی به قرآن و روایات معصومین رجوع کرده اند در این آثار آیات و روایاتی که درباره موضوعات اخلاقی است دسته بندی و تنظیم شده اند نویسندگان این آثار پرسش های اخلاقی خود را از طریق رجوع به آیات و روایات پاسخ می دهند به این ترتیب این گونه آثار را باید در درجه اول نوعی کتاب روایی و در درجه بعد نوعی تفسیر و شرح احادیث بدانیم. روش این آثار نقلی است و برای تشخیص درستی مطالب آنها نیز باید درستی اسناد روایات را بررسی کرد و آن گاه درباره تفسیر آیات و دلالت روایات وارد در این کتاب ها به داوری پرداخت. کتاب هایی همچون: «محجة البیضاء» اثر فیض کاشانی «ارشاد القلوب» نوشته دیلمی و «اخلاق محتشمی» از خواجه نصیرالدین طوسی از این قبیل هستند.
جمع بین روش ها
...
wikifeqh: دیدگاه_اخلاقی_اندیشمندان_اسلامی