davarAn از دو کلمه ساخته شده ؛ یکی davar با تلفظ دوار و دیگری An با تلفظ آن، که ضمیر سوم شخص مفرد است ( غیر از او ) : آن دوار است یعنی آن از حرکت دایره وار یا چرخشی برخوردار است. ضمیر آن در این واژه هم اشاره به کائنات داشته و هم زمان و هم حرکت چرخشی سمبل گردونه مهر. این واژه با تلفظ دَوَران به معنای چرخش و با تلفظ دَوران با علامت سکون روی حرف واو به معنای اعصار، روزگاران، دهّر ها و ادوار تاریخی.
... [مشاهده متن کامل]
Cicles of Time به زبان انگلیسی نام کتاب راجر پنروز
( Roger Penrose ) که یک دیدگاه فوق العاده نو و غیر عادی ( البته از دیدگاه خود وی به گیتی، کیهان یا جهان : Universum, universe ) است.
و Zyklen der Zeit ترجمه عنوان آن کتاب به زبان آلمانی میباشد. معادل فارسی عنوان این کتاب میتواند به شکل دایره های زمان باشد. از حلقه ها یا چرخ های زمان هم میتوان استفاده کرد. در این زمینه شاید مفید باشد بدانیم که سمبل های فراباستانی در سرزمین های ایران و هندوستان ( صرف نظر از ستایش و پرستش ایزدان و دیوان و اهریمنان ) از قبیل چرخه سم سرا ( samsara ) یا تولد و مرگ هندوان و چرخ دهّارمای بودائیان و گردونه مهر ایران در مورد جاودانه بودن عشق و زندگی افراد انسانی ( منجمله نباتات و حیوانات مفید ) از معانی و حقایق بسیار ژرف تری برخوردارند، مشروط بر اینکه از نو و به روش علمی تفسیر گردند و به زبان ساده ریاضی - هندسی و زبان کلامی روشن و ساده قابل فهم و درک برای عموم مردم بیان شوند. من خودم به گردش دایره وار وقوع مه بانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن باور دارم، در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) . در همین زمینه من بین سه فرمول بندی کلامی قرآن ؛ سماوات و الارض؛ سماوات سبع و الارض و سماوات و الارضین سبع و ما بینهُما ، به سومی باور دارم یعنی آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست و در همین رابطه از دیدگاه فردی من تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《 دنیا - برزخ - آخرت》یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد.
ضمنن پدیده ی طبیعی، واقعی، تجربی، محسوس و ملموس به شکل《 تولد - زندگی - مرگ 》 بر خلاف بینش و باور خردمندان گمنام هندو کاشفین چرخه سَم سرا ( سرای سم یا زهر به زبان تمثیل و فارسی به معنای خانه درد و رنج دنیوی ) بصورت یک چرخ نمی باشد بلکه یک قوس یا کمان بسیار کوتاه روی محیط یک دایره بزرگ در پیوند گسست ناپذیر با یک قوس یا کمان بسیار بلند که بخش اعظم آن به کمک حواس پنجگانه مسلح و مسلح غیر قابل دریافت و به کمک تجربه غیر قابل فهم و درک میباشد، پدیده ی دیگریست به شکل《 مرگ - زندگی - تولد》. این دو قوس یا کمان؛ اولی بسیار کوتاه و دومی بسیار بلند و یا این دو پدیده در پیوند جدائی ناپذیر از همدیگر در قالب پنج کلمه به شکل:
《تولد - زندگی - مرگ - زندگی - تولد》 یک چرخ میباشد و مدت زمان یک دور کامل آن در اطراف نقطه هندسی مرکزی در طول این سفر دایره وار همیشه مساوی با هفت برابر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان ( Aeon با تلفظ احتمالی" آی اون" به زبان راجر پنروزه ) یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین وقوع دو مهبانگ متوالی خواهد بود، هم برای افراد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری و خود این دنیا ) . این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این راه کلی و سفر دایره وار همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م، 8m ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود.
شاید پرسیده شود که چرا مهبانگ های متوالی
( Cicles of bigbangs, Zyklen der Urknaelle ) هفتگانه می باشند؟. پاسخ : ارائه یک جواب مفصل و حقیقی به این سوال یا پرسش خارج از توان این فرصت کوتاهست.
در پایان کلام کودکانه امروز خود که امیدوارم سر گردشگران محترم اینترنتی در فضای مجازی و مراجعه کنندگان گرامی به این سایت ارزشمند را بدرد نیاورده باشد، شاید یادی از کلام های پُر بهای بعضی از پیشینیان خودمان در این باره بی جا نباشد:
به قول حکیم عمر خیام حدود هزار سال پیش از ما:
در دایره ای که آمدن و رفتن ماست/
او را نه بدایت و نه نهایت پیداست /
به قول یکی از ما حدود هزار سال پس از خیام و رازی ( محمد زکریا کاشف شهودی زمان و مکان مطلق و نسبی ) :
ز جمله آمدگان و رفتگان و باز آمدگان بر روی این راه یا جاده دایره وار و بسی دور و دراز/ باز آمده ای کو تاکنون کین چنین ساده و روشن و باز به خیام و دیگران گفته بوده باشد راز/؟
به قول حافظ شیرین سخن و پیر ساکن دَیر مُخان، تمپل قدیمی یا معبد کهنسال《 دنیا - برزخ - آخرت》و هاتف رند غیبی و شاخ شمشادش:
حدیث از مُطرب و مَی گو و راز دهر را بی تاج تشدید بر روی سر ( ه ) یا های ش کمتر جو/ که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما ی بی تاج و تخت و کلاه را/.
اشاره جنبی و غیر مهم:
نام راجر ( Roger ) شاید به زبان والدین به شکل روگیر تلفظ و بیان میشده به معنای گیرنده یا جذب کننده رو، رُخ یا نگاه های دیگران بسوی خود. و نام خانوادگی پن روزه به معنای قلم سرخ یا پر نوشت افزاری صورتی رنگ.
شناخت کامل و حقیقی این گیتی، کیهان و یا این جهان که در بین گیتی ها ، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار جاودانه گرفتار خواهد بود در بند و کمند و پیچ و خم زلف و عشق یار یا پروردگار و یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بی کران و بی نهایت آفریدگار کائنات، بدون شناخت کامل و حقیقی ابعاد انسان محال و غیر ممکن می باشد.
در پایان یا خاتمه این کلام کودکانه، خدمت خوانندگان گرامی لازم به عرض و اشاره میدانم که بر اساس اعتقاد، ایمان و امید فردی من، دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد، حکیمان دینی اقوام یهود و عرب، دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا نشده.
دوران. [ دَ وَ ] ( ع مص ) گردیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . به معنی دور است. ( از ناظم الاطباء ) . گرد گردیدن. دور زدن. چرخ زدن. چرخ خوردن. چرخیدن. ( یادداشت مؤلف ) . گشتن. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) . گرد گشتن. ( ترجمان القرآن ص 49 ) . || ( اِمص ) گردش. ( ناظم الاطباء ) . چرخ. چرخش. رجوع به دور شود. گردش به طور دایره. ( ناظم الاطباء ) :
... [مشاهده متن کامل]
از آن روز که قلم را بیافرید تا آن روز که آفتاب و ماه و ستارگان و زمین را بیافرید و فلک بر دوران آمد شش هزار سال بود. ( قصص الانبیاء ص 12 ) .
روی هوا را به شعر کحلی بسته
گیسوی شب را گرفته در دوران بر.
دوران در تلفظ بصورت دووران dovran است که مانند خیلی از واژگان در نوشتار یک حرف آن حذف شده مثل بیا که بصورت بییا تلفظ میشود.
دوران=دووران=دوور یا دویر که دایره هم از آن ساخته شده.
دور مترادف گرد و دوران مترادف گردان یا گردش
... [مشاهده متن کامل]
همچنین آسیاب در ترکی میشه درمان، دگیرمان، دییرمان چ، دویرمان،
دگیرمان از ریشه دگیش، دگر، دگرگونی ( دگیشتیرمک، دیییشتیرمک )
پس دوران و گردان و گردش دارای یک ریشه هستند با تلفظ متفاوت که در زبان ترکی و، ی، گ به یکدیگر تبدیل میشوند.
مثل دییشتیر ( عوض کن ) که به شکل دییشدیر یا دگیشتیر هم تلفظ میشه
دوران عربی است
چنانچه به فارسی رحم نمی کنید
کمینه به عربی رحم کنید!
دورانdəvəran ارز دیوویرلانماقdivirlamaqترکی شکل گرفته. مثلا داش داغدان دیووریرلاندی. سنگ از کوه به دوران افتاد
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی دوران از ریشه ی دو واژه ی دور و آ ن فارسی هست
ایام، عصر، روزگار
حمید رضا مشایخی - اصفهان
دوران davarān: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
چرخش ( دری )
وردیش vardiŝ ( مانوی: vardiŝn )
کلمه tour بمعنی دور زدن وگردیدن در فارسی و در زبانهای لاتین هست این واژه فارسیه ومعرب شده ولی چون شاعران ونویسندگان ما همگی در زمان بچگی از آخوند یاد گرفته اند بنابراین همه چیز را عربی میبینند
به زبان سنگسری
چِرخش زِمونه charkhesh zemoneh
واژه دوران
معادل ابجد 261
تعداد حروف 5
تلفظ do[w]rān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [مٲخوذ از عربی: دَوَران]
مختصات ( دُ ) ( اِ. )
آواشناسی davarAn
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
تنوره زدن. [ ت َ رَ / رِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) چرخ زدن و گرد گشتن و حلقه بستن ، چنانکه گردباد تنوره می زند. ( آنندراج ) . گرد چیزی گرد آمدن :
هزاران دلیران جوینده کین
به گردش تنوره زدند از کمین.
اسدی.
تنوره زد از گردش اندر سپاه
ز هر سو بزخمش گرفتند راه.
اسدی.
دوران ( Duran ) :در زبان ترکی به معنی کسی که بپا خاسته - ایستاده - بیدار شده - متوقف شده
دوران، دَوَران، نه دوران اسم پسرانه هستش
در این مصرع ( محو بالاتر از دوران خود جای )
بمعنی جایگاه می باشد
دوران:
دکتر شفیعی کدکنی در مورد " دوران" می نویسد : ( ( از دَوَران عربی به معنی سیردر شکل دایره وار آن . حرکت افلاک در تصور قدما حالت دایره وار داشته است . و چون زمان ، در تصور قدما ، از حرکت افلاک بوجود می آید. دوران به معنی زمان و زمانه نیز استعمال می شود و زمان و زمانی بودن از خصایص موجودات مادی است . مجردات، بیرون زمان اند: ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( خاک و باد و آب و آتش را به ارکان بازده
چند خواهی خویشتن موقوف ِ دوران داشتن ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 416. )
دوران در لغت عرب به حرکت دایره مانند گفته می شود ، در حالی که جریان اشاره به حرکات طولی است ، جالب اینکه در آیات قران برای خورشید هم حرکت جریانی قائل شده ، و هم دورانی ، یکجا می گوید : و الشمس تجری . . . و در جای دیگر از شناور بودن خورشید در فلک ( مسیر دایره مانند ) سخن می گوید ( کل فی فلک یسبحون ) .
تفسیر نمونه ج : 18 ص : 388
ایام، روزگار، عصر
شک
این واژه خاستگاه ایرانی دارد
واژه آریایی د به معنای بی نادار بدون همانست که در لاتین به شکل پیشوند de یا dis به کار میرود مانند deform=بی شکل. ازینرو واژه دیو ( د ای=دانستن و ) به معنای نادان و دیژوژین ( د ژو=گرما ژین - ژان=خانه - ده ) نام یک روستا در اردبیل به معنای آبادی بی گرما یا سرد است که آنرا دیجوجین نیز میخوانند. واژه ژو یا گو یا گون به معنای گرما - نور و ژین - ژان مانند لاله جین و دهستان ژان به معنای آبادی - بوم هستند. بیشتر واژگان اوستایی و پارسی که با پیشوند د شروع میشوند بدینسان باید ریشه یابی شوند مثلن دور ( د اور ) به معنای دوردست و dvar ( د var=دایره - گرد ) به معنای چرخ بیرونی - پیرامونی که امروزه دور خوانده میشود.
... [مشاهده متن کامل]
چرخش
نام پسرانه
زمان/زمانه/اوقات/موقعیت زمانی
سرگیجه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)