دنیاگرایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دنیا گرایی یکی از ردائل اخلاقی بلکه سرچشمه رذائل اخلاقی هست که در این مقاله به بعضی از ابعاد این موضوع پرداخته می شود.
دنیا از «دنی» گرفته شده و به معنای پستی و نزدیک بودن می باشد.

تعریف دنیا از دید قرآن
در مورد دنیا تعریف های گوناگونی ارائه شده است.
در قرآن کریم، گاه دنیا مورد مذمت قرار گرفته و گاه از دنیا به نیکی یاد شده است. سرّ این مدح و ذم را نه در دنیا که در بیرون از دنیا باید جست.
با مطالعة آیات قرآن کریم به این نکته دست پیدا می کنیم که دنیا به خودی خود، از جهت انتساب به حضرت حق، سراسر حق است و باطل و پستی در آن راه ندارد، بنابراین مذموم نیست؛ اما از جهت انتساب به بشر، متناسب با نگرش و استفادة انسان، گاه ممدوح (دنیاداری) و گاه مذموم (دنیاگرایی) است.
به دیگر سخن، دنیا مجموعه ای از مادیات، نوع نگرش و نحوة بهره گیری از این مادیات است که انسان از بدو تولد تا زمان مرگ با آنها سر و کار دارد. روشن است که این تعریف، جامعِ دنیای ممدوح و مذموم است.

دنیای ممدوح و مذموم
دنیای ممدوح یعنی همان «دنیاداری» و دنیای مذموم همان «دنیاگرایی» هست.
در زبان عرفی مردم نیز، همین معنا مراد است.
در قرآن کریم نیز، دنیا به همان تلقی عرفی و زبانی مردم اطلاق شده است، با این تفاوت که دنیای مذموم و ممدوح با توجه به سیاق آیات کاملاً قابل تشخیص است.

تعبیرات دنیاگرایی در قرآن
...

[ویکی فقه] دنیا گرایی یکی از ردائل اخلاقی بلکه سرچشمه رذائل اخلاقی هست که در این مقاله به بعضی از ابعاد این موضوع پرداخته می شود.
دنیا از «دنی» گرفته شده و به معنای پستی و نزدیک بودن می باشد. تعریف دنیا از دید قرآن در مورد دنیا تعریف های گوناگونی ارائه شده است. در قرآن کریم، گاه دنیا مورد مذمت قرار گرفته و گاه از دنیا به نیکی یاد شده است. سرّ این مدح و ذم را نه در دنیا که در بیرون از دنیا باید جست. با مطالعة آیات قرآن کریم به این نکته دست پیدا می کنیم که دنیا به خودی خود، از جهت انتساب به حضرت حق، سراسر حق است و باطل و پستی در آن راه ندارد، بنابراین مذموم نیست؛ اما از جهت انتساب به بشر، متناسب با نگرش و استفادة انسان، گاه ممدوح (دنیاداری) و گاه مذموم (دنیاگرایی) است. به دیگر سخن، دنیا مجموعه ای از مادیات، نوع نگرش و نحوة بهره گیری از این مادیات است که انسان از بدو تولد تا زمان مرگ با آنها سر و کار دارد. روشن است که این تعریف، جامعِ دنیای ممدوح و مذموم است. دنیای ممدوح و مذموم دنیای ممدوح یعنی همان «دنیاداری» و دنیای مذموم همان «دنیاگرایی» هست. در زبان عرفی مردم نیز، همین معنا مراد است. در قرآن کریم نیز، دنیا به همان تلقی عرفی و زبانی مردم اطلاق شده است، با این تفاوت که دنیای مذموم و ممدوح با توجه به سیاق آیات کاملاً قابل تشخیص است. تعبیرات دنیاگرایی در قرآن در قرآن کریم، دنیا در سیاق ذم، یا به تعبیر دیگر «دنیاگرایی»، گاه به مصادیقِ مادی، مانند شهوت های جنسی، فرزندان، طلا و نقره، اسب، دام و کشتزار تعریف شده است که انسان دلبسته و وابسته به آنهاست؛ (زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِک مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا... ). و گاه به نگرش های مادی گرایانه و نحوة بهره گیری از این مصادیقِ مادی، مانند لعب، لهو، مدپرستی، تجمل گرایی، فخر فروشی، ثروت اندوزی و قدرت طلبی توجه داده شده است که انسان به جای استفاده از مادیات در جهت نزدیکی به خداوند، از آنها در جهت دوری از خداوند سود جسته است؛ (اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکمْ وَتَکاثُرٌ فِی الأمْوَالِ وَالأوْلادِ...). نتیجه آنکه دنیا، پیوستاری است که در یک سوی آن، «دنیاگرایی» و در سوی دیگر آن، «دنیاداری» است. در طرف «دنیاداری»، خداوند است و در طرف «دنیاگرایی»، غیر خداوند. تعریف دنیا از دید عرفاء از همین جا می توان به تعریف دقیق تری از دنیا دست پیدا کرد که نتیجة کوشش ها و باریک بینی های عارفان است. عارفان معتقدند هر آنچه غیر خداست، دنیاست. بر این اساس حتی عبادتی که برای غیر خدا باشد، دنیاست. نیز این نکته را بیفزاییم که «دنیاداری» با «دنیاگرایی» قابل جمع نیست، اما می تواند در پیوستاری از شدت و ضعف قرار بگیرد. علامات دنیا گرایی شاخص های «دنیاگرایی» ← در توحید ۱. توحید: انکار خدا، شرک به خدا، غفلت از خدا، احساس بی نیازی نسبت به خدا. ← در نبوت ۲. نبوت: انکار و یا تحریف دین و وحی، استفاده ابزاری از دین، مبارزه و مجادله و استهزای دین و وحی، دین فروشی، انکار و یا دشمنی با پیامبر. ← در معاد ۳. معاد: انکار آخرت و معاد، تردید در آخرت و معاد، غفلت از آخرت، ترجیح دنیا بر آخرت. ← در اقتصاد ۴. اقتصاد: حرص و رقابت در انباشت ثروت، تحصیل ثروت نامشروع، کاخ سازی، بخل، عدم انفاق و احسان، تجمل گرایی، فریفته شدن به مال دنیا، تحریک مردم به «دنیاگرایی». ← در اجتماع ۵. اجتماع: بی توجهی به بینوایان و یتیمان، اصطکاک و ستیز با جامعه، فخر فروشی، دون همتی و خواری، پیمان شکنی، تمسخر و تحقیر مؤمنان. ← در سیاست ۶. سیاست: ترک و یا سستی و فرار از جهاد، تمایل به سازش با دشمنان، خود کامگی و استبداد، ستمگری، از حزب شیطان بودن، ← در فرهنگ ۷. فرهنگ: ←← در دانش الف) دانش: دانش تک بعدی و یک ساحتی، خرافه گرایی، تقلید گرایی، کوتاه نگری و عدم دور اندیشی، ظاهرگرایی، عدم پند پذیری. ←← در معنای زندگی ب) معنای زندگی: احساس کاذب جاودانگی در دنیا، اصیل دانستن دنیا، غفلت از مرگ، محرومیت از یقین، محرومیت از هدایت، آرزو طلبی، خوش گذرانی و عشرت طلبی. ←← در شخصیت ج) شخصیت: زن گرا، فرزند گرا، هوا پرست، فساد انگیز، تجاوزگر، طغیان گر، خود خواه، لجوج، ناسپاس.

مترادف ها

secularism (اسم)
مادیت، دنیاگرایی، دنیویت

پیشنهاد کاربران

بپرس