دِلیبال ( به ترکی استانبولی: Delibal ) ( به فارسی: زهر عسل یا زهر شیرین ) فیلمی محصول کشور ترکیه است. در ژانر درام، عاشقانه به کارگردانی علی بیلگین و نویسندگی سیاه کالم است. در این فیلم بازیگرانی همچون چاغاتای اولوسوی، لیلا توغوتلو و نازان کسال به ایفای نقش پرداخته اند. چاغاتای اولوسوی برای اینکه مناسب ایفای نقش شخصیت این داستان باشد ۷. ۵ پوند وزن کم کرد و به کلاس های خصوصی موسیقی رفت. این فیلم در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۵ توسط شرکت آی یاپیم در کشور ترکیه، در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵ در کشور فرانسه، در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۵ در کشور آلمان، در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۵ در کشور دانمارک و در ۷ ژانویه ۲۰۱۵ در کشور آذربایجان اکران شد. [ ۴] [ ۵]
داستان با باریش که جوانی فعال، با استعداد و باهوش که از خانواده ای ثروتمند است شروع می شود. او عاشق دختری به نام افسون می شود که در کافه ای در شهر کاراکوی کار می کند. برای اولین بار که باریش، افسون را می بیند به این نتیجه می رسد که عشق زندگی اش را پیدا کرده است. او همچنین متوجه می شود که افسون هم در دانشگاه بیلجی تحصیل می کند. باریش به هر طریقی سعی می کند تا توجه او را جلب کند. درحالی که، اولویت های افسون در زندگی کاملاً با باریش فرق می کند. او دانشجوی بورسیه است از خانواده ای متوسط، که از قبل برای آینده اش برنامه ریزی کرده است. او می خواهد که با رتبه ممتاز فارغ تحصیل شود و تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دهد. باریش درامر یک گروه موسیقی است که در اوقات فراغت خود در یک دیسکو جاز می زند. درحالی که، افسون ترجیح می دهد که در یک مرکز فرهنگی زبان انگلیسی تدریس کند. برخلاف دیگر هم سن سالانش، به خوش گذرانی اهمیتی نمی دهد و شاید به همین دلیل برای مدت طولانی در برابر باریش مقاومت می کند. اما افسون بالاخره نتوانست در برابر رفتار های زیبا و دل نشین و شخصیت احساسی او مقاومت کند. بنابراین رابطه آنها شروع شد. افسون تمام قواعد زندگی خود را زیر پا گذاشت. باریش به آرامش می رسد در حالی که افسون پر از هیجان است. با وجود مخالفت پدرش تصمیم می گیرد که با باریش ازدواج کند. مرگ مادر افسون آنها را به هم نزدیک تر و وابسته تر می کند. اما تهدیدی که در برابر عشق شان وجود دارد، اختلال روانی باریش است که از ژن های خانواده اش رسیده است. اگرچه که باریش تلاش می کند که این اختلال روانی را که به آرامی دارد او را فرا می گیرد را درمان کند، اما در مقطعی او متوجه می شود که او در حال آسیب رساندن به افسون است. این شرایط باعث می شود که ذهن او درگیر توهمات شود و این فکر که شرایط هیچ وقت مثل قبل نخواهد شد. اگرچه که او می خواهد بهبود پیدا کند ولی او را مجبور به گرفتن تصمیم نهایی می کند. [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفداستان با باریش که جوانی فعال، با استعداد و باهوش که از خانواده ای ثروتمند است شروع می شود. او عاشق دختری به نام افسون می شود که در کافه ای در شهر کاراکوی کار می کند. برای اولین بار که باریش، افسون را می بیند به این نتیجه می رسد که عشق زندگی اش را پیدا کرده است. او همچنین متوجه می شود که افسون هم در دانشگاه بیلجی تحصیل می کند. باریش به هر طریقی سعی می کند تا توجه او را جلب کند. درحالی که، اولویت های افسون در زندگی کاملاً با باریش فرق می کند. او دانشجوی بورسیه است از خانواده ای متوسط، که از قبل برای آینده اش برنامه ریزی کرده است. او می خواهد که با رتبه ممتاز فارغ تحصیل شود و تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دهد. باریش درامر یک گروه موسیقی است که در اوقات فراغت خود در یک دیسکو جاز می زند. درحالی که، افسون ترجیح می دهد که در یک مرکز فرهنگی زبان انگلیسی تدریس کند. برخلاف دیگر هم سن سالانش، به خوش گذرانی اهمیتی نمی دهد و شاید به همین دلیل برای مدت طولانی در برابر باریش مقاومت می کند. اما افسون بالاخره نتوانست در برابر رفتار های زیبا و دل نشین و شخصیت احساسی او مقاومت کند. بنابراین رابطه آنها شروع شد. افسون تمام قواعد زندگی خود را زیر پا گذاشت. باریش به آرامش می رسد در حالی که افسون پر از هیجان است. با وجود مخالفت پدرش تصمیم می گیرد که با باریش ازدواج کند. مرگ مادر افسون آنها را به هم نزدیک تر و وابسته تر می کند. اما تهدیدی که در برابر عشق شان وجود دارد، اختلال روانی باریش است که از ژن های خانواده اش رسیده است. اگرچه که باریش تلاش می کند که این اختلال روانی را که به آرامی دارد او را فرا می گیرد را درمان کند، اما در مقطعی او متوجه می شود که او در حال آسیب رساندن به افسون است. این شرایط باعث می شود که ذهن او درگیر توهمات شود و این فکر که شرایط هیچ وقت مثل قبل نخواهد شد. اگرچه که او می خواهد بهبود پیدا کند ولی او را مجبور به گرفتن تصمیم نهایی می کند. [ ۶]
wiki: دلیبال