دلقک عربی شده واژه فارسی �تلخک� به معنای کسی که سخنان تند و نیشدار می گوید، ولی در عین حال نقش مضحک و سبک سر دارد می باشد .
پدر دیس لاک در واژه گرخیدن خودش را نشون داد
در سال های اخیر برخی منابع تلاش کرده اند ریشه های واژگان فارسی را به ترکی نسبت دهند، اما در بسیاری موارد این ادعاها از نظر زبان شناسی تاریخی قابل تأیید نیستند. بیایید با دقت علمی و مستند به این مسئله بپردازیم.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. ادعای دائرةالمعارف فارسی و فرهنگ های ریشه شناسی
دائرةالمعارف فارسی ( غلامحسین مصاحب ) و فرهنگ ریشه شناسی زبان فارسی، دکتر محمد حسن دوست:
دلقک را از تلخک می دانند. توضیح این است که دلقک فردی بود که سخن تلخ را با شوخ طبعی بیان می کرد، یعنی همان چیزی که نمی شد مستقیم به سلطان گفت.
فرهنگ ریشه واژگان فارسی، دکتر علی نورائی:
این کتاب به ریشه پهلوی اشاره می کند:
پهلوی: txl یا taxl به معنای �بد مزه، تلخ�
تطور: تلخ → تلخک → دلقک ( به شکل عامیانه و هزل آمیز )
> بنابراین از نظر منابع معتبر فارسی، دلقک ریشه در تلخ و تلخک دارد و یک واژه کاملاً فارسی است، با تطور معنایی: �تلخ → تلخک → کسی که تلخی را با طنز بیان می کند → دلقک�.
- - -
۲. ادعای ترکی
ادعا: دلقک از ترکی تلوه به معنی �دیوانه� گرفته شده است و مستند به دیوان الغات تورک، استاد صدیق.
نقد علمی:
1. هیچ منبع معتبر تاریخی زبان شناسی ترکی نمی تواند مدرک روشنی ارائه دهد که دلقک از talwa/telwah ترکی باشد.
2. واژه های ترکی تاریخی برای �دیوانه� معمولاً deli, �ılgın و مشابه هستند، نه talwa.
3. تطابق آوایی و معنایی دلقک ← تلوه مشکل دارد و فاقد شواهد مستند تاریخی است.
- - -
۳. نتیجه گیری
ریشه معتبر دلقک: فارسی/پهلوی
پهلوی: txl/taxl = تلخ
فارسی میانه: تلخک = کسی که تلخی می گوید
فارسی جدید: دلقک = کسی که تلخی را هزل آمیز بیان می کند
ادعای ترکی فاقد شواهد زبانی و تاریخی است و بیشتر در دسته �جعل یا تفسیر نادرست� قرار می گیرد.
- - -
دلقک کلمه ای تورکی است که از تلوه به معنی دیوانه گرفته شده است دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق talwa
منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
در این کتاب گفت شده واژه دلقک از ریشه ی واژه ی تلخک فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
منبع. عکس ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورائی
واژه ی دلقک از ریشه ی واژه ی تلخک فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
بابا این دقلک هم همه رو مثل ضریب هوشی خودش عقب مانده فرض کرده
فکر نمیکنه ما معنی سفت و شلو محکم میدونیمااا
داد بیدادش هم حال بهم زنه
فکر نکنم اقا پسر پرنسی مثل شما از این رفتار شخصیتی ذوق کنه حظ کنه
تلخک
بازیچه
دلقک کلمه ای تورکی است که در اصل دلخک بوده و از لغت دلی به معنی دیوانه گرفته شده است لغتنامه شاهمرسی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی دلقک از ریشه ی واژه ی تلخک خود واژه ی تلخک از ریشه ی واژه ی تلخ فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
لفظی که ناظم دبیرستانی در قرچک برای دانش آموزان بکار می برد
ع. ف
واژه ای که ناظم مدرسه ای در قرچک خطاب به دانش آموزان بانشاط به کار می برد.
ع. ف
هر چند کم دلقک نبودم گند نزدم نخواهم زد بعد کالج دانشجوی بازار و لایفم ولی اگه کسایی که مسخره ام کردن هه هه خودت مسخره کن دهاتی، قارچ فضول گریگوری بی مصرف عوضی های هرزه تنه لش ضمنا کالج بازه نذارید برا
... [مشاهده متن کامل] بچه ها شما که پولتون می گیرید خرید سوالات امتحانی و مواد مخدر در کالج و دبیرستان اوکی ضمنا از ریخت نحس هیچ کلاهبرداری خوشم نمیاد مردیکه عوضی حقه باز ضمنا عاشق تنوع نمی تونم فلان کنم چه تحفه ای هستی بخوام عاشقت کنم بی مصرف قارچ زگیل و ضمنا حالم از خودت جنده هات بهم می خوره منفوره های حیوون ظالم اگه تفنگ داشتم چه خودتون چه اون مذهبی های بی شرف با هم سند تو اون دنیا اوکی حرومزاده های فضول زگیل، قارچ روانی فاک تو . وجود همه
دلی در تورکی به معنای دیوانه و مجنون و احمق است
واژه ی دلقک تورکی هست
گمانم دلقک و تلخک و طلخک واژی
از ترخند است و این باید ترخنی باشند که ترخان و ترخانی شده
ندانی ای بعقل اندر خر کبجه بنادانی
که با نر شیر برناید سترون گاو ترخانی
غضایری رازی
زبانشان از ماست خودشان از دیگران
ملیجک یا تلخک کسی که سعی در خنداندن مردم دارد
تلخک
نمونه:
بگمان بسیار نیرومند، این واژه ی عربی نما، همان واژه ی پارسیِ �تلخک� به آرش کسی است که با طنزها و کنایه های تلخ خود، واقعیت ها را بگونه ای خنده دار یا ریشخندآمیز بر زبان می آورد؛ واژه ای که نمود دگرگون شده ی دیگری از آن با آرشی دگردیسیده، همانا �دلقک� با باری منفی است.
... [مشاهده متن کامل]
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۶
https://www. behzadbozorgmehr. com/2017/09/blog - post_93. html
نمونه:
آن آخوند تلخکِ کاشی که از مردم خواسته بود تا حسابرسی کارِ به گفته ی وی �دانه درشت ها� یا همانا کلان دزدان رژیم را به الله واگذارند . . .
ب. الف. بزرگمهر ۱۱ دی ماه ۱۳۹۵
http://www. behzadbozorgmehr. com/2016/12/blog - post_484. html
" تلخک " یک واژه پارسی است که در زبان تازی " دلقک" شده و تلخک کسی است که دردها ، رنج ها و تلخی های مردمان را به زبان و نمایشی شوخ و زیرکانه بیان می کند و یا می نمایاند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)