[ویکی نور] دستور الکاتب فی تعیین المراتب، اثر محمد نخجوانی، (فرزند هندوشاه بن سنجر عبدالله صاحبی نخجوانی صاحب کتاب با ارزش تجارب السلف، است. محمد بن هندوشاه؛ از جمله رجال معروف دیوان انشاء در اواخر دوره ی ایلخانی و اوایل دوره ی جلایری می باشد) و به اهتمام و تصحیح عبدالکریم علی اوغلی علی زاده در دو جلد با تصحیح علمی و انتقادی و مقابل نسخ و مقدمه ای در دو مجلد در مسکو به چاپ رسیده است.
فرمان تالیف کتاب را خواجه غیاث الدین محمد رشیدی وزیر سلطان ابوسعید به مولف داد. اما آنچنان که خود می گوید: «به واسطه کثرت اشتغال و تعاقب موانع میسر نشد» و سرانجام کتاب در عهد سلطان اویس جلایری نوشته و به سلطان عرضه می شود.
کتاب، مشتمل بر «یک مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشکیل شده است.
مولف، اصول نگارش نامه های مختلف اداری و رسمی را الگو و سرمشق کار خود قرار می دادند.
مطالب مندرج در نامه ها آن ها را از جهت اطلاعات تاریخی برای مورخ با اهمیت می کند. مولف ابتدای کتاب وظایف یک «کاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن یک نامه ی رسمی بیان می کند و این که در هنگام نگارش نامه، کاتب باید «مرتبه ی هر فرد از افراد ملوک، سلاطین، امرا، وزراء، اکابر، اصاغر، اعیان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابی که ملایم حال و فراخور قدر و وضع ایشان باشد، تقریر و تحریر تواند کرد»؛ این معنی خود نشانگر آن است که می توانیم از سبک و کاربرد عناوین و القاب به ویژگی های هر یک از مناصب و مشاغل این دوره پی ببریم. از آن جا که عبارات، عناوین و القاب به کار برده شده، در هر یک از نامه ها شرح وظایف و انتظارات شغلی افراد را بیان می کند. لذا جهت روشن ساختن سازمان اداری و حکومتی دوره ی ایلخانی که البته غالب نامه ها و فرمان های مندرج در دستور الکاتب مربوط به این دوره است، می توانیم تصویر روشنی از تشکیلات حکومتی در قرون هفتم و هشتم هجری به دست آوریم. علاوه بر این از متون به کار رفته در مکاتبات می توان به اوضاع اجتماعی و اقتصادی جامعه ی عصر مولف دست یافت.
فرمان تالیف کتاب را خواجه غیاث الدین محمد رشیدی وزیر سلطان ابوسعید به مولف داد. اما آنچنان که خود می گوید: «به واسطه کثرت اشتغال و تعاقب موانع میسر نشد» و سرانجام کتاب در عهد سلطان اویس جلایری نوشته و به سلطان عرضه می شود.
کتاب، مشتمل بر «یک مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشکیل شده است.
مولف، اصول نگارش نامه های مختلف اداری و رسمی را الگو و سرمشق کار خود قرار می دادند.
مطالب مندرج در نامه ها آن ها را از جهت اطلاعات تاریخی برای مورخ با اهمیت می کند. مولف ابتدای کتاب وظایف یک «کاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن یک نامه ی رسمی بیان می کند و این که در هنگام نگارش نامه، کاتب باید «مرتبه ی هر فرد از افراد ملوک، سلاطین، امرا، وزراء، اکابر، اصاغر، اعیان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابی که ملایم حال و فراخور قدر و وضع ایشان باشد، تقریر و تحریر تواند کرد»؛ این معنی خود نشانگر آن است که می توانیم از سبک و کاربرد عناوین و القاب به ویژگی های هر یک از مناصب و مشاغل این دوره پی ببریم. از آن جا که عبارات، عناوین و القاب به کار برده شده، در هر یک از نامه ها شرح وظایف و انتظارات شغلی افراد را بیان می کند. لذا جهت روشن ساختن سازمان اداری و حکومتی دوره ی ایلخانی که البته غالب نامه ها و فرمان های مندرج در دستور الکاتب مربوط به این دوره است، می توانیم تصویر روشنی از تشکیلات حکومتی در قرون هفتم و هشتم هجری به دست آوریم. علاوه بر این از متون به کار رفته در مکاتبات می توان به اوضاع اجتماعی و اقتصادی جامعه ی عصر مولف دست یافت.
wikinoor: دستور_الکاتب_فی_تعیین_المراتب
[ویکی فقه] دستور الکاتب فی تعیین المراتب (کتاب). «دستور الکاتب فی تعیین المراتب»، اثر محمد نخجوانی، (فرزند هندوشاه بن سنجر عبدالله صاحبی نخجوانی صاحب کتاب با ارزش تجارب السلف ، است. محمد بن هندوشاه؛ از جمله رجال معروف دیوان انشاء در اواخر دوره ی ایلخانی و اوایل دوره ی جلایری می باشد) و به اهتمام و تصحیح عبدالکریم علی اوغلی علی زاده در دو جلد با تصحیح علمی و انتقادی و مقابل نسخ و مقدمه ای در دو مجلد در مسکو به چاپ رسیده است.
فرمان تالیف کتاب را خواجه غیاث الدین محمد رشیدی وزیر سلطان ابوسعید به مولف داد. اما آنچنان که خود می گوید: «به واسطه کثرت اشتغال و تعاقب موانع میسر نشد» و سرانجام کتاب در عهد سلطان اویس جلایری نوشته و به سلطان عرضه می شود.
ساختار کتاب
کتاب، مشتمل بر «یک مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشکیل شده است.مولف، اصول نگارش نامه های مختلف اداری و رسمی را الگو و سرمشق کار خود قرار می دادند.مطالب مندرج در نامه ها آن ها را از جهت اطلاعات تاریخی برای مورخ با اهمیت می کند. مولف ابتدای کتاب وظایف یک «کاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن یک نامه ی رسمی بیان می کند و این که در هنگام نگارش نامه، کاتب باید «مرتبه ی هر فرد از افراد ملوک، سلاطین، امرا، وزراء، اکابر، اصاغر، اعیان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابی که ملایم حال و فراخور قدر و وضع ایشان باشد، تقریر و تحریر تواند کرد»؛ این معنی خود نشانگر آن است که می توانیم از سبک و کاربرد عناوین و القاب به ویژگی های هر یک از مناصب و مشاغل این دوره پی ببریم. از آن جا که عبارات، عناوین و القاب به کار برده شده، در هر یک از نامه ها شرح وظایف و انتظارات شغلی افراد را بیان می کند. لذا جهت روشن ساختن سازمان اداری و حکومتی دوره ی ایلخانی که البته غالب نامه ها و فرمان های مندرج در دستور الکاتب مربوط به این دوره است، می توانیم تصویر روشنی از تشکیلات حکومتی در قرون هفتم و هشتم هجری به دست آوریم. علاوه بر این از متون به کار رفته در مکاتبات می توان به اوضاع اجتماعی و اقتصادی جامعه ی عصر مولف دست یافت.
گزارش محتوا
کتاب که از دیباچه، خطبه، فهرست محتویات، مقدمه و متن تشکیل شده در مقدمه کتاب، «کیفیت کتاب» و نکات ظریفی را که یک منشی باید در «دو قسم کتاب رعایت کند بر می شمرد. در قسمتی دیگر از مقدمه موضوع «علم انشاء» و «مقام کاتب» را شرح می دهد. در این بخش جهت نشان دادن مقام کاتب به داستان ها و روایاتی اشاره دارد که مربوط به دوره ی ساسانیان و صدر اسلام است. در قسمت های دیگر مقدمه، سایر شرایط منشی را مثل دقت در نگارش و آلات و ادوات کتابت آورده است، همچنین حکایاتی از کتاب که در خدمت حکومت های دوران مختلف؛ مانند بنی عباس، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان بودند و از خود لیاقت نشان داده یا اشتباهات فاحش مرتکب شده اند، آورده شده است.با پایان گرفتن مقدمه «قسم اول» کتاب آغاز می شود. قسم اول مربوط به نمونه هایی از مکاتبات است که منشیان باید برای نوشتن نامه ها سرمشق کار خود قرار دهند. قسم اول، مشتمل بر چهار «مرتبه» است.
← مرتبه اول کتاب
...
فرمان تالیف کتاب را خواجه غیاث الدین محمد رشیدی وزیر سلطان ابوسعید به مولف داد. اما آنچنان که خود می گوید: «به واسطه کثرت اشتغال و تعاقب موانع میسر نشد» و سرانجام کتاب در عهد سلطان اویس جلایری نوشته و به سلطان عرضه می شود.
ساختار کتاب
کتاب، مشتمل بر «یک مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشکیل شده است.مولف، اصول نگارش نامه های مختلف اداری و رسمی را الگو و سرمشق کار خود قرار می دادند.مطالب مندرج در نامه ها آن ها را از جهت اطلاعات تاریخی برای مورخ با اهمیت می کند. مولف ابتدای کتاب وظایف یک «کاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن یک نامه ی رسمی بیان می کند و این که در هنگام نگارش نامه، کاتب باید «مرتبه ی هر فرد از افراد ملوک، سلاطین، امرا، وزراء، اکابر، اصاغر، اعیان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابی که ملایم حال و فراخور قدر و وضع ایشان باشد، تقریر و تحریر تواند کرد»؛ این معنی خود نشانگر آن است که می توانیم از سبک و کاربرد عناوین و القاب به ویژگی های هر یک از مناصب و مشاغل این دوره پی ببریم. از آن جا که عبارات، عناوین و القاب به کار برده شده، در هر یک از نامه ها شرح وظایف و انتظارات شغلی افراد را بیان می کند. لذا جهت روشن ساختن سازمان اداری و حکومتی دوره ی ایلخانی که البته غالب نامه ها و فرمان های مندرج در دستور الکاتب مربوط به این دوره است، می توانیم تصویر روشنی از تشکیلات حکومتی در قرون هفتم و هشتم هجری به دست آوریم. علاوه بر این از متون به کار رفته در مکاتبات می توان به اوضاع اجتماعی و اقتصادی جامعه ی عصر مولف دست یافت.
گزارش محتوا
کتاب که از دیباچه، خطبه، فهرست محتویات، مقدمه و متن تشکیل شده در مقدمه کتاب، «کیفیت کتاب» و نکات ظریفی را که یک منشی باید در «دو قسم کتاب رعایت کند بر می شمرد. در قسمتی دیگر از مقدمه موضوع «علم انشاء» و «مقام کاتب» را شرح می دهد. در این بخش جهت نشان دادن مقام کاتب به داستان ها و روایاتی اشاره دارد که مربوط به دوره ی ساسانیان و صدر اسلام است. در قسمت های دیگر مقدمه، سایر شرایط منشی را مثل دقت در نگارش و آلات و ادوات کتابت آورده است، همچنین حکایاتی از کتاب که در خدمت حکومت های دوران مختلف؛ مانند بنی عباس، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان بودند و از خود لیاقت نشان داده یا اشتباهات فاحش مرتکب شده اند، آورده شده است.با پایان گرفتن مقدمه «قسم اول» کتاب آغاز می شود. قسم اول مربوط به نمونه هایی از مکاتبات است که منشیان باید برای نوشتن نامه ها سرمشق کار خود قرار دهند. قسم اول، مشتمل بر چهار «مرتبه» است.
← مرتبه اول کتاب
...
wikifeqh: دستورالکاتب_فی_تعیین المراتب