[ویکی فقه] دست زدن به قرآن. در آموزه های دینی، آدابی برای بهره گرفتن از قراءت و مطالعه قرآن بیان شده است. نگهداشت این آداب، در حقیقت، نوعی بزرگداشت آموزه های وحی و حفظ و نگهداشت متن اصلی دین دانسته می شود.
در مجموعه های روایی، مانند: اصول کافی ، آداب آن به شرح آمده است. شماری از آن آداب جنبه فقهی پیدا کرده و به کتابها، نوشته ها و گفت و گوهای فقهی راه یافته است، مانند:جایز نبودن آلودن قرآن ، عدم جواز فروش قرآن به کافر و مشرک ، ناروا بودن غلط نگاری واژگان قرآن و از جمله بسودن واژگان قرآن، موضوع بحث قرار گرفته که آیا چنین کاری بدون وضو ، رواست، یا ناروا؟ محقق خوانساری ، برای پاسخ به آن، به بررسی نه چندان گسترده؛ اما استوار و درخور پرداخته است.این پرسش، چندین پرسش دیگر را نیز به دنبال آورده است، از جمله: حکم بساویدن آیه ها و واژگان قرآن در لا به لای کتابها و نگاشته ها چیست؟ دست زدن به واژه ( الله ) و نامهای پیامبران -صلی اله علیه و آله - و امامان -علیه السلام - چه حکمی دارد؟ کودکان نابالغ در این باره، تکلیفی دارند یا خیر؟ اولیای ایشان چطور؟ درباره این پرسشها، پاسخ استدلالی و اجتهادی محقق خوانساری در مشارق الشموس، کانون بحث خواهد بود. با این وصف خواهیم کوشید تا دیدگاه های دیگر را نیز باز شناسیم؛ هندسه فکری محقق خوانساری، وقتی به درستی تبیین خواهد شد که زوایای این موضوع در ساحت فقه و آرای فقیهان نیز نگریسته شود.
دو نکته را یاد آور می شویم
۱. انقلاب اسلامی سبب گشت، قرآن، آیه های قرآن و واژه های مقدس، نامهای خدا ، پیامبران و امامان -علیه السلام -، در مجله ها، روزنامه ها، اطلاعیه ها، آرمها و … به گونه گسترده در سطح جامعه و میان مردمان نشر یابد. این کار، اگرچه به منظور آشنایی بیش تر مردمان خداجوی، با قرآن و حقایق قرآنی و اسلامی انجام گرفته و می گیرد، اما این مسأله را در ذهنها پدید آورد که در دسترس قرار گرفتن آیه های قرآن و واژگان مقدس و دست زدن افراد به آنها، بدون وضو، در شریعت اسلام امری ناروا و حرام است، چه باید کرد؟ آیا باید از درج و نگارش آنها دست برداشت، یا باید به بررسی دوباره و دقیق و موشکافانه این مسأله در فقه پرداخت و روایات را دید و دیدگاهها را وارسی کرد و به نتیجه درخور رسید چه بسا در این وارسیها و دقتها و باریک اندیشیها، نظریه روایی بسودن خط قرآن را استوار و شایسته دید و برگزید و دست به کار شد و فضای ذهنی جامعه را ساخت و با ژرف بخشی و عقیده به تقدس و جایگاه بلند قرآن و گسترش احترام خردمندانه و عاقلانه به قرآن، جواز بساویدن و دست زدن به واژگان قرآن را اعلام کرد. در این نوشتار، این مقوله را پی می گیریم و آن را از زوایای گوناگون می نمایانیم. البته ارائه حکم اجتهادی و صدور فتوا مرتبه ای بالاتر از بحث و تحقیق تئوریک درباره موضوع است. پس روشن است که در عمل، هر شخص پیرو حکم و رأی مرجع خود خواهد بود. هدف ما بررسی زمینه های فتوایی و روشن گری و نمایاندن استنباطها و قراءتهای ممکن در این مسأله است. در واقع دیدگاه محقق خوانساری را به عنوان راهی روشن و راهگشا، می کاویم. ۲. در این جا، از این مقوله سخن به میان خواهد آمد که آیا برای بسودن واژگان قرآن، وضو واجب است، به گونه ای که اگر شخص بدون وضو، به آیه ها و واژگان قرآن دست بزند، حکمی را فرو نهاده و کار حرامی را انجام داده است، یا در متون اسلامی، دلیل و مستندی برای چنان الزام و تکلیفی یافت نمی شود؟ آنان که بسودن واژگان را حرام دانسته اند، با استناد به دلیلهایی، می خواهند دیدگاه و نظر خود را به کرسی بنشانند اما برابر نظریه محقق خوانساری آن دلیلها از اثبات و تأسیس چنین حکمی ناتوانند. ناتمام دانستن دلیلها به معنای آن است که شریعت در این مورد حکم و تکلیف الزام آور ندارد؛ اما ادب و احترام قرآن اقتضا دارد که شخص مؤمن، با وضو بر واژگان آن دست نهد، جای هیچ سخنی نیست. بنابراین، پسندیده بودنِ تعهد بر وضو به عنوان یک ارزش، نه به عنوان یک حکم، به دید و نظر هیچ یک از فقیهان، نه تنها ردّ نمی شود که همواره مورد سفارش بوده و هست؛ اما در این جا سخن از حکم فقهی است که دینداران، ناگزیر از اجرای آنند.
مقام فقهی بحث
فقیهان در دو مقام این مسأله را مطرح کرده اند: نخست در باب (وضو)، آن گاه که خواسته اند احکام و یا انگیزه ها و سببهای وضو را بیان کنند؛ در چه هنگام وضو واجب و در چه هنگام مستحب است. دیگر در باب احکام غسل ، که تماس بدن شخص جنب و حائض با خط قرآن را یکی از کارهای حرام برشمرده اند. اگرچه بحث در این دو مقام پیوند تنگاتنگ دارد، ولی در همه انگاره ها، حکم آن دو یکسان و برابر نیست؛ در مثل، شماری بسودن واژگان قرآن توسط شخص جُنب و حائض را از کارهای حرام شمرده اند، اما وضو گرفتن را واجب ندانسته اند. بحث ما در مقام نخست است؛ یعنی کسی که محدث به حدث اصغر می باشد، آیا برای او جایز است به واژگان قرآن دست بزند یا جایز نیست. اگر جایز نباشد، حرام است یا مکروه ؟ گروهی آن را حرام و گروهی مکروه و گروهی جایز دانسته اند. محقق خوانساری، در شمار دسته سوم قرار دارد؛ اما پیروی از مشهور را نیکو می شمارد: وجوبه لمسّ خط المصحف الواجب بنذر أو شبهه أو لإصلاح غلط لا یمکن بدونه بناءً علی وجوب الإصلاح فهو مبنی علی تحریم المس علی المحدث بالحدث الاصغر و فیه خلاف. اگر به نذر ، یا همانند آن و یا برای اصلاح و اشتباه گیری واژگان، بسودن قرآن واجب شده باشد. وضو نیز واجب خواهد بود. این حکم بستگی به آن دارد که بسودن قرآن را بدون وضو حرام بدانیم؛ اما این موضوع مورد اختلاف است. همان گونه که می بینید محور و اساس حکم در این بحث بر آن نهاده می شود که آیا بسودن خط قرآن، بدون وضو حرام هست یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت باشد آن گاه وضو گرفتن برای دست زدن به نبشته قرآن، واجب شمرده خواهد شد. از نظر محقق خوانساری ، دلیلهایی که در سخنان فقیهان ارائه شده است، تمام و کافی نیستند و نمی توان آنها را مستند حکم قرار داد. اکنون شرح سخن:
← نظر مشهور
...
در مجموعه های روایی، مانند: اصول کافی ، آداب آن به شرح آمده است. شماری از آن آداب جنبه فقهی پیدا کرده و به کتابها، نوشته ها و گفت و گوهای فقهی راه یافته است، مانند:جایز نبودن آلودن قرآن ، عدم جواز فروش قرآن به کافر و مشرک ، ناروا بودن غلط نگاری واژگان قرآن و از جمله بسودن واژگان قرآن، موضوع بحث قرار گرفته که آیا چنین کاری بدون وضو ، رواست، یا ناروا؟ محقق خوانساری ، برای پاسخ به آن، به بررسی نه چندان گسترده؛ اما استوار و درخور پرداخته است.این پرسش، چندین پرسش دیگر را نیز به دنبال آورده است، از جمله: حکم بساویدن آیه ها و واژگان قرآن در لا به لای کتابها و نگاشته ها چیست؟ دست زدن به واژه ( الله ) و نامهای پیامبران -صلی اله علیه و آله - و امامان -علیه السلام - چه حکمی دارد؟ کودکان نابالغ در این باره، تکلیفی دارند یا خیر؟ اولیای ایشان چطور؟ درباره این پرسشها، پاسخ استدلالی و اجتهادی محقق خوانساری در مشارق الشموس، کانون بحث خواهد بود. با این وصف خواهیم کوشید تا دیدگاه های دیگر را نیز باز شناسیم؛ هندسه فکری محقق خوانساری، وقتی به درستی تبیین خواهد شد که زوایای این موضوع در ساحت فقه و آرای فقیهان نیز نگریسته شود.
دو نکته را یاد آور می شویم
۱. انقلاب اسلامی سبب گشت، قرآن، آیه های قرآن و واژه های مقدس، نامهای خدا ، پیامبران و امامان -علیه السلام -، در مجله ها، روزنامه ها، اطلاعیه ها، آرمها و … به گونه گسترده در سطح جامعه و میان مردمان نشر یابد. این کار، اگرچه به منظور آشنایی بیش تر مردمان خداجوی، با قرآن و حقایق قرآنی و اسلامی انجام گرفته و می گیرد، اما این مسأله را در ذهنها پدید آورد که در دسترس قرار گرفتن آیه های قرآن و واژگان مقدس و دست زدن افراد به آنها، بدون وضو، در شریعت اسلام امری ناروا و حرام است، چه باید کرد؟ آیا باید از درج و نگارش آنها دست برداشت، یا باید به بررسی دوباره و دقیق و موشکافانه این مسأله در فقه پرداخت و روایات را دید و دیدگاهها را وارسی کرد و به نتیجه درخور رسید چه بسا در این وارسیها و دقتها و باریک اندیشیها، نظریه روایی بسودن خط قرآن را استوار و شایسته دید و برگزید و دست به کار شد و فضای ذهنی جامعه را ساخت و با ژرف بخشی و عقیده به تقدس و جایگاه بلند قرآن و گسترش احترام خردمندانه و عاقلانه به قرآن، جواز بساویدن و دست زدن به واژگان قرآن را اعلام کرد. در این نوشتار، این مقوله را پی می گیریم و آن را از زوایای گوناگون می نمایانیم. البته ارائه حکم اجتهادی و صدور فتوا مرتبه ای بالاتر از بحث و تحقیق تئوریک درباره موضوع است. پس روشن است که در عمل، هر شخص پیرو حکم و رأی مرجع خود خواهد بود. هدف ما بررسی زمینه های فتوایی و روشن گری و نمایاندن استنباطها و قراءتهای ممکن در این مسأله است. در واقع دیدگاه محقق خوانساری را به عنوان راهی روشن و راهگشا، می کاویم. ۲. در این جا، از این مقوله سخن به میان خواهد آمد که آیا برای بسودن واژگان قرآن، وضو واجب است، به گونه ای که اگر شخص بدون وضو، به آیه ها و واژگان قرآن دست بزند، حکمی را فرو نهاده و کار حرامی را انجام داده است، یا در متون اسلامی، دلیل و مستندی برای چنان الزام و تکلیفی یافت نمی شود؟ آنان که بسودن واژگان را حرام دانسته اند، با استناد به دلیلهایی، می خواهند دیدگاه و نظر خود را به کرسی بنشانند اما برابر نظریه محقق خوانساری آن دلیلها از اثبات و تأسیس چنین حکمی ناتوانند. ناتمام دانستن دلیلها به معنای آن است که شریعت در این مورد حکم و تکلیف الزام آور ندارد؛ اما ادب و احترام قرآن اقتضا دارد که شخص مؤمن، با وضو بر واژگان آن دست نهد، جای هیچ سخنی نیست. بنابراین، پسندیده بودنِ تعهد بر وضو به عنوان یک ارزش، نه به عنوان یک حکم، به دید و نظر هیچ یک از فقیهان، نه تنها ردّ نمی شود که همواره مورد سفارش بوده و هست؛ اما در این جا سخن از حکم فقهی است که دینداران، ناگزیر از اجرای آنند.
مقام فقهی بحث
فقیهان در دو مقام این مسأله را مطرح کرده اند: نخست در باب (وضو)، آن گاه که خواسته اند احکام و یا انگیزه ها و سببهای وضو را بیان کنند؛ در چه هنگام وضو واجب و در چه هنگام مستحب است. دیگر در باب احکام غسل ، که تماس بدن شخص جنب و حائض با خط قرآن را یکی از کارهای حرام برشمرده اند. اگرچه بحث در این دو مقام پیوند تنگاتنگ دارد، ولی در همه انگاره ها، حکم آن دو یکسان و برابر نیست؛ در مثل، شماری بسودن واژگان قرآن توسط شخص جُنب و حائض را از کارهای حرام شمرده اند، اما وضو گرفتن را واجب ندانسته اند. بحث ما در مقام نخست است؛ یعنی کسی که محدث به حدث اصغر می باشد، آیا برای او جایز است به واژگان قرآن دست بزند یا جایز نیست. اگر جایز نباشد، حرام است یا مکروه ؟ گروهی آن را حرام و گروهی مکروه و گروهی جایز دانسته اند. محقق خوانساری، در شمار دسته سوم قرار دارد؛ اما پیروی از مشهور را نیکو می شمارد: وجوبه لمسّ خط المصحف الواجب بنذر أو شبهه أو لإصلاح غلط لا یمکن بدونه بناءً علی وجوب الإصلاح فهو مبنی علی تحریم المس علی المحدث بالحدث الاصغر و فیه خلاف. اگر به نذر ، یا همانند آن و یا برای اصلاح و اشتباه گیری واژگان، بسودن قرآن واجب شده باشد. وضو نیز واجب خواهد بود. این حکم بستگی به آن دارد که بسودن قرآن را بدون وضو حرام بدانیم؛ اما این موضوع مورد اختلاف است. همان گونه که می بینید محور و اساس حکم در این بحث بر آن نهاده می شود که آیا بسودن خط قرآن، بدون وضو حرام هست یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت باشد آن گاه وضو گرفتن برای دست زدن به نبشته قرآن، واجب شمرده خواهد شد. از نظر محقق خوانساری ، دلیلهایی که در سخنان فقیهان ارائه شده است، تمام و کافی نیستند و نمی توان آنها را مستند حکم قرار داد. اکنون شرح سخن:
← نظر مشهور
...
wikifeqh: لمس_قرآن