داوود
/dAvud/
فرهنگ اسم ها
معنی: محبوب، نام یکی از پیامبران، ( اَعلام ) شاه عبرانیان [حدود پیش از میلاد ـ حدود پیش از میلاد] که شاعر و پیغمبر بود و در جوانی به شبانی پرداخت، به خاطر آواز خوش و نواختن بربط مورد توجه شائول قرار گرفت، پس از کشته شدن او به سلطنت رسید و پایتخت را به اورشلیم برد، کتاب مزامیر که مشحون از الهامات غنایی است از او به جا مانده است، ( در اعلام ) پادشاه اسرائیل در روزگار قدیم که شاعر و پیغمبر بود و کتاب مزامیر که مشحون از الهامات غنایی است از او به جا مانده است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که به سبب صدای خوب و نواختن بربط شهرت دارد
برچسب ها: اسم، اسم با د، اسم پسر، اسم عبری، اسم مذهبی و قرآنی
لغت نامه دهخدا
داوود. ( اِخ ) رجوع به داود شود.
داوود. ( اِخ ) ( لوئی نیکلا ) دوک درستد و پرنس اکموهل و مارشال فرانسه. متولد 1770 و متوفی به سال 1823 م. وی یکی از بهترین سرداران ناپلئون بود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] داوود (پیامبر). حضرت داوود از انبیاء مهم بنی اسرائیل که به پادشاهی نیز رسید. حضرت داوود دارای صدای بسیار زیبایی بود و خداوند قدرت زره سازی را به او عطا کرد. مقام قضاوت نیز در اختیار داوود بود. کتاب زبور بر او نازل شد. حضرت داوود اورشلیم را برای بنی اسرائیل فتح کرد.
حضرت داوود در نزد یهودیان از مقام بسیار بالایی برخوردار است؛ با این حال در تورات تهمت هایی به او نسبت داده شده است.
داوود بن ایشا از نسل یهودا فرزند یعقوب بود. حضرت داوود را فردی کوتاه قد، سبزه رو و کم مو دانسته اند که ختنه شده به دنیا آمد. حضرت سلیمان فرزند حضرت داوود بود و جانشین او نیز شد.
حضرت داوود در نزد یهودیان از مقام بسیار بالایی برخوردار است؛ با این حال در تورات تهمت هایی به او نسبت داده شده است.
داوود بن ایشا از نسل یهودا فرزند یعقوب بود. حضرت داوود را فردی کوتاه قد، سبزه رو و کم مو دانسته اند که ختنه شده به دنیا آمد. حضرت سلیمان فرزند حضرت داوود بود و جانشین او نیز شد.
wikishia: داوود_(پیامبر)
دانشنامه عمومی
داوود (مجارستان). داوود ( به مجاری: Dávod ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در ناحیه بایا واقع شده است. [ ۱] داوود ۶۹٫۲۱ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۰۰۳ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: داوود (مجارستان)
پیشنهاد کاربران
کلمه ادویه یک چشمه که دو رودخانه از اون جاری میشه. یک کلیدواژه بسیار کهن یا اصطلاحاً یک کهن واژه که مشترک در زبان های مختلف می باشد. ریشه ادویه از دوا منشعب شده یعنی یک additional یا افزودنی دارویی در غذا که کاربرد دوا داشته باشد. در اصطلاح زبان انگلیسی به افزودن add گفته می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در زمانه ی ما اصطلاح add کردن در گروه ها در فضای مجازی، یک اصطلاح آشنایی است که زیاد در زمانه امروزی استفاده می شود.
اگر ریشه ی کلمه داوود به مفهوم مداوا کننده را پیگیری کنیم به کلماتی از قبیل؛ داوود دوا دوام مداوم ادویه مداوا مَوَدَّت وَدود دوام مداوم مداومت دیو دیوان، خواهیم رسید.
روند پیشروی کلمات به گونه ای هست که با تغییر یک کلمه از ریشه، یک جهش مفهومی مثل جهش ژنتیکی در انسان ها که باعث تغییر رنگ موها چشم ها پوست و غیره می شود کلمات نیز یک جهش مفهومی پیدا می کنند. مثلاً با تغییر فقط یک حرف از کلمه داوود مثلاً حرف د به حرف ق کلمه قاووت قوا مقاوم مقاومت قوام، کلماتی کاربردی منشعب از همین چشمه ایجاد می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
در زمانه ی ما اصطلاح add کردن در گروه ها در فضای مجازی، یک اصطلاح آشنایی است که زیاد در زمانه امروزی استفاده می شود.
اگر ریشه ی کلمه داوود به مفهوم مداوا کننده را پیگیری کنیم به کلماتی از قبیل؛ داوود دوا دوام مداوم ادویه مداوا مَوَدَّت وَدود دوام مداوم مداومت دیو دیوان، خواهیم رسید.
روند پیشروی کلمات به گونه ای هست که با تغییر یک کلمه از ریشه، یک جهش مفهومی مثل جهش ژنتیکی در انسان ها که باعث تغییر رنگ موها چشم ها پوست و غیره می شود کلمات نیز یک جهش مفهومی پیدا می کنند. مثلاً با تغییر فقط یک حرف از کلمه داوود مثلاً حرف د به حرف ق کلمه قاووت قوا مقاوم مقاومت قوام، کلماتی کاربردی منشعب از همین چشمه ایجاد می شوند.
داود یعنی عشق یعنی رها ، جذاب زن ها،
محبوب دل ها ، مرد میدان، شیر غران ، ماه تابان
سلطان، ستون ، یل دوران
هنر مند، طبع شایان ، خسرو آواز
خوشتیپ، با ابهت ، شیک و زیبا
ـــ عکس : خودم
محبوب دل ها ، مرد میدان، شیر غران ، ماه تابان
سلطان، ستون ، یل دوران
هنر مند، طبع شایان ، خسرو آواز
خوشتیپ، با ابهت ، شیک و زیبا
ـــ عکس : خودم
از داوود نگم براتون
David با تلفظ های دَی وید و داوید به زبان های غربی در اصل و ریشه به شکل دَوید که صرف فعل یا مصدر دویدن در زمان ماضی یا گذشته ساده به شکل ضمیر سوم شخص مفرد از دیدگاه والدین بوده است. کتاب وی با حروف لاتین psalm با تلفظ پِسالم به زبان آلمانی به معنای سروده ها می باشد و معادل آن به زبان عربی به شکل مزامیر و زبور برای فارسی زبان از دیر باز تاکنون گمراه کننده بوده و در آینده هم می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
Salomon با تلفظ سالومون نام فرزند وی بوده است که به زبان فارسی قدیمی و از دیدگاه والدین دو معنا داشته است ؛ یکی سال و ماه و دیگری سالِ ما ( یعنی سال والدین ) . معادل های این نام در زبان عربی به شکل های سلمان و سلیمان در اواخر دوران امپراتوری ساسانی جهت گمراه نمودن مسیر حسی و فکری و خیالی متفکرین و اندیشمندان پارسی زبان و هدایت آنان بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر بوده، با این هدف که در رکاب و پشت سر مرکب تیز پای دین نو ظهور اسلام و پیامبر اسلام سوار بر زین و پشت آن در طی تاخت و تاز های دلاورانه و رشیدانه و سلحشورانه در میدان رقابت های نامجویی و نام آوری و شهرت طلبی با نام موسا و دین وی تحت عنوان یهودیت و یوغ سنگین شریعت موسائی ( موسوی ) تحت عنوان قانون ( kanon یا Canon با تلفظ کانون در اصل و ریشه به زبان فارسی و به معنای مرکز بوده و می باشد ) و نام ایسا ( عیسی ) و دین وی تحت عنوان مسیحیت و یوغ سبک ایسائی ( عیسوی ) تحت عناوین شفا و نجات و نام بودا و محتوای وداهای چهارگانه هندوان و اُپانی شاد های بودائیان و یوگای آنان ( یوگا : جمع یوغ به معنای یوغِ یوغ ها یا برترین یوغ ) و تناسخ یا گردش حلول روان آنان و نام زرتشت و محتوای اوستا و آئین مزدیسنای وی و موبد موبدانان ( باریک بینان و نکته سنجان پس از استعمال یا مصرف گیاه هوم اقوام فارسی زبان سومری و ایلامی ) یار و یاور قوم عرب و پشتیبان و نگهدارنده دین اسلام و حامل یوغ سنگین محمدی باشند و نام و نشان و اثر وی را در ذهن و زبان و خط خود و در حافظه یا خاطره تاریخ زنده نگاه دارند و آنهم نه صد و هزار و چند هزار سال بلکه تا به قیامت. و طوریکه امروز شاهدیم آن رهنمون های قدیمی بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر به شکل ولایت مطلقه فقیه در قالب یک درخت عظیم گل کرده و پس از شکوفائی به ثمر نشسته و انس و جن از میوه های فراوان آن تغذیه می کنند و شب و روز بابت این نعمت بزرگ الله دادی در بارگاه و درگاه و پیشگاه بیکران الله مشغول طاعت و بندگی و تسبیح و ذکر اسماء و صفات وی می باشند.
در اواخر دوران امپراتوری ساسانی بطور یقین شعار روز مره مردم و بخصوص پیروان پارسی زبان آئین زرتشت و موبد موبدان در راس آنان به شکل زیر بوده است : اهو را مَزِدا بزرگ است . و آنهم چند بار پشت سر هم و از ته گلو و سینه.
نتیجه اینکه بانگ اللهُ اکبر از آسمان بر سر مردم ایران نازل نشده و توسط قوم عرب بر آنان تحمیل نگردیده است ( غیر از آن رهنمون ها بسوی نور و روشنایی ماورای ) بلکه ادامه همان راه کودکانه " اهورا بزرگ است " می باشد و این درخت عظیم و پر ثمر امروزی گویا همان درختی باشد که ماندانا ( مانِ دانا ) مادر کوروش حدود دوهزار و پانصد و اندی سال پیش در طی خواب شبانه در قالب رویا دیده بوده باشد.
در پایان یکچند پند کودکانه خدمت و حضور عظما و شیوخ والا مقام:
- آئین یکتاپرستی هیچ چیز دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
- سیاست حجاب و جدایی زن و مرد زهمدیگر از دوران کودکی تا پیروی و کهولت و فرسودگی و مرگ و مردن/ ندارند ریشه در حکمت و امر و کلام و کار و هنر خداوند / الا یعنی بلکه یا مگر در وسوسه های ابلیس و شیطان و یا اهریمن/
- آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان شما الا یعبدون / بلکه تا کند مرا 🤔 به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/ و نماید مرا سهیم و شریک و بهره مند در قالب جزئی از زندگی جاودان و بیکران خویش / و گفت و شنود در سطح کمال ایده آل در پیشگاه بیکران خویش/
... [مشاهده متن کامل]
Salomon با تلفظ سالومون نام فرزند وی بوده است که به زبان فارسی قدیمی و از دیدگاه والدین دو معنا داشته است ؛ یکی سال و ماه و دیگری سالِ ما ( یعنی سال والدین ) . معادل های این نام در زبان عربی به شکل های سلمان و سلیمان در اواخر دوران امپراتوری ساسانی جهت گمراه نمودن مسیر حسی و فکری و خیالی متفکرین و اندیشمندان پارسی زبان و هدایت آنان بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر بوده، با این هدف که در رکاب و پشت سر مرکب تیز پای دین نو ظهور اسلام و پیامبر اسلام سوار بر زین و پشت آن در طی تاخت و تاز های دلاورانه و رشیدانه و سلحشورانه در میدان رقابت های نامجویی و نام آوری و شهرت طلبی با نام موسا و دین وی تحت عنوان یهودیت و یوغ سنگین شریعت موسائی ( موسوی ) تحت عنوان قانون ( kanon یا Canon با تلفظ کانون در اصل و ریشه به زبان فارسی و به معنای مرکز بوده و می باشد ) و نام ایسا ( عیسی ) و دین وی تحت عنوان مسیحیت و یوغ سبک ایسائی ( عیسوی ) تحت عناوین شفا و نجات و نام بودا و محتوای وداهای چهارگانه هندوان و اُپانی شاد های بودائیان و یوگای آنان ( یوگا : جمع یوغ به معنای یوغِ یوغ ها یا برترین یوغ ) و تناسخ یا گردش حلول روان آنان و نام زرتشت و محتوای اوستا و آئین مزدیسنای وی و موبد موبدانان ( باریک بینان و نکته سنجان پس از استعمال یا مصرف گیاه هوم اقوام فارسی زبان سومری و ایلامی ) یار و یاور قوم عرب و پشتیبان و نگهدارنده دین اسلام و حامل یوغ سنگین محمدی باشند و نام و نشان و اثر وی را در ذهن و زبان و خط خود و در حافظه یا خاطره تاریخ زنده نگاه دارند و آنهم نه صد و هزار و چند هزار سال بلکه تا به قیامت. و طوریکه امروز شاهدیم آن رهنمون های قدیمی بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر به شکل ولایت مطلقه فقیه در قالب یک درخت عظیم گل کرده و پس از شکوفائی به ثمر نشسته و انس و جن از میوه های فراوان آن تغذیه می کنند و شب و روز بابت این نعمت بزرگ الله دادی در بارگاه و درگاه و پیشگاه بیکران الله مشغول طاعت و بندگی و تسبیح و ذکر اسماء و صفات وی می باشند.
در اواخر دوران امپراتوری ساسانی بطور یقین شعار روز مره مردم و بخصوص پیروان پارسی زبان آئین زرتشت و موبد موبدان در راس آنان به شکل زیر بوده است : اهو را مَزِدا بزرگ است . و آنهم چند بار پشت سر هم و از ته گلو و سینه.
نتیجه اینکه بانگ اللهُ اکبر از آسمان بر سر مردم ایران نازل نشده و توسط قوم عرب بر آنان تحمیل نگردیده است ( غیر از آن رهنمون ها بسوی نور و روشنایی ماورای ) بلکه ادامه همان راه کودکانه " اهورا بزرگ است " می باشد و این درخت عظیم و پر ثمر امروزی گویا همان درختی باشد که ماندانا ( مانِ دانا ) مادر کوروش حدود دوهزار و پانصد و اندی سال پیش در طی خواب شبانه در قالب رویا دیده بوده باشد.
در پایان یکچند پند کودکانه خدمت و حضور عظما و شیوخ والا مقام:
- آئین یکتاپرستی هیچ چیز دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
- سیاست حجاب و جدایی زن و مرد زهمدیگر از دوران کودکی تا پیروی و کهولت و فرسودگی و مرگ و مردن/ ندارند ریشه در حکمت و امر و کلام و کار و هنر خداوند / الا یعنی بلکه یا مگر در وسوسه های ابلیس و شیطان و یا اهریمن/
- آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان شما الا یعبدون / بلکه تا کند مرا 🤔 به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/ و نماید مرا سهیم و شریک و بهره مند در قالب جزئی از زندگی جاودان و بیکران خویش / و گفت و شنود در سطح کمال ایده آل در پیشگاه بیکران خویش/
شفا بخش
جاودان
آخر معرفت
صدای زندگی
جاودان
آخر معرفت
صدای زندگی
داود یعنی قلب قره ( قلب مشکی )
صوت الهی
امانتدار
رازدار
متعهد
خوش تیپ
خوش سلیقه
اهل نیایش ونماز
وکیل دادگستری. .
امانتدار
رازدار
متعهد
خوش تیپ
خوش سلیقه
اهل نیایش ونماز
وکیل دادگستری. .
داوود یعنی گریه های شبانه داوود یعنی بغض های گیر کرده در گلو داوود یعنی پسری شب . . .
داودنامی است که ریشه اش ازود. ودود می آید. ودود نامی از نامهای خداوند. خیلی اسم خوبیه. کسانی رو که اسمشون داوده آدمهای
خوشقلب. مهربان. خوش صدا. باهوش. بسیار منطقی. وخیلی محبوب وآگاهی هستند.
خوشقلب. مهربان. خوش صدا. باهوش. بسیار منطقی. وخیلی محبوب وآگاهی هستند.
محبوب
داود یعنی مرد یعنی سلطان
صفا و صمیمیت
نفس زندگی😍😍
نفس زندگی😍😍
یکی از پیامبران بزرگی که علاوه بر قدرت معنوی و نبوّت، دارای حکومت ظاهری وسیع نیز بود، حضرت داوود ( علیه السلام ) است که نام مبارکش شانزده بار در قرآن آمده است.
واژه داود که در زبان عبری �داوید� تلفظ می شود، به معنای �محبوب�[۱]بوده و نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل می باشد، او اولین پیامبری است که دارای کتاب آسمانی به نام �زبور� بوده و از ذریه اسحاق ( علیه السلام ) فرزند ابراهیم و هم عصر با �اشموئیل� می باشد و از جمله انبیایی است که دارای حکومت و منصب قضاوت بوده و زبان پرندگان را می دانسته. [۲]
... [مشاهده متن کامل]
حضرت داود ( علیه السلام ) در سر زمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود، او از نواده های حضرت یعقوب است و به نُه واسطه به یکی از فرزندان حضرت یعقوب می رسد، پدرش �ایشا� نام داشت. [۳][۴] او صد سال عمر کرد، که چهل سال از آن را حکومت نمود.
حضرت داود در روایات اسلامی فرزند �ایشا بن لاوى بن یعقوب است.
ایشا، ده پسر داشت که داود از همه کوچک تر بود و به شغل شبانى اشتغال داشت.
اما داود ( علیه السلام ) داراى نوزده فرزند بود که از میان آنها سلیمان ( علیه السلام ) جانشین او شد.
واژه داود که در زبان عبری �داوید� تلفظ می شود، به معنای �محبوب�[۱]بوده و نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل می باشد، او اولین پیامبری است که دارای کتاب آسمانی به نام �زبور� بوده و از ذریه اسحاق ( علیه السلام ) فرزند ابراهیم و هم عصر با �اشموئیل� می باشد و از جمله انبیایی است که دارای حکومت و منصب قضاوت بوده و زبان پرندگان را می دانسته. [۲]
... [مشاهده متن کامل]
حضرت داود ( علیه السلام ) در سر زمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود، او از نواده های حضرت یعقوب است و به نُه واسطه به یکی از فرزندان حضرت یعقوب می رسد، پدرش �ایشا� نام داشت. [۳][۴] او صد سال عمر کرد، که چهل سال از آن را حکومت نمود.
حضرت داود در روایات اسلامی فرزند �ایشا بن لاوى بن یعقوب است.
ایشا، ده پسر داشت که داود از همه کوچک تر بود و به شغل شبانى اشتغال داشت.
اما داود ( علیه السلام ) داراى نوزده فرزند بود که از میان آنها سلیمان ( علیه السلام ) جانشین او شد.
داوود عشق ترین همراه ورفیق ک لحظه ب لحظه بهم زندگی بخشید وبهترین راهنما وپله برای بالارفتن از صخره های سخت درمسیر روشن واستادی دلسوز برای من دلشکسته درحالی ک خودش دریایی پر تلاطم از مشکلات و کوهی از رنج وسختی بوده وهیچ وقت نگذاشت احساس غریب داشته باشم مهربانم عشقم یاور تنهایی هام عاشقانه میپرستمت
مهربان ، باگذشت و دور و عاری از عقده و کینه و دشمنی ، دست و دلباز ، تکیه گاه برای بی پناه ، همسر دوست و رازدار زندگی ، خوش قول ، پیگیر ، حلال مشکلات ، همسفری پایه ، پیشگام در آشتی و دور از قهر. . . . .
داوودیعنی امید اشتیاق عشق هرکی داوود داره خوشبخترینه، بوجودکنارم میبالم داوود یعنی هرلحظه زندگی باعشق دوستت دارم عزیزترینم عشق ابدیم
داوودیعنی عشق امید مهربانی دلیل زندگی هرکی داوود داره خوشبخترینه، بوجودکنارم میبالم دوستت دارم عشق ابدیم مردزندگیم
داود
کسی که همواره مایه دردسر برای دوستانش است
داودسلطان قلبها ؛آرامش بخش دلهای شگسته۰
همه چیزهایی که همه عزیزان نظر دادند. ممنونم از همگیتون . ممنونم از نظرات قشنگتون. میبوسمتون
تک یه دونه بی نظیر
یعنی الماس برای هر کس توی دنیا
از خود گذشته
داود یعنی از خود گذشتگی یعنی ایثار
داود یعنی معنی واقعیه رهبری
یعنی مهربان و خوش صدا
منم داودم😍
منم داودم😍
داوود یعنی ساده وخوش قلب . یعنی بی صدا.
داود: یعنی مهربان و بخشنده.
یعنی باگذشت بزرگوار
داود یعنی ارباب دلها یعنی شکست ناپذیر
داود یعنی محبوب و دوست داشتنی و نگارشش هم داود است
یعنی سلطان مثل شیر
داود یعنی مهربان و بخشنده
یعنی خوش صدا و با گذشت زیبا و دلفریب
عشق زندگی، عندروحیه
بهترین دلیل نفس کشیدن
داود یعنی بخشنده مهربانی مردانگی
داود یعنی شاد و خوش قلب. . عشقه هرکی داوده و هرکی داود داره. . اصن کل آدما ۲ دسته ان. . دسته اول اسمشون داوده. . دسته دوم دلشون میخواسته ک اسمشون داود باشه!!بله. اینطوریه
داوود یعنی اوج جذابیت و زیبایی
مَرد واقعی زندگی 💪
قاطع . یک کلام.
داود یعنی فرشته
داود یعنی دانا . دانشمند . دارا . بادوام . دوست داشتنی . باطبیعت ودرخت اونس گرفته . طبیعت دوست
داووداسمی هست که قدیمی نمیشه واقعا زیباست. حضرت داوودنبی پدر سلیمان نبی و داودد پادشاه بنی اسرائیل ثاحب صدای خدایی و خاص ترین صدایی که خدا آفریده. صاحب زبور وتابوت عهد.
داود یعنی من. هم خوش صدا هستم وهم مهربان . . . .
داوود
یعنی خوش قلب. خوش صدا و خوش قلب و مهربان
یعنی خوش قلب. خوش صدا و خوش قلب و مهربان
داوود یعنی کسیکه بارها و بارها می تواند مهربانی کند
یعنی سلطان خوش صدایی و خوص قلبی
داوود یعنی دوست داشتنی
داوود یعنی مرد روزگار
داود یعنی خوش سلیقه خوش دل
داوود یعنی زندگی بخش
دوا کننده . درمان کننده
داوود یعنی با قلبی مهربان
داوودیعنی پیونددهنده ی قلبها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٦)