[ویکی فقه] دائمه مطلقه با ضروریه مطلقه در شکل اول یکی از ضروب منتج قیاس مختلط در شکل اول است.
«قیاس مختلط» قیاسی است که صغرا و کبرای آن از قضایای موجهه ترکیب یافته باشد. یکی از ضروب منتج قیاس مختلط در شکل اول عبارت است از: اختلاط قضیه دائمه مطلقه (صغرا) با ضروریه مطلقه (کبرا). مراد از ضروریه مطلقه، کاربرد عام آن است که شامل «ضروریه ذاتیه» و «ضروریه ازلیه» می شود. در ضروب منتج شکل اول، همه جا نتیجه از لحاظ جهت، تابع کبراست، مگر اینکه کبرا از قضایای وصفیه، یعنی مشروطه عامه یا خاصه و عرفیه عامه یا خاصه باشد که در این صورت نتیجه فی الجمله تابع صغراست، با این توضیح که گاهی نتیجه، عیناً تابع صغراست و گاهی جهت موجود در صغرا، تجزیه شده، یک جزء آن به نتیجه منتقل می شود و گاهی مجموع حاصل از یک جزء از جهت صغرا و یک یا چند جزء از جهت کبرا به عنوان جهت در نتیجه می آید.
قواعد انتاج
برای تعیین موارد مزبور، باید به سه قاعده رجوع کرد: ۱. قاعده اوّل: هر گاه کبرا وصفیه و صغرا مقیّد به لادوام باشد قید مزبور در نتیجه حذف می شود. ۲. قاعده دوّم: اگر کبرا وصفیه بدون ضرورت، یعنی عرفیه عامه یا خاصه و صغرا مقیّد به ضرورت باشد، قید ضرورت درنتیجه حذف می شود، زیرا ضرورت صغرایی که کبرای آن خالی از ضرورت باشد به نتیجه سرایت نمی کند. ۳. قاعده سوّم: اگر کبرا وصفیه ای باشد که به لادوام مقیّد شده است؛ یعنی مشروطه خاصه یا عرفیه خاصه باشد، قید مزبور از کبرا به نتیجه منتقل می شود.از آنجا که کبرای قیاس مرکب از دائمه مطلقه با ضروریه مطلقه از قضایای وصفیه نیست؛ بنابراین از لحاظ جهت، تابع کبراست؛ یعنی ضروریه مطلقه خواهد بود؛ مثال: هر انسانی دائماً ناطق است و ضرورتاً هیچ ناطقی سنگ نیست؛ پس ضرورتاً هیچ انسانی سنگ نیست.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...
«قیاس مختلط» قیاسی است که صغرا و کبرای آن از قضایای موجهه ترکیب یافته باشد. یکی از ضروب منتج قیاس مختلط در شکل اول عبارت است از: اختلاط قضیه دائمه مطلقه (صغرا) با ضروریه مطلقه (کبرا). مراد از ضروریه مطلقه، کاربرد عام آن است که شامل «ضروریه ذاتیه» و «ضروریه ازلیه» می شود. در ضروب منتج شکل اول، همه جا نتیجه از لحاظ جهت، تابع کبراست، مگر اینکه کبرا از قضایای وصفیه، یعنی مشروطه عامه یا خاصه و عرفیه عامه یا خاصه باشد که در این صورت نتیجه فی الجمله تابع صغراست، با این توضیح که گاهی نتیجه، عیناً تابع صغراست و گاهی جهت موجود در صغرا، تجزیه شده، یک جزء آن به نتیجه منتقل می شود و گاهی مجموع حاصل از یک جزء از جهت صغرا و یک یا چند جزء از جهت کبرا به عنوان جهت در نتیجه می آید.
قواعد انتاج
برای تعیین موارد مزبور، باید به سه قاعده رجوع کرد: ۱. قاعده اوّل: هر گاه کبرا وصفیه و صغرا مقیّد به لادوام باشد قید مزبور در نتیجه حذف می شود. ۲. قاعده دوّم: اگر کبرا وصفیه بدون ضرورت، یعنی عرفیه عامه یا خاصه و صغرا مقیّد به ضرورت باشد، قید ضرورت درنتیجه حذف می شود، زیرا ضرورت صغرایی که کبرای آن خالی از ضرورت باشد به نتیجه سرایت نمی کند. ۳. قاعده سوّم: اگر کبرا وصفیه ای باشد که به لادوام مقیّد شده است؛ یعنی مشروطه خاصه یا عرفیه خاصه باشد، قید مزبور از کبرا به نتیجه منتقل می شود.از آنجا که کبرای قیاس مرکب از دائمه مطلقه با ضروریه مطلقه از قضایای وصفیه نیست؛ بنابراین از لحاظ جهت، تابع کبراست؛ یعنی ضروریه مطلقه خواهد بود؛ مثال: هر انسانی دائماً ناطق است و ضرورتاً هیچ ناطقی سنگ نیست؛ پس ضرورتاً هیچ انسانی سنگ نیست.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...
wikifeqh: دائمه_مطلقه_با_ضروریه_مطلقه_در_شکل_اول