لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] خَیْشوم پرده حائل میان دو سوراخ بینی است. این عنوان در باب دیات به کار رفته است.
خیشوم در لغت به معنای انتها و بن بینی و نیز خود بینی آمده است؛ لیکن در کلمات فقها به تبع روایت معتبر ظریف به پرده حائل میان دو سوراخ بینی که «وتره» نامیده میشود تفسیر شده است. برخی «روثه» را نیز به همین معنا تفسیر کرده اند.
احکام خیشوم
بنابر قول مشهور، از بین بردن روثه دیگری موجب ثبوت نصف دیه بر جانی است. بسیاری از فقها «روثه» را به «خیشوم» تفسیر کرده اند.
اگر بر اثر جنایت، یکی از نرمههای بینی شکافته شود و به خیشوم برسد، دیه آن بنابر قول گروهی، صد دینار و بنابر قول برخی، پنجاه دینار است. و اگر عکس آن صورت گیرد؛ یعنی خیشوم شکافته شود و به نرمه بینی برسد، بنابر تصریح برخی، دیه آن ۶۶ و یک سوم دینار است.
بنابر قول مشهور، دیه بریدن یکی از دو نرمه بینی، همراه خیشوم دو سوم دیه کامل است.
خیشوم در لغت به معنای انتها و بن بینی و نیز خود بینی آمده است؛ لیکن در کلمات فقها به تبع روایت معتبر ظریف به پرده حائل میان دو سوراخ بینی که «وتره» نامیده میشود تفسیر شده است. برخی «روثه» را نیز به همین معنا تفسیر کرده اند.
احکام خیشوم
بنابر قول مشهور، از بین بردن روثه دیگری موجب ثبوت نصف دیه بر جانی است. بسیاری از فقها «روثه» را به «خیشوم» تفسیر کرده اند.
اگر بر اثر جنایت، یکی از نرمههای بینی شکافته شود و به خیشوم برسد، دیه آن بنابر قول گروهی، صد دینار و بنابر قول برخی، پنجاه دینار است. و اگر عکس آن صورت گیرد؛ یعنی خیشوم شکافته شود و به نرمه بینی برسد، بنابر تصریح برخی، دیه آن ۶۶ و یک سوم دینار است.
بنابر قول مشهور، دیه بریدن یکی از دو نرمه بینی، همراه خیشوم دو سوم دیه کامل است.
wikifeqh: خیشوم
مترادف ها
دماغه، خیشوم، بینی، عضو بویایی، نوک بر امده هر چیزی
غضروف، نرمه استخوان، کرجن، خیشوم
خیشوم، سوراخ بینی، منخر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید