خیرات

/xeyrAt/

معنی انگلیسی:
alms, benefaction, benevolence, charities, collection, eleemosynary, offering, welfare, charitable deeds

لغت نامه دهخدا

خیرات. [ خ َ ] ( ع اِ ) ج ِ خیرة. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( ترجمان علامه جرجانی ). اعمال حسنه. کارهای نیکو. و نواخته. ( ناظم الاطباء ). نیکوئی ها. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
زانکه خیرات تو از فرد قدیر است همه
بر تو اقرار فریضه است بدان فرد قدیر.
ناصرخسرو.
مایه و تخم همه خیرات یکسر راستی است
راستی قیمت پدید آرد خشب را بر خشب.
ناصرخسرو.
عمارت راههای مسلمانان و پولها و مانند این خیرات بسیار کرد. ( از فارسنامه ابن بلخی ). و یک دینار از آن اثارات بخزانه خویش نگذاشت و بهیچ سپاهی نداد الاکی همه در خیرات صرف کرد. ( فارسنامه ابن بلخی ). خاصه در این روزگار تیره که خیرات بر اطلاق روی بتراجع نهاده است. ( کلیله و دمنه ). و چنانستی که خیرات مردمان را وداع کردستی. ( کلیله و دمنه ). که امداد خیرات و اقسام سعادات بدان نزدیکتر که در کارها ثابت قدم باشد. ( کلیله و دمنه ). اگر در معالجت برای ایشان حسبت سعی پیوسته آید، اندازه خیرات و مثوبات آن که تواند شناخت. ( کلیله و دمنه ).
دعاهات گفتم بخیرات بپذیر
اگر چه دعای مقسم ندارم.
خاقانی.
- خیرات و مبرات ؛ نیکوئیها. اعمال حسنه کارهای خیر و عام المنفعه.
- || بناهای مقدس و بناهایی که فوائد آن عام بهمه مردم باشد مانند مسجد و آب انبار و پل و کاروانسرا و موقوفات. ( ناظم الاطباء ).

خیرات. [ خ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 39 هزارگزی جنوب قاین. آب آن ازچشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

خیرات. [ خ َ ] ( اِخ ) نام محلی است کنار راه زاهدان به قاین میان کلاته عصمت آباد چونیک در پانصد و بیست و نه هزار و هفتصد و شصت گزی زاهدان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کارهای نیکو، کارهایی که نفع آن به مردم برسد
(صفتاسم ) جمع خیره . ۱ - بسیار خیرها. ۲ - کارهای نیکو اعمال حسنه .
نام محلی است کنار راه زاهدان به قاین میان کلاته عصمت آباد چونیک در پانصد و بیست و نه هزار و هفتصد و شصت گزی زاهدان .

فرهنگ معین

(خِ ) [ ع . ] (ص . اِ. ) جِ خیره ، کارهای نیکو، اعمال پسندیده .

فرهنگ عمید

۱. چیزهایی که نفع و فایدۀ آن به مردم می رسد.
۲. [قدیمی] کارهای نیکو.
۳. [قدیمی] اجرهای اخروی.
* خیرات کردن: (مصدر متعدی ) انفاق کردن چیزی در راه خدا.

گویش مازنی

/Kheyraat/ روستایی از دهستان استرآباد رستاق گرگان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَیْرَاتِ: خیرها -اعمال صالح -مالهایی که در راه خدا صرف می شود(اصل در معنای کلمه خیر همانا انتخاب است ، و اگر ما چیزی را خیر مینامیم ، بدان جهت است که آنرا با غیر آن مقایسه میکنیم ، و یکی از آن دو را انتخاب نموده و میگوئیم این خیر است ، و معلوم است از بین چند چ...
ریشه کلمه:
خیر (۱۹۶ بار)

دانشنامه عمومی

خیرات (ترابزون). خیرات ( به ترکی استانبولی: Hayrat ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در استان ترابزون واقع شده است. [ ۳]
عکس خیرات (ترابزون)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

alms (اسم)
صدقه، خیرات، خیر

charity (اسم)
صدقه، خیرات، خوش قلبی، دستگیری، نیکوکاری

handout (اسم)
خیرات، خیر، اعانه، نوبت بازی

فارسی به عربی

زکاة , صدقة

پیشنهاد کاربران

اَشوداد، اَشوی داد= بخشش و دهش در راه خدا ( خشنودی خدا ) به سود مردم
اَشوداد، اَشوی داد
به معنی خیرات است. در روزهای گهنبار که از روزهای رادی و نیکوکاری است، هر کس باید به اندازه ی توانائی خود به دهش پردازد و مستمندان و ارزانیان را دستگیری کند. در های توانگران در این روزها به روی بینوایان باز است. هنوز در گهنبار ها، پارسیان هند و زرتشتیان ایران، آئین دیرین به جای آورده؛ مانند نیاکان رادمنش خویش اشوی داد ( خیرات ) میکنند. نیز چلوار سفیدی را که در مراسم بعد از درگذشت، پس از سرایش اوستا میبخشند، اشوداد خوانند.
...
[مشاهده متن کامل]

دهش، نیکوکاری، بخشندگی، بخشش
خیرات برای مرده: این کار هم می تواند از هند باستان به شیعه راه یافته باشد که در سنسکریت به آن صراددهه śrāddha یا خیرات مقدس گویند. آیینی با سختگیری فراوان که در آن برای مردگان خیرات داده می شود؛ این آیین در نخستین روزهای نخستین سالمرگ مرده همراه با سوگواری توسط بستگان مرده و یکبار هم در روز سال نو همراه با شادی برگزار می شود و با دادن آب و یا نوشیدنی های دیگر، خوراک، نان یا گلوله های برنج پخته و قربانی برای بزرگداشت ( شادی ) مردگان ( سه تن از نیای پدری و سه تن از نیاکان مادری مرده؛ یعنی پدر، پدر بزرگ و پدر پدر بزرگ انجام داده می شود؛ باید گفت که این آیین، یک خاکسپاری یا مرده سوزی یا تشییع پیکر نیست که مکمل آن است. این یک آیین ارجگذاری به مرده است که وابستگان وی انجام می دهند تا پس از خاکسپاری یا سوزاندن پیکر، روان مرده را با این خوراکی ها تقویت کنند؛ پس تا زمانی که خاکسپاری یا مرده سوزی انجام نشده باشد، آیین صراددهه برگزار نمی شود؛ به باور آنها تا زمانی که خاکسپاری یا مرده سوزی و در پی آن آیین خیرات برای شادی مرده برگزار نشود، روان مرده نا آرام و سرگردان است و پیکر برزخی ندارد و نمی تواند نزد پدر و مادر یا پدران آسمانی خود در آن جهان جایی داشته باشد و با آنان رستگار شود؛ جایی که سرای روان پدر و مادر ( پیتره لکه pitreloka ) خوانده می شود؛ بهترین و کارسازترین آیین خیرات، آن است که پسر برای پدر یا مادر خود برگزار کند. ( این که در فقه شیعه گفته شده نماز و روزه ی قضای پدر و مادر بر دوش پسر بزرگ تر است، از آیین صراددهه گرفته شده است که کارسازترین خیرات را خیراتی می داند که پسر انجام دهد. ) ( برای آگاهی فراگیر از این آیین، نگاه کنید به:
...
[مشاهده متن کامل]

Religious Thought and Life in India, also called 'brāhmanism and hindūism. 276, 304, & ) .
و هم از ایلامیان باستان در 4000 سال پیش. در وصیتنامه ی یک ایلامی که در شوش پیدا شد، مردی که دو زن داشته و چندین پسر، ولی یک دختر داشته است، وصیت کرده تا همه دارایی اش را به تنها دخترش بدهند و برای آن دو دلیل آورده و نوشته است: زیرا دخترم تا زنده هستم از من نگهداری می کند و پس از مرگم برایم خیرات می دهند. ( کتاب شهریاری ایلام، نوشته ی والتر هینتس ) .
همتای پارسی واژه ی عربی خیرات، این است:
نکان nekān ( مانوی و پهلوی ) .

خیرات ب زبان سیستانی 💙💜💜💜معادل پارسی فدا
کار نیکو یعنی کار خوب صدقه دادن
برابر پارسی خیرات . . ارزانش . . است.
کلمه ( خیرات ) به معنای مطلق اعمال صالح است - چه عبادت ، چه انفاق ، چه عدل ، چه قضای حاجت و. . . و این کلمه بدان جهت که هم جمع است و هم الف و لام بر سر دارد از نظر ادبیات استغراق را می رساند. و همانطور
...
[مشاهده متن کامل]
که گفتیم شامل همه انحای خیرات می شود، و لیکن بیشتر در خیرات مالی اطلاق می گردد. همانطور که کلمه ( خیر ) بیشتر در مورد مال استعمال می شود. ( تفسیر المیزان )

خِیرات
در روستاهای کرمانج شمال خراسان نام مکانی بوده در کنار مسجد که غذای رایگان برای فقرای و مستمندانی که خانه به دوش بودند و روستا به روستا می گشتند. توضیع میشد. افراد خانه به دوش مثل آهنگران و چینی بند زن ها و دروگر ها ( کارگران گندم جمع کن ) و. . .
در سرحدات کرمانج های خراسان در برخی از روستا محلی بود به نام خیرات که در آن افراد فقیر و در راه مانده و دارویش و. . . جمع میشدند و مردم روستا هم که برای مردگان خیرات داشتند به درب خیرات رفته نانی چند و مقداری غذا ایشان را مرحمت می فرمودند.
خیرات = بخشش
بخشیدن چیزی یا انجام کاری برای دیگران در راه خدا بدون چشم داشت به دریافت آن از دیگران
در پارسی" برزارش " ، خیر = برزارشگر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس