لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
خوشه چینی گردآوری محصول جا مانده و پراکنده در کشتزار، پس از برداشت محصول اصلی است. خوشه چین آنکه پس از درو کردن کشت زار جو و گندم و جمع آوری حاصل، تک خوشه هایی که در آنجا مانده برای خویشتن جمع می کند. [ ۱] [ ۲] گاه در نوشته های ادبی خوشه چین کسی است که از حاصل کار یا دانش یا هنر یا خرمن کسی اندکی برگیرد، که از هر جا برای خود چیزی اندوخته کند. [ ۱]
واژه های خوشه چین و خوشه چینی به ادبیات پارسی راه یافته اند. همچون این بیت از حافظ:[ ۳]
نیز در آغاز شعری امروزی از کریم فکور:
در رمان سووشون اثر سیمین دانشور آمده است:
زری به کنار مزرعه آخری می رسد. مردها هنوز در حال درو کردن هستند و زنهای خوشه چین، به قطار کنار مزرعه نشسته اند و سرشان به طرف مزرعه است. همه شان چارقد سیاه بر سر دارند. می دانند که یوسف همیشه به مردها می گوید: «شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چینها بیاید» و به همین جهت است که زن های خوشه چین دو تا جوال با خود می آورند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفواژه های خوشه چین و خوشه چینی به ادبیات پارسی راه یافته اند. همچون این بیت از حافظ:[ ۳]
نیز در آغاز شعری امروزی از کریم فکور:
در رمان سووشون اثر سیمین دانشور آمده است:
زری به کنار مزرعه آخری می رسد. مردها هنوز در حال درو کردن هستند و زنهای خوشه چین، به قطار کنار مزرعه نشسته اند و سرشان به طرف مزرعه است. همه شان چارقد سیاه بر سر دارند. می دانند که یوسف همیشه به مردها می گوید: «شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چینها بیاید» و به همین جهت است که زن های خوشه چین دو تا جوال با خود می آورند.
wiki: خوشه چینی
پیشنهاد کاربران
برای میوه ← پسه چینی