نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار.
حافظ.
آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده دادتا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم.
حافظ.
مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمدهدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد.
حافظ.
- خوش خبر باش ؛ به قاصد نورسیده و تفألاً به کلاغ و جغد گویند چون بانگ کند. چون کلاغ یا جغدی بر بالای خانه ای نشیند و آواز دهد زنان برای رفع نحوست آن گویند: خوش خبر باش.- خوش خبر دادن ؛ نوید نیکی دادن. مژده ای دادن. ( یادداشت مؤلف ).