خورنق
لغت نامه دهخدا
در شرفنامه منیری راجع به این قصر آمده است : نام قصر بهرام که بناء عجیب و غریب است. سنمار بناء او بود، بتازیش سنمار گویند. و در عجائب البلدان آمده که بنائی است بظهر کوفه نعمان بن منذر بر سر وی رفت و گفت هرگز مثل این بناء ندیده ام ، سنمار گفت : من جایی دانم که اگر سنگی از آنجا برگیرید همه بیفتد، نعمان گفت جز تو هم کسی داند؟ گفت نی. نعمان گفت که وی را از آن قلعه بیندازند، سنمار را از قلعه انداختند تا هلاک شود. اما بندگی خواجه نظامی علیه الرحمة و الغفران روایت دیگر آورده که چون انعام فاخر یافت سنمارگفت اگر می دانستم که چندین از انعام مبذول خواهی فرمود من از این هم خوبتر می ساختم ، نعمان گفت از این هم خوبتر راست میتوانی کرد؟ و در خاطر کرد اگر او را زنده مانم او برای پادشاهی دیگر از آن خوبتر کند پس گفت که هم از آن قصرش درانداختند. در معجم البلدان آمده : این کاخ را به امر نعمان بن منذر مردی موسوم به سنمار بشصت سال ساخت چه او یکی دو سال بساخت و می پرداخت و بعد غیبت می کرد پنج شش سال بدنبال او می گشتند تا بیابندش چون بدست می آمد باز یکی دو سال بکار مشغول میشد و سپس غیبت می کرد تا کار قصر به انجام رسید، پس از انجام نعمان بر فراز کاخ آمد و دریای مواج در پیش دید و صحرای سرسبز در پس ، محظوظ شد و بسنمار گفت هرگز کاخی به این زیبایی ندیدم ، سنمار گفت دانم سنگی را که اگر کشیده شود تمام ساختمان فروریزد. نعمان گفت آنرا بمن بنما تا کسی بر آن واقف نشود، پس از نمودن ، نعمان دستور داد تا آن هنرمند را از بالای کاخ بزیر درانداختند و تکه تکه شد، و منشاء ضرب المثل «جزاء سنمار» گردید که این مثل در حق کسی زنند که جزای نیکی را بدی دهد : خورنق ، کوشکی بود بلند چون گنبدی چنانکه در باغها کنند، اندر او خانه و حصار و دیوار بلند را بپارسی خورنه خوانند و بتازی خورنق. ( ترجمه طبری بلعمی ).بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
( اسم ) کاخ با شکوه کوشک با جلال .
نام نهریست بکوفه
فرهنگ معین
دانشنامه عمومی
خوَرنَق نام کاخی بود که نعمان یکم، حاکم لَخمی برای یزدگرد یکم ساخت. این کاخ در یک مایلی خاور شهر حیره در میان رودان واقع شده و در همین کاخ بود که پرویز خبر شکست ذوقار را شنید. چامه سرایان عرب پیش از اسلام از این کاخ به عنوان یکی از ۳۰ عجایب جهان نام برده اند. نام خورنق پارسی است و اصل آن هووَرنَه بوده که به معنای «دارای سقف زیبا» است.
سِنِمّار، نام یونانی معماری ایرانی بود که قصر خورنق را به دستور نعمان پسر امریء القیس در حیره برای بهرام گور ساسانی ساخت. می گویند این کاخ دارای هفت تالار به رنگ های سیاه، زرد، سبز، قرمز، آبی، صندل گون و فیروزه ای بوده است.
سنمار یک روز قبل از افتتاح خورنق، در حالی که قسمت های مختلف قصر را به نعمان نشان می داد، وقتی آن دو به پشت بام رسیدند، به دستور پادشاه به علت رازی که تالار داشت و نمی خواست جز خودش کسی آن را بداند او را از بام به پایین پرتاب نمود و او را کشت.
باستانی پاریزی علت ساخت بنا را چنین نوشته است[ ۱] :
"داستان از آنجا شروع می شود که گویا شازده ایرانی - بهرام ساسانی - به دلیل اینکه یک بیماری داشت که اطباء از علاج آن عاجز بودند. به توصیه اطباء قرار شد محیط زیست خود را تغییر دهد - یا به قول هم ولایتی های ما «آب به آب» شود - و این البته یکی از انواع معالجات بعض امراض مزمن هست و امروز هم عمل می کنند. اطباء توصیه می کنند که آب وهوای تیسفون و کنار دجله مناسب حال بچه نیست - او باید در یک بیابان خشک و هوای آزاد و آرامش و سکون زندگی کند و برای این منظور بیابان های حیره در نظر گرفته شد که البته تا تیسفون فاصله زیادی نداشت ( فاصله قادسیه مرکز حیره تا بغداد امروزی حدود 14 فرسنگ است و تا تیسفون یکی دو فرسخ بیشتر ) . یزدگرد پدرش با امرای حیره - که دست نشانده او بودند - مذاکره کرد و قرار شد یک کاخ بی نظیر برای شاهزاده ساسانی در بیابان ساخته شود - و بودجه آن را هم حتی خود امرای حیره - نعمان - روی روحیه ایلی و عصبیت عربی خود پذیرفت. "
بعضی کتابها اشتقاق خورنق را از خوردن و خورَنگاه به معنی سالن غذاخوری گرفته اند. آندرآس مستشرق معروف احتمال داده که کلمه خورنق ( Kawarnag ) شاید از کلمه پهلوی hu - varna گرفته شده باشد که به معنی بامی ( = بلخ بامی، بامیان ) و زیبا آمده است. از طرفی کلمه خورنر ( Xavarnar ) به اعتقاد فوللرس به معنی مکان جشن، عیدگاه ( =مصلی ) ممکن است آمده باشد باستانی پاریزی معتقد است هم اسم سنمار و هم اسم سینداد و هم ترکیب ساختمانی قصر فریاد می زند که همه اینها با خورشید و نور یک سر و سرّی دارند. پس قسمت اول خورنق به جای اینکه از خوردن گرفته شده باشد، از خور و هور گرفته شده - همان که ریشه کلمه خوراسان ( =خورآیان= مشرق ) - است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسِنِمّار، نام یونانی معماری ایرانی بود که قصر خورنق را به دستور نعمان پسر امریء القیس در حیره برای بهرام گور ساسانی ساخت. می گویند این کاخ دارای هفت تالار به رنگ های سیاه، زرد، سبز، قرمز، آبی، صندل گون و فیروزه ای بوده است.
سنمار یک روز قبل از افتتاح خورنق، در حالی که قسمت های مختلف قصر را به نعمان نشان می داد، وقتی آن دو به پشت بام رسیدند، به دستور پادشاه به علت رازی که تالار داشت و نمی خواست جز خودش کسی آن را بداند او را از بام به پایین پرتاب نمود و او را کشت.
باستانی پاریزی علت ساخت بنا را چنین نوشته است[ ۱] :
"داستان از آنجا شروع می شود که گویا شازده ایرانی - بهرام ساسانی - به دلیل اینکه یک بیماری داشت که اطباء از علاج آن عاجز بودند. به توصیه اطباء قرار شد محیط زیست خود را تغییر دهد - یا به قول هم ولایتی های ما «آب به آب» شود - و این البته یکی از انواع معالجات بعض امراض مزمن هست و امروز هم عمل می کنند. اطباء توصیه می کنند که آب وهوای تیسفون و کنار دجله مناسب حال بچه نیست - او باید در یک بیابان خشک و هوای آزاد و آرامش و سکون زندگی کند و برای این منظور بیابان های حیره در نظر گرفته شد که البته تا تیسفون فاصله زیادی نداشت ( فاصله قادسیه مرکز حیره تا بغداد امروزی حدود 14 فرسنگ است و تا تیسفون یکی دو فرسخ بیشتر ) . یزدگرد پدرش با امرای حیره - که دست نشانده او بودند - مذاکره کرد و قرار شد یک کاخ بی نظیر برای شاهزاده ساسانی در بیابان ساخته شود - و بودجه آن را هم حتی خود امرای حیره - نعمان - روی روحیه ایلی و عصبیت عربی خود پذیرفت. "
بعضی کتابها اشتقاق خورنق را از خوردن و خورَنگاه به معنی سالن غذاخوری گرفته اند. آندرآس مستشرق معروف احتمال داده که کلمه خورنق ( Kawarnag ) شاید از کلمه پهلوی hu - varna گرفته شده باشد که به معنی بامی ( = بلخ بامی، بامیان ) و زیبا آمده است. از طرفی کلمه خورنر ( Xavarnar ) به اعتقاد فوللرس به معنی مکان جشن، عیدگاه ( =مصلی ) ممکن است آمده باشد باستانی پاریزی معتقد است هم اسم سنمار و هم اسم سینداد و هم ترکیب ساختمانی قصر فریاد می زند که همه اینها با خورشید و نور یک سر و سرّی دارند. پس قسمت اول خورنق به جای اینکه از خوردن گرفته شده باشد، از خور و هور گرفته شده - همان که ریشه کلمه خوراسان ( =خورآیان= مشرق ) - است. [ ۱]

wiki: خورنق
پیشنهاد کاربران
هُوَرنَه ( نام دیگر کاخ خورنق بمعنی گنبدی همچون خورشید )