در روان شناسی خودشیفتگی یا نارسیسیسم ( به انگلیسی: Narcissism ) یا نرگس مندی بیان گر عشق افراطی به خود و تکیه بر خودانگاشت های درونی است.
در روان پزشکی نیز نارسیسیسم افراطی، براساس خصیصه های روانی و شخصیتی در عشق بیش از اندازه به خود و خودشیفتگی بی حد و حصر شناسایی می شود و آن را نوعی اختلال روانی می دانند. فروید عقیده داشت که بسیاری از خصیصه های خودشیفتگی با بشر به دنیا می آیند و او نخستین کسی بود که خودشیفتگی را با روانکاوی توضیح داد. [ ۱] آندرو موریسون نیز ادعا کرد، در دوران بزرگسالی، میزان مفیدی از خودشیفتگی در افراد وجود دارد یا به وجود می آید؛ که آن ها را قادر می سازد تا در رابطه برقرار کردن با دیگران، فردیت خود را نیز در نظر بگیرند. [ ۲]
واژهٔ نارسیسیسم را در روانشناسی فردی گاه به جای اصطلاحاتی مانند تحقیرکننده، پوچی، خودپرستی یا خودپسندی استفاده می کنند و گاهی نیز در جامعه شناسی آن را به جای نخبه گرایی یا بی تفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران می نامند.
در سال ۲۰۱۹میلادی محققان دانشگاه کوئینز بلفاست ایرلند نتیجهٔ تحقیقاتی را منتشر کردند که طبق آن خودشیفته ها شادتر از مردم دیگر هستند و به نظر می رسد کمتر در معرض استرس و افسردگی قرار می گیرند. [ ۳]
نارسیسیسم از ریشه لغت یونانی شدهٔ نارسیس ( نرگس، اسطوره نارسیسیوس ) گرفته شده است. نارسیس یا نرگس، مرد جوان خوب چهره ای بود که از عشق اخو ( اکو ) دوری کرد و برای همین محکوم به عشق ورزیدن به تصویر چهره خود در کنار رود آبی شد عده زیادی تلاش کردند تا به او نشان دهند چیز های زیبا و دلنشین تر از چهره او وجود دارد ولی او نپذیرفت و فقط به چهره خود نگاه کرد تا وقتی که از فرط خستگی و گرسنگی به درون رود افتاد و جان باخت. نام گل نرگس از آن جهت که برکنار رود و دریا می افتد و مانند چشمی است که خود را در رود می نگرد برگرفته از این افسانه است. البته به بیانی دیگر نارسیس وقتی به عشق خود ( چهره انعکاس یافته خود ) نمی رسد، آن قدر غمگین بر لب چشمه می نشیند تا تبدیل به گل می شود که باز هم نه هر گلی گلی نرگس زرد چرا که او در کنار رود مریض میشود و به رنگ زرد درمیاید .
به عقیدهٔ فروید، این مفهوم برای اولین بار در روانشناسی توسط پل ناک به کار گرفته شد. وی بعدها این عقیده را تصحیح می کند و توضیح می دهد که در واقع هولاک الیس را باید ابداع کنندهٔ این اصطلاح دانست. خود الیس توضیح داده است که او این اصطلاح را در سال ۱۸۹۸ برای توصیف نگرشی روانی به کار برد؛ و ناک در سال ۱۸۹۹ این را برای معین کردن نوعی از انحراف جنسی استفاده کرده است. به عقیدهٔ الیس، او و ناک را باید به طور مشترک ابداع کنندهٔ این اصطلاح دانست.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر روان پزشکی نیز نارسیسیسم افراطی، براساس خصیصه های روانی و شخصیتی در عشق بیش از اندازه به خود و خودشیفتگی بی حد و حصر شناسایی می شود و آن را نوعی اختلال روانی می دانند. فروید عقیده داشت که بسیاری از خصیصه های خودشیفتگی با بشر به دنیا می آیند و او نخستین کسی بود که خودشیفتگی را با روانکاوی توضیح داد. [ ۱] آندرو موریسون نیز ادعا کرد، در دوران بزرگسالی، میزان مفیدی از خودشیفتگی در افراد وجود دارد یا به وجود می آید؛ که آن ها را قادر می سازد تا در رابطه برقرار کردن با دیگران، فردیت خود را نیز در نظر بگیرند. [ ۲]
واژهٔ نارسیسیسم را در روانشناسی فردی گاه به جای اصطلاحاتی مانند تحقیرکننده، پوچی، خودپرستی یا خودپسندی استفاده می کنند و گاهی نیز در جامعه شناسی آن را به جای نخبه گرایی یا بی تفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران می نامند.
در سال ۲۰۱۹میلادی محققان دانشگاه کوئینز بلفاست ایرلند نتیجهٔ تحقیقاتی را منتشر کردند که طبق آن خودشیفته ها شادتر از مردم دیگر هستند و به نظر می رسد کمتر در معرض استرس و افسردگی قرار می گیرند. [ ۳]
نارسیسیسم از ریشه لغت یونانی شدهٔ نارسیس ( نرگس، اسطوره نارسیسیوس ) گرفته شده است. نارسیس یا نرگس، مرد جوان خوب چهره ای بود که از عشق اخو ( اکو ) دوری کرد و برای همین محکوم به عشق ورزیدن به تصویر چهره خود در کنار رود آبی شد عده زیادی تلاش کردند تا به او نشان دهند چیز های زیبا و دلنشین تر از چهره او وجود دارد ولی او نپذیرفت و فقط به چهره خود نگاه کرد تا وقتی که از فرط خستگی و گرسنگی به درون رود افتاد و جان باخت. نام گل نرگس از آن جهت که برکنار رود و دریا می افتد و مانند چشمی است که خود را در رود می نگرد برگرفته از این افسانه است. البته به بیانی دیگر نارسیس وقتی به عشق خود ( چهره انعکاس یافته خود ) نمی رسد، آن قدر غمگین بر لب چشمه می نشیند تا تبدیل به گل می شود که باز هم نه هر گلی گلی نرگس زرد چرا که او در کنار رود مریض میشود و به رنگ زرد درمیاید .
به عقیدهٔ فروید، این مفهوم برای اولین بار در روانشناسی توسط پل ناک به کار گرفته شد. وی بعدها این عقیده را تصحیح می کند و توضیح می دهد که در واقع هولاک الیس را باید ابداع کنندهٔ این اصطلاح دانست. خود الیس توضیح داده است که او این اصطلاح را در سال ۱۸۹۸ برای توصیف نگرشی روانی به کار برد؛ و ناک در سال ۱۸۹۹ این را برای معین کردن نوعی از انحراف جنسی استفاده کرده است. به عقیدهٔ الیس، او و ناک را باید به طور مشترک ابداع کنندهٔ این اصطلاح دانست.
wiki: خودشیفتگی