خود کرده را تدبیر نیست
اصطلاحات و ضرب المثل ها
هنگامی گفته می شود که کسی کاری کرده و پیامدهای بد آن گریبانگیرش شده است. منظور این است که حال که آن شخص آن عمل را مرتکب شده است، باید پیامدهایش را هم بپذیرد و دم برنیاورد.
مثال:
تقصیر خودت بود که به رغم نصیحت من، به این شخص اعتماد کردی و به این مخمصه دچار شدی. خود کرده را تدبیر نیست !
توضیح:
این پایگاه برای گردآوری اصطلاح ها بنیان گذاری شده است، در صورتی که «خود کرده را تدبیر نیست» یک ضرب المثل است و باید در مجموعه ی ضرب المثل ها ثبت شود.
پیشنهاد کاربران
اگر فردی خودش را دچار مشکل کند و برای خودش گرفتاری و مشکل درست کند به آن فرد می گویند خود کرده را تدبیر نیست. یعنی اگرهر بلایی سر خودت بیاوری خودت کرده ای پس می توانی مشکلاتش را هم حل کنی و خسته نشوی.
سلام دوستان عزیز
این ضرب المثل وقتی استفاده میشه که ما یک کار اشتباه انجام داده و یک نفر این ضرب المثل رو میگه چو یعنی کاری که خودت کردی راه چاره ای ندارد
این ضرب المثل وقتی استفاده میشه که ما یک کار اشتباه انجام داده و یک نفر این ضرب المثل رو میگه چو یعنی کاری که خودت کردی راه چاره ای ندارد
دمتون گرم آقای بزرگمهر عزیز. به راستی وازگان عربی گند زدن به زبان زیبای پارسی ما که قدمت چندین هزار ساله داره
خودکرده را چاره نیست / خودکرده را چاره چیست؟
نمی دانم کدام شیر پاک خورده ای واژه ی عربی یا عربی شده ی �تدبیر� را بجای واژه ی �چاره� برای نخستین بار بکار برده و آن را در زبان پارسی چپانده است؟! به هر رو، کار نابجا و ناروایی است. بنیاد این زبانزد از دیده من دو گونه ی می تواند باشد:
... [مشاهده متن کامل]
ــ خودکرده را چاره نیست.
ــ خودکرده را چاره چیست؟
من به شوندهایی که به آن ها در اینجا نمی پردازم، کاربرد پرسش آمیزِ دومی را درست تر و رساتر می دانم؛ افزون بر آنکه، واژه ی تدبیر در زبان پارسی از آرش های دیگری از آن میان: �پیش بینی� نیز برخوردار است.
این دو لنگه از فرودسی بزرگ که در همین واژه نامه نیز از آن یاد شده بخوبی گواه آن است.
چه بادافره است آن برآورده را
چه سازیم درمان خودکرده را؟
نمی دانم کدام شیر پاک خورده ای واژه ی عربی یا عربی شده ی �تدبیر� را بجای واژه ی �چاره� برای نخستین بار بکار برده و آن را در زبان پارسی چپانده است؟! به هر رو، کار نابجا و ناروایی است. بنیاد این زبانزد از دیده من دو گونه ی می تواند باشد:
... [مشاهده متن کامل]
ــ خودکرده را چاره نیست.
ــ خودکرده را چاره چیست؟
من به شوندهایی که به آن ها در اینجا نمی پردازم، کاربرد پرسش آمیزِ دومی را درست تر و رساتر می دانم؛ افزون بر آنکه، واژه ی تدبیر در زبان پارسی از آرش های دیگری از آن میان: �پیش بینی� نیز برخوردار است.
این دو لنگه از فرودسی بزرگ که در همین واژه نامه نیز از آن یاد شده بخوبی گواه آن است.
چه بادافره است آن برآورده را
چه سازیم درمان خودکرده را؟
خود کرده را تدبیر نیست