خوانسار

/xAnsAr/

معنی انگلیسی:
khansar

لغت نامه دهخدا

خوانسار. [ خوا / خا ] ( اِ مرکب ) مخفف خوان سالار که سفره چی و بکاول و طباخ باشد.( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) :
خوان سار اجل نمی کند راست
بر خوانچه تیغ کاسه سر.
اثیرالدین اخسیکتی ( از آنندراج ).

خوانسار. [ خوا / خا ] ( اِخ ) نام محلی است. رجوع به خونسار شود.

فرهنگ فارسی

۱ - بخشی از شهرستان گلپایگان ( استان ششم ) واقع در دره ای کوهستانی تنگی برسر راه اصفهان به گلپایگان دارای آب و هوای مطبوع . رودخانه قبله از وسط بخش میگذرد . آب قری از چشمه ها و رودخانه ها و قنات تامین میگردد . محصول عمده : غلات تنباکو لبنیات و میوه . بخش مذکور شامل ۱۴ آبادی و جمعیت آن در حدود ۱۲٠٠٠ تن است . ۲ - قصبه مرکز بخش مذکور در ۳٠ کیلوکتری جنوب گلپایگان سردسیر آب از چشمه (( حوض مرده زنده گشت ) ) و چشمه [[پیر گرگی خان ]] دارای ۲۵٠٠ تن سکنه .
نام محلی است بکلمه خوانسار

دانشنامه عمومی

خوانسار، مرکز شهرستان خوانسار در استان اصفهان است.
اسنادی دربارهٔ مهاجرت دسته ای از قوم یهود در زمان کوروش بزرگ به خوانسار و سرگذشت آنان وجود دارد که هم اکنون در شهر همدان نگهداری می شوند. این اسناد نشان دهندهٔ قدمت تاریخی خوانسار هستند. یهودیان مهاجر در محلهٔ شهرک - جهودا ( جیدا ) زندگی می کردند و پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران این شهر را ترک کردند. [ ۲] [ ۳]
این شهرستان نرم افزار اختصاصی به نام گلسار دارد که مردمان این شهرستان می توانند برنامه گلسار را از بازار دانلود کنند این نرم افزار برای خرید و فروش های منطقه تعریف شده است تاریخچه این شهر به پیش از اسلام می رسد، از جمله آثاری که این قدمت را نشان می دهد وجود آتشکده ای به نام تیر، همچنین معبدی به نام هیکل واقع در کوه تیر روستای وانشان در حوالی همین روستای و در نهایت سنگ قبری که حاوی اطلاعاتی به خط پهلوی بوده و در روستای قودجان پیدا شده است. [ ۴]
بنابر بعضی نوشته ها قدمت این شهر به زمان اسکندر می رسد، اعتقاد بر این است که اسکندر هنگام رفتن به اصفهان از این محل گذشته است و یکی از میدان های جنگ اسکندر و داریوش سوم در منطقه ای بین خوانسار، کهرود و اصفهان بوده است که داریوش در این جنگ شکست خورده است. [ ۵]
در زمان حمله افغان ها به ایران اشرف افغان با سپاهی قصد تصرف این شهر را داشته که پس از مواجه با مقاومت مردم، محاصره شکست خورده و ایشان منصرف می شود. [ ۶]
خوانسار پس از اسلام، در قلمرو حکومت امویان، عباسیان، طاهریان، صفاریان، دیلمیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان قرار داشته است. در اوایل سده ۷ ه‍. ق مغولان این ناحیه را گشودند و خرابی های بسیار به بار آوردند. پس از آن ها تیمورلنگ به مرکز ایران، از جمله خوانسار تاخت و چپاول و کشتار زیادی کرد. خوانسار، در دوران صفوی از مراکز مهم علم، ادب و صنعت بوده است. [ ۷] به علت توجه خاص پادشاهان صفوی به این شهر، هنرهای دستی و کارگاهی در این شهر رونق یافت؛ کارگاه هایی نظیر کارگاه روغن کشی، چیت بافی، کوزه گری، پشم زنی، قالی بافی، قاشق تراشی و گیوه دوزی شهرت یافت همچنین احداث مدرسه مریم بیگم صفوی از سوی همسر شاه تهماسب موجب پیشرفت فرهنگی خوانسار گشت. [ ۸] [ ۹]
از جمله وقایع دیگر کوچ اجباری تعدادی از عرب های خراسان به امر نادر شاه از خراسان به قسمتی از این شهر بوده است که هم اکنون به دهستان عربستان ( کوهسار ) معروف است، این منطقه هم اکنون در شرق شهر خوانسار واقع شده است. [ ۱۰]
عکس خوانسارعکس خوانسارعکس خوانسارعکس خوانسارعکس خوانسارعکس خوانسار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

عالی ترین اسم و شهر ک هیچ آدم ازش خسته نمیشه
طبقه حرفایی ک ما الان سه ساله تو خوانسار هستیم پیرمرد های قدیمی ک بالای ۹۰ سال سن دارن گفتند ک قبلا یعنی حداقل ۵۰ سال پیش ی خان زادیی اینجا محل سکونتش بود ک این خان اصالتش ساریی بود ک میشه جزی از مازندان
...
[مشاهده متن کامل]
و . . . دیگ برای اینکه ی اسم برای این شهر اتتخاب کنن وقتی خان میرفت سمت شمال محل سکونته اصلیش موقع برگشتتش ک میمومد بش میگفتن خان ساری اومد و این اسم پیچیده شد ک دیگ این اسم گذاشت و الان اون خان بیش از ۲۰ الی ۳۰ تا نوه و نتیحه دارد در خان سار درود بر این خانه بزرگ

خوانسار دو تکه است خوان به معنای سفره های زیر زمینی آب است و سار نشانۀ کثرت و زیادی است که معنیه خوانسار میشود چشمه سار یعنی شهری پر از چشمه
خوانسار:خوان آن به معنای زیاد بودن و سار آن بخاطر کوهسار و چشه سار و. . .
است
خوانسار:خوان آن به معنای زیاد بودن است و سار آن بخاطر کوهسار چشمه سار و. . . است
خوانسار ( Khansar ) : نام روستایی در ایالت اوتار پرادش هندوستان
خوانسار به معنی تکه ای از بهشت یا بهشت کوچک می باشد.
صالح خان بختیاروند ایلخان بختیاری در زمان نادرشاه بودند و در فتح هند
فرمانده سپاه لر بختیاری ها بودند
که موجب فتح قلعه قندهار و تنگه خیبر شد
و بعد از فتح هند به ایران بازگشت
و نادر از ترس قدرت او نیمی از سپاه
...
[مشاهده متن کامل]

بختیاری را به تربت جام. گناباد. کاشمر تبعید کرد
بختیاری ها او را بزرگ خان ها بختیاری
لقب دادند*سالار خانها. خوان سالار*
او بعد از مرگ نادر از تبعید خود به
اصفهان بازگشت و در اصفهان در گذشت
مزار او در روستای بیدهند خوانسار واقع
است امروزه او را سید صالح کوتاه می گویند
نیمی از فرزندان او در طایفه خلیلی بیگیوندایل منجزی بهداروند زندگی
می کنند منابع تاریخی از او به عنوان
نواده خلیل خان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان بختیاری در زمان صفوی
یاد کرده اند که جهانگیر خان پسر دختر شیخ زاهد گیلانی در اندیکا مسجدسلیمان
بود قدمگاه سید صالح کوتاه در اندیکا .
علت اینکه به او لقب کوتاه دادن این است که نادرشاه بارها به قندهار حمله کرد
و جنگ به درازا کشیده شد صالح با سپاه
بختیاری قلعه قندهار را تصرف کرد و
باعث شد جنگ طولانی نشود و در
کوتاه ترین فرصت قلعه را تصرف کرد
معنی روستای بیدهند ( ( بودهند. در هند
بودند (

بپرس