خلبان
/xalabAn/
مترادف خلبان: هوانورد، طیاره چی، هدایت کننده هواپیما، بال گرد
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
خلبان یا هوانورد ( به انگلیسی: aircraft pilot or aviator ) فردی است که به خاطر شغلش یا برای تفریح به هدایت هواپیما یا دیگر وسایل پروازی می پردازد.
خَلَبان ( خله بان ) در واژه به معنای سکاندار است. خلبان را پیشتر در فارسی «پایلت» می گفتند.
داشتن شغل خلبانی نیازمند آموزش های منظم و داشتن گواهینامه خلبانی است. بسیاری به خلبانی به صورت آماتور و غیر حرفه ای می پردازند. خلبانی و هدایت کلیهٔ وسایل پروازی حتی هواپیمای فوق سبک نیز نیازمند دریافت گواهینامه خلبانی و مجوز پرواز است.
برای اطمینان از ایمنی افراد در هوا و روی زمین، هوانوردی اولیه به زودی نیاز داشت که هواپیما همیشه تحت کنترل عملیاتی یک خلبان کاملاً آموزش دیده و دارای گواهینامه باشد که مسئولیت تکمیل ایمن و قانونی پرواز را بر عهده دارد. باشگاه Aéro - Club de France اولین گواهینامه را در سال ۱۹۰۸ به لویی بلریو تحویل داد و پس از آن گلن کورتیس، لئون دلاگرانژ و رابرت اسنو پلتری. پس از آن، کلوپ هوایی بریتانیا در سال ۱۹۱۰ و باشگاه هوانوردی آمریکا در سال ۱۹۱۱ گواهینامه هایی را دریافت کردند.
۲۶ آوریل ، روز خلبان برای تجلیل از خلبانان به رسمیت شناخته شده است .
• احمد نخجوان
• جلیل زندی
• جواد فکوری
• حسین خلعتبری
• شهرام رستمی
• عباس بابایی
• عباس دوران
• غلامرضا فرزین
• علی اکبر شیرودی
• غفور جدی اردبیلی
• محمد خاتمی
• مصطفی یافت آبادی
• نادر جهانبانی
• یدالله جوادپور
• هوشنگ شهبازی
• عفت تجارت چی
• اکرم منفرد آریا
• نشاط جهانداری
• فرهاد احمدی
• اریش هارتمان
• آملیا ارهارت
• آنتوان دو سن اگزوپری
• اورویل رایت
• مانفرد فون ریشتهوفن
• لویی بلریو
• چارلز لیندبرگ
• چاک یگر

خَلَبان ( خله بان ) در واژه به معنای سکاندار است. خلبان را پیشتر در فارسی «پایلت» می گفتند.
داشتن شغل خلبانی نیازمند آموزش های منظم و داشتن گواهینامه خلبانی است. بسیاری به خلبانی به صورت آماتور و غیر حرفه ای می پردازند. خلبانی و هدایت کلیهٔ وسایل پروازی حتی هواپیمای فوق سبک نیز نیازمند دریافت گواهینامه خلبانی و مجوز پرواز است.
برای اطمینان از ایمنی افراد در هوا و روی زمین، هوانوردی اولیه به زودی نیاز داشت که هواپیما همیشه تحت کنترل عملیاتی یک خلبان کاملاً آموزش دیده و دارای گواهینامه باشد که مسئولیت تکمیل ایمن و قانونی پرواز را بر عهده دارد. باشگاه Aéro - Club de France اولین گواهینامه را در سال ۱۹۰۸ به لویی بلریو تحویل داد و پس از آن گلن کورتیس، لئون دلاگرانژ و رابرت اسنو پلتری. پس از آن، کلوپ هوایی بریتانیا در سال ۱۹۱۰ و باشگاه هوانوردی آمریکا در سال ۱۹۱۱ گواهینامه هایی را دریافت کردند.
۲۶ آوریل ، روز خلبان برای تجلیل از خلبانان به رسمیت شناخته شده است .
• احمد نخجوان
• جلیل زندی
• جواد فکوری
• حسین خلعتبری
• شهرام رستمی
• عباس بابایی
• عباس دوران
• غلامرضا فرزین
• علی اکبر شیرودی
• غفور جدی اردبیلی
• محمد خاتمی
• مصطفی یافت آبادی
• نادر جهانبانی
• یدالله جوادپور
• هوشنگ شهبازی
• عفت تجارت چی
• اکرم منفرد آریا
• نشاط جهانداری
• فرهاد احمدی
• اریش هارتمان
• آملیا ارهارت
• آنتوان دو سن اگزوپری
• اورویل رایت
• مانفرد فون ریشتهوفن
• لویی بلریو
• چارلز لیندبرگ
• چاک یگر


wiki: خلبان
خلبان (فیلم ۲۰۱۹). فیلم خلبان ( به انگلیسی: The Captain ) ( به چینی: 中国机长 ) یک فیلم حادثه ای - ماجراجویی ساخت چین است که در سال ۲۰۱۹ به تهیه کنندگی و کارگردانی اندرو لاو ساخته شد. این فیلم بر اساس حادثه پرواز ۸۶۳۳ هواپیمایی سیچوان است. این فیلم در سپتامبر ۲۰۱۹ در چین اکران شد و به طور کلی نقدهای مثبتی دریافت کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: خلبان (فیلم ۲۰۱۹)
جدول کلمات
مترادف ها
خلبان، رهبر، لیدر، پیلوت، خلبان هواپیما، راننده کشتی، چراغ راهنما، اسباب تنظیم و میزان کردن چیزی
خلبان، هوانورد
خلبان، عضو نیروی هوایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




اویاتور به معنی خلبان است
پروازگر
خَلِه در چشم خَلیدن مَنما، ای خَلِبان
کِشتیِ خود به ثریا، بَرِ خورشید رسان
خَلِبان: سکاندار کشتی آسمانها که با خَله ( پارو، بال هواپیما ) هوا را می شکافد و پارو می زند.
////
سال ۱۳۰۳ خورشیدی، فرهنگستان ایران. ساخت نوواژه ی خلبان بر گرفته از خله به جای پیلوت فرانسوی ( Pilot ) .
کِشتیِ خود به ثریا، بَرِ خورشید رسان
خَلِبان: سکاندار کشتی آسمانها که با خَله ( پارو، بال هواپیما ) هوا را می شکافد و پارو می زند.
////
سال ۱۳۰۳ خورشیدی، فرهنگستان ایران. ساخت نوواژه ی خلبان بر گرفته از خله به جای پیلوت فرانسوی ( Pilot ) .
خلبان از ریشه ی خلیدن گرفته شده و یکی از معانی خلیدن، شکافتن می باشد و خلبان به معنی کسی است که نگهبان و مواظب وسیله ای است که هوا را می شکافد و جلو می رود. خلبان در کل به معنی مواظب و راننده ی ماشین و وسیله ی خلنده و شکافنده ی هوا. ( هواپیما ) است
خله چیزی که خلنده و فرورونده در جایی باشد مانند سوزن و جوال دوز و درفش و امثال آن
و بان هم پسوند نگهبان هست
و بان هم پسوند نگهبان هست
من می گویم همان خلبان درست است که شامل خلبان کشتی هواپیما است
خَله ( لغتنامه ) = چوبی دراز که با آن کشتی یا قایق را می رانند.
خلبان = خله دار، راننده هواپیما یا کشتی، کشتیبان
خلبان = خله دار، راننده هواپیما یا کشتی، کشتیبان
خلبان
Pilot
اویاتور
تراوایی
این هومن خوب براتون اسان کرد خلیج از خل و ایج است و خلبان از خلیدن - بدبختی به اینست که چهارده تا هم انگشت زدن
هدایت کننده خلبان
واژه خلیدن به مانای فرورفتن و خلیدگی به مانای فرورفتگی و شکاف ایجاد کردن است. و واژه خلبان نیز از بن "خل" و پسوند "بان" ساخته میشود. هم مانند واژه خلیج که از بن "خل" و پسوند" ایج" ساخته شده است.
خلبان
هداینده هواپیما
اصولا چه کسی اولین بار کلمه /خلبان/ رو رایج کرد،
هدایت کننده ی هواپیما
راننده ی هواپیما یا هدایت کننده ی شی پرنده _ هوا باز _ آسمان دار
هواباز
هوانورد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)