خزان

/xazAn/

مترادف خزان: برگریزان، پاییز، خریف، مهرگان ، خزنده، زوال

متضاد خزان: بهار، ربیع

معنی انگلیسی:
autumn, fall, creeping, crawling

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

خزان. [ خ ِزْ زا ] ( ع اِ ) ج ِ خُزَز. ( منتهی الارب ).

خزان. [ خ ُزْ زا ] ( ع اِ ) ج ِ خازن. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ).

خزان. [ خ َزْ زا ] ( ع ص ، اِ ) خزینه دار. ( یادداشت بخط مؤلف ). || زبان. ( منتهی الارب ). || خرمای پخته تر که اندرون آن از آفتی سیاه شده باشد. ( منتهی الارب ).

خزان. [ خ َ ] ( نف ، ق ) خزنده.( یادداشت بخط مؤلف ). در حال خزیدن. || ( اِ ) نام ماه هشتم است از سال ملکی و نام روز هشتم باشد از شهریورماه قدیم و این روز جشن مغان است بنابر قاعده کلیه که میان ایشان معمول است که چون نام ماه و روز موافق آید جشن کنند و بعضی گویند نام روز هیجدهم است از شهریورماه و بعضی گفته اند نام روز سیم است . ( برهان قاطع ). || فصلی است از فصول اربعه سال و آن سه ماه است که آفتاب در برج میزان و عقرب و قوس باشد. ( برهان قاطع ) ( از شرفنامه منیری ). پائیز. بادبز. برگ ریزان. بادبیز. تیر. خریف. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
به هر سو که مرکب بر انگیختی
چو برگ خزان سر فروریختی.
فردوسی.
بهار آرد و تیر ماه و خزان
برآرد پر از میوه دار رزان.
فردوسی.
سخن هر چه گوید نباشد جزان
نگوید به تموز و ماه خزان.
فردوسی.
المنة که این ماه خزان است
ماه شدن و آمدن راه رزان است.
منوچهری.
بروزگار خزان زرگری کند شب و روز
بروزگار بهاران کندت رنگرزی.
منوچهری.
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است.
منوچهری.
هرچند جو ببوی خزان به ز گندم است
گندم ز جو بهست سوی ما بگندمی.
ناصرخسرو.
ترا تنت خوشه ست و پیری خزان
خزان توبر خوشه تنت زد.
ناصرخسرو.
چون خر بسبزه رفته بنوروز و در خزان
در زیر رز خزان شده با کوزه عصیر.
ناصرخسرو.
هرگاه که آفتاب به اول میزان رسد تا به اول جدی خزان باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
آمد دواسبه عید و خزان شد علم برش
زرین عذار شد چمن از گرد لشکرش.
خاقانی.
خزان از درختان چو صبح از کواکب
نثار در شاه کیهان نماید.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 128 ).
شحنه نوروز نعل نقره خنگش ساخته ست
هر زری کاکسیرسازان خزان افشانده اند.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

فرهنگ معین

(خَ ) (اِ. ) پاییز، خریف .

فرهنگ عمید

= پاییز
در حال خزیدن.

دانشنامه عمومی

خزان (بیرجند). خزان نام روستایی است در دهستان شاخن از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۵۷ نفر ( در ۱۱۴ خانوار ) [ ۱] و طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۲۷۳ نفر ( در ۹۸ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس خزان (بیرجند)

خزان (کتاب). خزان ( انگلیسی: Autumn ) رمانی با فرم جریان سیال ذهن، اثر نویسندهٔ اسکاتلندی، آلی اسمیت است که نخستین بار انتشارات هَمیش همیلتون در سال ۲۰۱۶ آن را در انگلستان منتشر کرد. این اثر اولین کتاب از سری چهارگانهٔ فصل هاست و به موضوعات مختلفی هم چون هنر، ادبیات، طبیعت، عشق، سیاست و اجتماع می پردازد. کتاب خزان کمی پس از «همه پرسی ِ عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا» به چاپ رسید و به عنوان اولین «رمانِ پس از Brexit» بسیار مورد توجه قرار گرفت، زیرا به همان مسایلی می پرداخت که پس از تصمیم رأی دهندگان در جامعه مطرح شده بود. [ ۱] [ ۲] [ ۳] در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۷، خزان در لیست بلند جایزه ادبی من بوکر ۲۰۱۷ قرار گرفت و در سپتامبر ۲۰۱۷ به عنوان یکی از شش کتاب فینالیست معرفی شد. [ ۴] [ ۵] [ ۶] کتاب خزان در همان سال به لیست کاندیداهای جایزه ادبی Gordon Burn نیز راه پیدا کرد. [ ۷]
این کتاب از سوی نیویورک تایمز[ ۸] ، گاردین[ ۹] ، فایننشال تایمز[ ۱۰] ، واشینگتن پست[ ۱۱] [ ۱۲] ، اِن پی آر[ ۱۳] ، کِرکوس ریویوز [ ۱۴] ، Southern Living[ ۱۵] ، شیکاگو تریبون[ ۱۶] ، Milwaukee Journal Sentinel[ ۱۷] ، اسلِیت[ ۱۸] و The Morning News[ ۱۹] به عنوان یکی از کتاب های برگزیدهٔ سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ انتخاب شد.
نشریهٔ گاردین در سال ۲۰۱۹، کتاب خزان را هشتمین کتاب برتر قرن ۲۱ معرفی کرد[ ۲۰] .
در ایران، این کتاب را انتشارات روزبهان با ترجمه ی آرمین کاظمیان، در پاییز ۱۳۹۹ روانه ی بازار کرده است[ ۲۱] .
دنیل گلاک، ترانه سرای قدیمی ۱۰۱ ساله، در مرکز نگهداری و مراقبت خوابیده است و رویا می بیند. الیزابت دیمند ۳۲ ساله، که پیش ترها دختربچه ای در همسایگی دنیل بوده، مرتب به ملاقات او می رود. مادر الیزابت مخالف این دوستی ِ زودهنگام بود، بااین حال الیزابت رابطه ای صمیمی با دنیل برقرار کرده بود و از توضیحات او در مورد آثار هنری، الهام می گرفت. در نتیجه ی تأثیراتی که دنیل روی او داشت، الیزابت درحال حاضر استاد تازه کار هنر در دانشگاه لندن است. یکی از شخصیت های اصلی رمان، پاولین بوتی، هنرمندِ هنر مردمی در دهه ی شصت میلادی ست که سال ها پیش تر فوت کرده و موضوع ِ پایان نامه ی الیزابت است. [ ۲۲] روایت کتاب، اغلب بین رویاهای طولانی دنیل، که به آستانه ی مرگ نزدیک می شود، و بازیابی ِ دوباره ی ریشه های این دوستی و پیامدهایش، از سوی الیزابت، جابه جا می شود.
عکس خزان (کتاب)عکس خزان (کتاب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

پاییز

مترادف ها

autumn (اسم)
پاییز، خزان، برگ ریزان، دوران کمال، اخرین قسمت، سومین دورهزندگی، زردی، زمان رسیدن و نزول چیزی

fall (اسم)
پاییز، خزان، افت، ابشار، زوال، سقوط، فروکش، نزول، هبوط، افتادن

فارسی به عربی

خریف , سقوط

پیشنهاد کاربران

معلومات
خز در پهلوی هز haz بوده و به معنی سرخ و خرمایی رنگ میباشد و واژه خزان از آن گرفته شده
عمری دراز نباید سیَه خزان مارا
مستی ز بهارتو خجست سال مارا
خزان خیلی قشنگه ربطی به معنی برگریزان هم ندارم میشه از دید پاییز بهش نگاه کرد پاییز هم که خیلی قشنگه
در واژه نامه ی پهلویگ: واژه ی هزّان به چم گور و استودان ( جای خاک کردن استخوان ) که به واژه ی خزان همانسته است، و خزان نیز در اصل به چم مرگ و زوال و نابودی ست و از این روی زاب ( صفت، لقب ) پاییز است، نه خود پاییز.
در برخی واژه نامه های باستانی واژه ی خیجان نیز برابر خزان است.
برگریزان، پاییز، خریف، مهرگان، خزنده، زوال
یعنی ، برگای رنگارنگی که همراه باد رقص کنان به سوی اسمان بر می خیزن ❤
واژه پارسی آریایی خز که از آن واژه خزان به معنای پاییز را ساخته اند به معنای زرد، سرخ، الو ( alv=قهوه ای ) ، سرخ - زرد، زرد - الو، و سرخ - الو است که در سنسکریت به صورت काषाय KASAya آمده است. واژه خز به خوبی رنگهای برگ درختان را در فصل پاییز بیان میکند.

درحال خدافظی
ریختن روی زمین دوره به اتمام رسیدن
اسم دخترمومیخوام بزارم خزان به نظرم خزان خیلی قشنگه مثل پاییز
تنهایی غم و اندوه
زیبا و پر معنا
یا به عبارتی
هم قافیه با نام آشنایان تاریخ

به نظرمن خزان نام ترکی ومعنی ان پاییز واز خز گرفته
پاییز صبور خوشحال مهربان باهمت
تاریکی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس