منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
خودش داره میگه. خرید یعنی خرید که میخرید
واژه خرید
معادل ابجد 814
تعداد حروف 4
تلفظ xarid
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر، بن ماضی خریدن ) [مقابلِ فروش]
آواشناسی xarid
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
واژه خرید از ریشه واژه ی پهلوی خریدن است.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه خریدن
معادل ابجد 864
تعداد حروف 5
تلفظ xaridan
ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: xarītan، مقابلِ فروختن]
مختصات ( کن . )
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ فارسی معین
بنا به وجود قرار گرفتن t کنار صدای س و د را به وجود می اورد پس کلمه ی little لیتل خونده نمیشه بلکه لیدل خوده میشه خداحافظ
متاسفانه نمیشود از مصدر خرید استفاده کرد ( خر ) مانند فروش و فروختن
چون خودش یک معنی دیگر میده
خود خرید هم اشتباه است چون مصدر نیست و یعنی او خرید.
کسی نمیتواند از بن مضارع به جای مصدر استفاده کند مانند : ساخت
شاید کلمه گمشده در فارسی پیدا شود که بتوان جای خرید را گرفت
بنا به تلفظ حرف ت کدر خراسان به صورت ( د ) تلظ می شود . خرید را میتوان خر شدن هم معنا کرد
پرداخت پول برای گرفتن چیزی
انگلیسی: pay money for get a thing
خرید یعنی چیزی دادن و چیزی خریدن
خرید یعنی مبادله ی کالا به کالا
خرید*حرید*::در زبان لری بختیاری به معنی
فرو ریختن. korid. horid
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)