خرذمند

لغت نامه دهخدا

خرذمند. [ خ ِ رَ م َ ] ( ص مرکب ) خردمند. دانا. عاقل. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به خردمند شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس