خانه داری
/xAnedAri/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
به گرداندنِ کارهای وابسته به خانه، خانه داری می گویند. نگهداری از خانه، بخشی از خانه داری می باشد، که می تواند دربرگیرنده ی کارهایی مانندِ آشپزی، شست وشو، نگهداری از نوزاد، باغبانی و همچنین خرید باشد.
به زنی که پیشهٔ اصلیِ او خانه داری است، «زن خانه دار» گفته می شود، و همچنین به مردی که پیشهٔ اصلیِ او خانه داری است، «مرد خانه دار» گفته می شود.
در سال های اخیر، در ایران، تلاش شده تا خانه داری یک شغل شمرده شود[ ۱] و زنانِ خانه دار بیمه شوند. [ ۲]
خانه داری از نمودهای تقسیم کار جنسیتی ( تقسیم کار بر اساس جنسیت ) است. در تقسیم کار جنسیتی از زنان و مردان انتظار می رود فقط به دسته خاصی از کارها که از قبل تعیین شده است و به اختیار خود شخص نیست بپردازند. در این تقسیم بندی، زنان مسئول کارهای خانه و خانه داری، و بزرگ کردن بچه ها شمرده می شوند که کار بدون درآمد است. در نتیجه از نظر مالی وابسته به مردان می شوند و دسترسی به پولی که از آنِ خود بدانند نخواهند داشت. [ ۳]
بتی فریدان در کتاب پژوهشی مشهور خود، راز و رمز زنانه، به «مشکلی که نامی ندارد»، افسردگی پنهان زنانی که خانه دار و بدون شغل خارج از خانه هستند پرداخته است. [ ۴] [ ۵] آن اکلی نیز در کتاب های مهم خود زنِ خانه دار و جامعه شناسی خانه داری، برای بار اول خانه داری را به عنوان مسئله ای مهم و به عنوان «کار» مطرح کرد. به طور مداوم جامعه شناسان بیشتری به این موضوع پرداختند. [ ۶]
آنتونی گیدنز کارخانگی را «کار بی مزدی که بدون پرداخت مستقیم و خارج از حوزه یک شغل خاص انجام می گیرد» تعریف می کند. به گفته فاکس هاردینگ «در خارج از بازار بخش اعظم کارهای مراقبتی و وظایف خانگی به عهده زنان است. به کوتاهی آنکه: الگوی غالب، شامل یک «نان آور» است و به زنان نقش های تدبیر منزل و پرورش کودکان محول می شود که فرض بر این است که با طبیعت آن ها تناسب دارد؛ بنابراین فعالیت های آن ها در مراکز کاری محدود است. موضوعی که تمایزگذاری بین مردان کارگر و زنان مراقبت کننده را منعکس می کند. »[ ۷] دلفی دربارهٔ کار خانه داری نوشته است «کارگر نیروی کار خود را میفروشد در حالی که زن متأهل نیروی کارش را به رایگان واگذار میکند. حق انحصاری و نپرداختن مزد با هم ارتباط نزدیک دارند عرصه کار خانگی در چهار چوب رابطه شخصی و عام ( ازدواج ) در اصل نوعی بردگی است. »[ ۸]
به زنی که پیشهٔ اصلیِ او خانه داری است، «زن خانه دار» گفته می شود، و همچنین به مردی که پیشهٔ اصلیِ او خانه داری است، «مرد خانه دار» گفته می شود.
در سال های اخیر، در ایران، تلاش شده تا خانه داری یک شغل شمرده شود[ ۱] و زنانِ خانه دار بیمه شوند. [ ۲]
خانه داری از نمودهای تقسیم کار جنسیتی ( تقسیم کار بر اساس جنسیت ) است. در تقسیم کار جنسیتی از زنان و مردان انتظار می رود فقط به دسته خاصی از کارها که از قبل تعیین شده است و به اختیار خود شخص نیست بپردازند. در این تقسیم بندی، زنان مسئول کارهای خانه و خانه داری، و بزرگ کردن بچه ها شمرده می شوند که کار بدون درآمد است. در نتیجه از نظر مالی وابسته به مردان می شوند و دسترسی به پولی که از آنِ خود بدانند نخواهند داشت. [ ۳]
بتی فریدان در کتاب پژوهشی مشهور خود، راز و رمز زنانه، به «مشکلی که نامی ندارد»، افسردگی پنهان زنانی که خانه دار و بدون شغل خارج از خانه هستند پرداخته است. [ ۴] [ ۵] آن اکلی نیز در کتاب های مهم خود زنِ خانه دار و جامعه شناسی خانه داری، برای بار اول خانه داری را به عنوان مسئله ای مهم و به عنوان «کار» مطرح کرد. به طور مداوم جامعه شناسان بیشتری به این موضوع پرداختند. [ ۶]
آنتونی گیدنز کارخانگی را «کار بی مزدی که بدون پرداخت مستقیم و خارج از حوزه یک شغل خاص انجام می گیرد» تعریف می کند. به گفته فاکس هاردینگ «در خارج از بازار بخش اعظم کارهای مراقبتی و وظایف خانگی به عهده زنان است. به کوتاهی آنکه: الگوی غالب، شامل یک «نان آور» است و به زنان نقش های تدبیر منزل و پرورش کودکان محول می شود که فرض بر این است که با طبیعت آن ها تناسب دارد؛ بنابراین فعالیت های آن ها در مراکز کاری محدود است. موضوعی که تمایزگذاری بین مردان کارگر و زنان مراقبت کننده را منعکس می کند. »[ ۷] دلفی دربارهٔ کار خانه داری نوشته است «کارگر نیروی کار خود را میفروشد در حالی که زن متأهل نیروی کارش را به رایگان واگذار میکند. حق انحصاری و نپرداختن مزد با هم ارتباط نزدیک دارند عرصه کار خانگی در چهار چوب رابطه شخصی و عام ( ازدواج ) در اصل نوعی بردگی است. »[ ۸]
wiki: خانه داری
خانه داری (رمان). خانه داری ( انگلیسی: Housekeeping ) یک کتاب از مریلین رابینسون است که توسط فرار، اشتراوس و ژیرو منتشر شد.
این کتاب توسط مرجان محمدی ترجمه و توسط نشر چلچله چاپ شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین کتاب توسط مرجان محمدی ترجمه و توسط نشر چلچله چاپ شده است. [ ۱]
wiki: خانه داری (رمان)
مترادف ها
صرفه جویی، خانه داری، عقل معاش
خانه داری، اداره منزل
کارخانه، خانه داری
خانه داری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
House wifely به معنای خونه داری اما
House wife به معنای خونه دار که noun
She is a house wife For example
House wife به معنای خونه دار که noun