در باب جنگ گالی ( به لاتین: Commentarii De bello Gallico ) یا ( به لاتین: de Bello Gallico ) نوشتهٔ ژنرال، سیاستمدار، و نویسنده اهل جمهوری روم در سده یکم پیش از میلاد یعنی گایوس ژولیوس سزار است که در سبک روایت سوم شخص مفرد نگاشته شده است. سزار در این اثر، نبردها و دسیسه هایی که در طول نُه سالِ ( ۵۸ تا ۵۰ قبل از میلاد ) اشتغالش به جنگ با قبایل سلت ها و ژرمن ها در سرزمین گالیا ــ که اقتدار روم را به چالش کشانده بودند ــ حادث شدند را تشریح می کند.
«گل» ( به لاتین: گالیا ) که سزار بدان اشاره می کند، عنوانی مبهم است چرا که این اصطلاح در نوشته ها و گفتارهای رومی در عصر سزار دلالت های گوناگون داشت. در مجموع، گل شامل تمامی مناطقی بود که ابتدا سلت ها در آن مسکن گزیدند، به استثنای استان گالیا ناربونسیس ( امروزه استان های پروانس و لانگداک روسیون درفرانسه ) که از پیش فتح شده بود؛ بنابراین «گل» مشتمل بر مابقی فرانسه، بلژیک، غرب آلمان و بخش هایی از سوئیس می شد. با پیشروی جمهوری روم به داخل قلمرو سلت ها و تصرف زمین های هر چه بیشتر، تعریف مفهوم «گل» تغییر کرد. همزمان، «گل» در گفتارهای عامیانه مترادف با «ژولیده»[ یادداشت ۱] یا «بی فرهنگ»[ یادداشت ۲] نیز به کار می رفت چرا که رومیان اقوام سلتی را نسبت به خود نامتمدن می پنداشتند.
این اثر به سبب نثر ساده و مستقیم خود، پایه ای برای تعلیم لاتین بوده است. این اثر با جملهٔ معروف «Gallia est omnis divisa in partes tres» شروع می شود که به معنای «گل در تمامیت خود به سه بخش منقسم است» می باشد. کل اثر به هشت کتاب منقسم است: کتاب اول تا کتاب هشتم، که حجم آن ها حدوداً از ۵/۰۰۰ تا ۱۵/۰۰۰ کلمه متغیر است. کتاب هشتم توسط آئولوس هیرتیوس پس از قتل سزار نگاشته شد.
با وجودی که بیشتر تاریخ نگاران معاصر و پسین، این مجموعه را قابل اطمینان پنداشته اند، تاریخ نگاران سده بیستمی ادعاهای غیرعادی در این کتاب را به چالش کشانده اند. ادعاهای سزار که می گویند رومیان با نیروهای گالیایی تا ۰۰۰ ۴۳۰ نفر ( ارتشی غیرممکن برای آن عصر ) جنگیده اند و اینکه رومیان در برابر چنین نیروی بزرگِ باورنکردنی متحمل تلفاتی نشدند، قابل توجه اند. تاریخ نگاری به نام دیوید هنیج[ یادداشت ۳] تمام این اثر را یک پروپاگاندای هوشمندانه برای ارتقای چهره ( اعتبار ) سزار می داند، و بر این گمان است که این اثر صحت تاریخی پائینی دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف«گل» ( به لاتین: گالیا ) که سزار بدان اشاره می کند، عنوانی مبهم است چرا که این اصطلاح در نوشته ها و گفتارهای رومی در عصر سزار دلالت های گوناگون داشت. در مجموع، گل شامل تمامی مناطقی بود که ابتدا سلت ها در آن مسکن گزیدند، به استثنای استان گالیا ناربونسیس ( امروزه استان های پروانس و لانگداک روسیون درفرانسه ) که از پیش فتح شده بود؛ بنابراین «گل» مشتمل بر مابقی فرانسه، بلژیک، غرب آلمان و بخش هایی از سوئیس می شد. با پیشروی جمهوری روم به داخل قلمرو سلت ها و تصرف زمین های هر چه بیشتر، تعریف مفهوم «گل» تغییر کرد. همزمان، «گل» در گفتارهای عامیانه مترادف با «ژولیده»[ یادداشت ۱] یا «بی فرهنگ»[ یادداشت ۲] نیز به کار می رفت چرا که رومیان اقوام سلتی را نسبت به خود نامتمدن می پنداشتند.
این اثر به سبب نثر ساده و مستقیم خود، پایه ای برای تعلیم لاتین بوده است. این اثر با جملهٔ معروف «Gallia est omnis divisa in partes tres» شروع می شود که به معنای «گل در تمامیت خود به سه بخش منقسم است» می باشد. کل اثر به هشت کتاب منقسم است: کتاب اول تا کتاب هشتم، که حجم آن ها حدوداً از ۵/۰۰۰ تا ۱۵/۰۰۰ کلمه متغیر است. کتاب هشتم توسط آئولوس هیرتیوس پس از قتل سزار نگاشته شد.
با وجودی که بیشتر تاریخ نگاران معاصر و پسین، این مجموعه را قابل اطمینان پنداشته اند، تاریخ نگاران سده بیستمی ادعاهای غیرعادی در این کتاب را به چالش کشانده اند. ادعاهای سزار که می گویند رومیان با نیروهای گالیایی تا ۰۰۰ ۴۳۰ نفر ( ارتشی غیرممکن برای آن عصر ) جنگیده اند و اینکه رومیان در برابر چنین نیروی بزرگِ باورنکردنی متحمل تلفاتی نشدند، قابل توجه اند. تاریخ نگاری به نام دیوید هنیج[ یادداشت ۳] تمام این اثر را یک پروپاگاندای هوشمندانه برای ارتقای چهره ( اعتبار ) سزار می داند، و بر این گمان است که این اثر صحت تاریخی پائینی دارد.
wiki: خاطراتی در باب جنگ گالی