خاتم الاولیاء

لغت نامه دهخدا

خاتم الاولیاء. [ ت َ مُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) آنکه ولایت بدو ختم شده است. ولی بزرگی که پس از او کسی بدان درجه از ولایت نخواهد آمد. لقبی است که صوفیان بزرگان خود را دهند.

خاتم الاولیاء. [ ت ِ مُل ْ اَ ] ( اِخ ) لقب امام دوازدهم شیعیان است. رجوع به مهدی شود.

پیشنهاد کاربران

از صوفیه محیی االدین و ابوسعید ابی الخیر مدعی خاتم الاولیایی هستند نه اینکه بعد از ایشان عارفی نداشته باشیم و شخص عارفی اظهار ولایت نکند چه میبینیم که همچنان ولی هست و بدون ولی کار دین بهتر بگوییم مذهب
...
[مشاهده متن کامل]
تشیع پیش نمیرود دیگر اینکه خاتمیت در ولایت به مثابه خاتمیت عبدالرحمن جامی است در شعر از آن رو که ایشان را خاتم الشعرا خوانده اند این در حالی است که بعد از جامی دفتر شعر و شاعری هیچگاه بسته نشد برخلاف نبوت که چون مومنان از در تعصب درآمدند درب نبوت را تخته کردند که پیامبری پس از حضرت محمد نیامده و نخواهد آمد مثال عامیانه اینکه بنده وقتی برای خرید نان میروم همیشه نفر آخر را میپرسم بعد از ایشان هم بنده نفر آخرم ولی آخر هم نمیمانم

بپرس