خا
/xA/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
خا یکی از حروف الفبای سیریلیک می باشد که معادل فارسی آن خ است.
خا ۲۲مین حرف از الفبای روسی است.
• Χ χ : حرف یونانی خی
• H h : حرف لاتین اچ
• X x : حرف لاتین ایکس
• خ : حرف خ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفخا ۲۲مین حرف از الفبای روسی است.
• Χ χ : حرف یونانی خی
• H h : حرف لاتین اچ
• X x : حرف لاتین ایکس
• خ : حرف خ
wiki: خا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
خا در زبان لکی یعنی تخم مرغ و خوه یعنی خواهر و خو یعنی باشه و خوین یعنی خوبی
خا در زبان کردی کرمانشاهی به معنای "تخم مرغ "هست
در تالشی یعنی خواهر،
باشه،
بسه،
خب
باشه،
بسه،
خب
خا" به زبان مازندرانی ینی ( باشه )
خا در زبان تاتی به معنی تخم مرغ است
ومعنی دیگر آن باشه است
معنی دیگر فهمیدم است
ومعنی دیگر آن باشه است
معنی دیگر فهمیدم است
من یه هرمزگانی هستم معنی کلمه ( خا ) به زبان ما میشه آها
به معنی فهمیدن
به معنی فهمیدن
معنی "باش" و "خب" میده
خا:[ اصطلاح توییتر] این کلمه بیشتر در گویش شمالی ها دیده شده و به معنی "خب" یا "باشه" است.
یک واژه قدیمی در گویش گیلکی. واژه خا به معنی تایید کردن یا اوکی ، باشه ، حله ، خب است
بصورت خو هم گفته میشود
مثلا گاهی خو دِ یا خا ِد گفته میشود که به معنی خب دیگه بسه دیگه
بصورت خو هم گفته میشود
مثلا گاهی خو دِ یا خا ِد گفته میشود که به معنی خب دیگه بسه دیگه
باشه .
چشم .
خب .
خیلخب .
حتما .
باتوجه به شرایط مکالمه هرکدام از معانی بالا صحیح است.
پیداش این لغت از مکالمات اینترنتی ( چت کردن ) در نرم افزاری به نام لاین بوده است.
چشم .
خب .
خیلخب .
حتما .
باتوجه به شرایط مکالمه هرکدام از معانی بالا صحیح است.
پیداش این لغت از مکالمات اینترنتی ( چت کردن ) در نرم افزاری به نام لاین بوده است.