حکومت
/hokumat/
مترادف حکومت: امارت، پادشاهی، حکمرانی، دولت، ریاست، سلطنت، صدارت، فرمانروایی، وزارت
برابر پارسی: فرمانروایی، سالاری، فرماندهی، فرمان روایی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) فرمان دادن امر کردن . ۲ - فرمانروایی کردن . ۳ - سلطنت کردن پادشاهی کردن . ۴ - داوری کردن قضاوت کردن . ۵ - ( اسم ) فرمانروایی . ۶ - سلطنت پادشاهی . ۷ - داوری قضاوت .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حکومت به توسعه یا تضییق تعبدی دلیل محکوم، توسط دلیل حاکم اطلاق می شود. حکومت چهار معنی دارد:۱.به معنای ناظر و مفسر بودن دلیلی نسبت به دلیلی دیگر.۲.حکومت مقابل کشف.۳.قضاوت.۴.ارش جنایت.
حکومت، به معنای نظارت یک دلیل بر دلیل دیگر به منظور تفسیر آن است، چه دلیل حاکم، موضوع دلیل محکوم را تفسیر نماید، چه متعلق آن را و چه حکم آن را.
← معنای نظارت و تفسیر در تعریف
از کلمات بعضی از اصولیون هم چون مرحوم « شیخ انصاری » به دست می آید که «دلیل محکوم» باید قبل از «دلیل حاکم» تحقق پیدا نماید، به گونه ای که اگر دلیل محکوم از مولا صادر نشده باشد، تحقق دلیل حاکم، لغو و بیهوده است.اما بعضی دیگر از اصولیون این نظر را رد نموده و اعتقاد دارند حتی اگر دلیل حاکم، پیش از دلیل محکوم تحقق پیدا کند، حکومت محقق می گردد و مصداق بارز آن را حکومت امارات بر اصول عملی می دانند؛ زیرا حتی اگر اصول عملی وضع نمی شد، وضع امارات لغو و بیهوده نمی بود.
نکته
بحث حکومت و ورود به ابتکار مرحوم «شیخ انصاری» در اصول پدید آمده است، هر چند برخی اعتقاد دارند تفاوت این دو خیلی روشن نیست. مرحوم « محقق نایینی »، تعریف دیگری از حکومت ارائه داده است. وی می گوید: در حکومت، یکی از دو دلیل به مدلول مطابقی اش باعث تصرف در عقدالوضع دلیل دیگر (به اثبات یا نفی) یا عقدالحمل دلیل دیگر (به تضییق) می شود. در نظر وی، نتیجه حکومت، تخصیص است، همان گونه که نتیجه ورود، تخصص است. با این تعریف دیگر لزومی ندارد که دلیل حاکم بر دلیل محکوم ناظر باشد. مرحوم «محقق نایینی» به خلاف مشهور، حکومت را از مصادیق تعارض بدوی ندانسته و معتقد است میان دو دلیل در حقیقت تعارضی نیست، بلکه دلیل حاکم همواره چیزی به مفاد دلیل محکوم می افزاید و میان آن دو تنافی نیست.
تعریف حکومت به معنای ناظر و مفسر بودن و کاربرد آن
...
حکومت، به معنای نظارت یک دلیل بر دلیل دیگر به منظور تفسیر آن است، چه دلیل حاکم، موضوع دلیل محکوم را تفسیر نماید، چه متعلق آن را و چه حکم آن را.
← معنای نظارت و تفسیر در تعریف
از کلمات بعضی از اصولیون هم چون مرحوم « شیخ انصاری » به دست می آید که «دلیل محکوم» باید قبل از «دلیل حاکم» تحقق پیدا نماید، به گونه ای که اگر دلیل محکوم از مولا صادر نشده باشد، تحقق دلیل حاکم، لغو و بیهوده است.اما بعضی دیگر از اصولیون این نظر را رد نموده و اعتقاد دارند حتی اگر دلیل حاکم، پیش از دلیل محکوم تحقق پیدا کند، حکومت محقق می گردد و مصداق بارز آن را حکومت امارات بر اصول عملی می دانند؛ زیرا حتی اگر اصول عملی وضع نمی شد، وضع امارات لغو و بیهوده نمی بود.
نکته
بحث حکومت و ورود به ابتکار مرحوم «شیخ انصاری» در اصول پدید آمده است، هر چند برخی اعتقاد دارند تفاوت این دو خیلی روشن نیست. مرحوم « محقق نایینی »، تعریف دیگری از حکومت ارائه داده است. وی می گوید: در حکومت، یکی از دو دلیل به مدلول مطابقی اش باعث تصرف در عقدالوضع دلیل دیگر (به اثبات یا نفی) یا عقدالحمل دلیل دیگر (به تضییق) می شود. در نظر وی، نتیجه حکومت، تخصیص است، همان گونه که نتیجه ورود، تخصص است. با این تعریف دیگر لزومی ندارد که دلیل حاکم بر دلیل محکوم ناظر باشد. مرحوم «محقق نایینی» به خلاف مشهور، حکومت را از مصادیق تعارض بدوی ندانسته و معتقد است میان دو دلیل در حقیقت تعارضی نیست، بلکه دلیل حاکم همواره چیزی به مفاد دلیل محکوم می افزاید و میان آن دو تنافی نیست.
تعریف حکومت به معنای ناظر و مفسر بودن و کاربرد آن
...
wikifeqh: حکومت
[ویکی فقه] حکومت (اصول). حکومت به توسعه یا تضییق تعبدی دلیل محکوم، توسط دلیل حاکم اطلاق می شود. حکومت چهار معنی دارد:۱.به معنای ناظر و مفسر بودن دلیلى نسبت به دلیلى دیگر.۲.حکومت مقابل کشف.۳.قضاوت.۴.ارش جنایت.
حکومت، به معنای نظارت یک دلیل بر دلیل دیگر به منظور تفسیر آن است، چه دلیل حاکم، موضوع دلیل محکوم را تفسیر نماید، چه متعلق آن را و چه حکم آن را.
اصول الاستنباط، حیدری، علی نقی، ص۳۰۰.
از کلمات بعضی از اصولیون هم چون مرحوم « شیخ انصاری » به دست می آید که «دلیل محکوم» باید قبل از «دلیل حاکم» تحقق پیدا نماید، به گونه ای که اگر دلیل محکوم از مولا صادر نشده باشد، تحقق دلیل حاکم، لغو و بیهوده است.اما بعضی دیگر از اصولیون این نظر را رد نموده و اعتقاد دارند حتی اگر دلیل حاکم، پیش از دلیل محکوم تحقق پیدا کند، حکومت محقق می گردد و مصداق بارز آن را حکومت امارات بر اصول عملی می دانند؛ زیرا حتی اگر اصول عملی وضع نمی شد، وضع امارات لغو و بیهوده نمی بود.
کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۶، ص۱۳۱.
بحث حکومت و ورود به ابتکار مرحوم «شیخ انصاری» در اصول پدید آمده است، هر چند برخی اعتقاد دارند تفاوت این دو خیلی روشن نیست.
شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۳، ص۴۳۰.
...
حکومت، به معنای نظارت یک دلیل بر دلیل دیگر به منظور تفسیر آن است، چه دلیل حاکم، موضوع دلیل محکوم را تفسیر نماید، چه متعلق آن را و چه حکم آن را.
اصول الاستنباط، حیدری، علی نقی، ص۳۰۰.
از کلمات بعضی از اصولیون هم چون مرحوم « شیخ انصاری » به دست می آید که «دلیل محکوم» باید قبل از «دلیل حاکم» تحقق پیدا نماید، به گونه ای که اگر دلیل محکوم از مولا صادر نشده باشد، تحقق دلیل حاکم، لغو و بیهوده است.اما بعضی دیگر از اصولیون این نظر را رد نموده و اعتقاد دارند حتی اگر دلیل حاکم، پیش از دلیل محکوم تحقق پیدا کند، حکومت محقق می گردد و مصداق بارز آن را حکومت امارات بر اصول عملی می دانند؛ زیرا حتی اگر اصول عملی وضع نمی شد، وضع امارات لغو و بیهوده نمی بود.
کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۶، ص۱۳۱.
بحث حکومت و ورود به ابتکار مرحوم «شیخ انصاری» در اصول پدید آمده است، هر چند برخی اعتقاد دارند تفاوت این دو خیلی روشن نیست.
شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۳، ص۴۳۰.
...
wikifeqh: حکومت
[ویکی فقه] حکومت (قرآن). حکومت نظامی است که تحت آن یک کشور یا یک اجتماع اداره می شوند.
حکومت از حکم، و حکم به معنای منع برای اصلاح و منع از ظلم است.
معنای حاکم
به حاکم از این جهت حاکم گفته می شود که ظالم را از ظلم کردن منع می کند.
حاکم در اصطلاح
و در اصطلاح، فرایند اعمال سیاست ها و تصمیمات از سوی مقامات رسمی در دستگاه سیاسی و یا اشاره به مجموعه مقامات رسمی مسئول برای اتخاذ تصمیمات سیاسی لازم الاجراست.
نکته
...
حکومت از حکم، و حکم به معنای منع برای اصلاح و منع از ظلم است.
معنای حاکم
به حاکم از این جهت حاکم گفته می شود که ظالم را از ظلم کردن منع می کند.
حاکم در اصطلاح
و در اصطلاح، فرایند اعمال سیاست ها و تصمیمات از سوی مقامات رسمی در دستگاه سیاسی و یا اشاره به مجموعه مقامات رسمی مسئول برای اتخاذ تصمیمات سیاسی لازم الاجراست.
نکته
...
wikifeqh: حکومت_(قرآن)
دانشنامه عمومی
حکومت (فیلم ۲۰۱۹). حکومت یا پراشتانام ( به انگلیسی: Prassthanam ) یک فیلم سینمایی هندی در ژانراکشن و سیاسی محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است. [ ۳] [ ۴]
این فیلم در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹ در هند اکران شد. [ ۵]
• سانجی دات به عنوان بالدف پراتاپ سینگ[ ۶]
• جکی شروف به عنوان بدشاه
• علی فضل به عنوان ایوشمن سینگ، پسر بالدف
• مانیشا کویرالا به عنوان سوکینی پراتاپ سینگ، همسر بالدف[ ۷]
• چونکی پندی به عنوان دون کالی امبکارکار
• Satyajeet Dubey به عنوان راگواور سینگ
• آمیرا دستور
• ایشیتا راج شارما ( نمایش ویژه در ترانه "Dil Bevda" ) [ ۸]
یک سیاستمدار که با یک بیوه ازدواج کرده، به مقام سیاسی والایی می رسد. وی در امر سیاست به پسرخوانده اش بیشتر از پسر واقعی اش بها می دهد و این باعث ناراحتی پسرش می شود . . .
در تاریخ ۱ ژوئن ۲۰۱۸، به مناسبت ۸۹ سالگی تولد نرگس دات مادر فقید سانجی دات، دات اعلام کرد این فیلم ساخته شده است. [ ۹] فیلمبرداری از ۶ ژوئن به مناسبت ۹۰ سالگی تولد پدر فقید سونیل دات، سونیل دات آغاز شد. بخش هایی از فیلم در لکهنو انجام شده است.
در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۹، به مناسبت ۶۰ سالگی تولد سانجی دات، یک تریلر تیزر یک دقیقه ای رونمایی شد. [ ۱۰]
تریلر رسمی فیلم در ۲۹ اوت ۲۰۱۹ پخش شد. [ ۱۱]
این فیلم در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹ در هند اکران شد. [ ۵]
• سانجی دات به عنوان بالدف پراتاپ سینگ[ ۶]
• جکی شروف به عنوان بدشاه
• علی فضل به عنوان ایوشمن سینگ، پسر بالدف
• مانیشا کویرالا به عنوان سوکینی پراتاپ سینگ، همسر بالدف[ ۷]
• چونکی پندی به عنوان دون کالی امبکارکار
• Satyajeet Dubey به عنوان راگواور سینگ
• آمیرا دستور
• ایشیتا راج شارما ( نمایش ویژه در ترانه "Dil Bevda" ) [ ۸]
یک سیاستمدار که با یک بیوه ازدواج کرده، به مقام سیاسی والایی می رسد. وی در امر سیاست به پسرخوانده اش بیشتر از پسر واقعی اش بها می دهد و این باعث ناراحتی پسرش می شود . . .
در تاریخ ۱ ژوئن ۲۰۱۸، به مناسبت ۸۹ سالگی تولد نرگس دات مادر فقید سانجی دات، دات اعلام کرد این فیلم ساخته شده است. [ ۹] فیلمبرداری از ۶ ژوئن به مناسبت ۹۰ سالگی تولد پدر فقید سونیل دات، سونیل دات آغاز شد. بخش هایی از فیلم در لکهنو انجام شده است.
در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۹، به مناسبت ۶۰ سالگی تولد سانجی دات، یک تریلر تیزر یک دقیقه ای رونمایی شد. [ ۱۰]
تریلر رسمی فیلم در ۲۹ اوت ۲۰۱۹ پخش شد. [ ۱۱]
wiki: حکومت (فیلم ۲۰۱۹)
حکومت (مجموعه تلویزیونی). سریالی تولیدِ شبکه CW است. نخستین قسمت این سریال در ۱۷ اکتبر ۲۰۱۳ و قسمت پایانی آن در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷ پخش شد. این سریال، به روایتی داستان گونه از سال های ابتدایی حکومت ملکه ماری استوارت ( ملکه اسکاتلند و فرانسه ) ، در طی سال های حضور او در فرانسه و بعد در اسکاتلند تا لحظه مرگش می پردازد.
این سریال در شبکه جم تی وی با دوبله فارسی پخش شد؛ البته با سانسور بسیار زیاد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین سریال در شبکه جم تی وی با دوبله فارسی پخش شد؛ البته با سانسور بسیار زیاد.
wiki: حکومت (مجموعه تلویزیونی)
دانشنامه آزاد فارسی
حُکومت (government)
نظامی برای اِعمال اقتدار سیاسی. در نظام های امروزیِ حکومت، بین مردم سالاری های آزادمنش (لیبرال)، دولت های تمامت خواه (تک حزبی)، و حکومت های خودکامه (دولت های اقتدارگرایی که به جای ایدئولوژی بر زور تکیه دارند) تمایز گذاشته می شود. ارسطو، فیلسوف یونانی، نخستین کسی بود که کوشید طبقه بندی منظمی از حکومت ها به دست دهد. او تفاوت اصلی را میان حکومت یک شخص، حکومت تعدادی اندک، و حکومت تعداد بسیار (تک سالاری، چند سالاری و مردم سالاری) می دانست، اگرچه ممکن است در هر گروه دولت هایی با ویژگی هایی متفاوت وجود داشته باشند و هر یک به تباهی و جباریّت (حکومت نخبگانی سرکوبگر در مورد چندسالاری و حکومت اوباش در مورد مردم سالاری) کشیده شوند.
انواع حکومت. مونتسکیو۱، فیلسوف فرانسوی، بین حکومت های قانونی خواه پادشاهی خواه جمهوری، که در چارچوب انواع محدودیت های قانونی و دیگر محدودیت ها فعالیت دارند، و حکومت استبدادی، که هیچ محدودیتی نمی شناسد، فرق می گذاشت. بسیاری از این اصطلاحات (دیکتاتوری، جباریت، تمامت خواه، مردم سالار) بار معنایی منفی یا مثبتی به خود گرفته اند که کاربرد عینی آن ها را دشوار می کند. اصطلاح مردم سالاری آزادمنش (لیبرال) برای متمایزکردن انواع غربی مردم سالاری از نظام های سیاسی متعدد دیگری وضع شد که مدعی مردم سالاری بودند. ویژگی های اصلی مردم سالاری آزادمنش وجود بیش از یک حزب سیاسی، باز و شفاف بودن نسبی فرآیندهای حکومت و بحث سیاسی، و تفکیک قواست. صفت تمامت خواه (توتالیتر) دربارۀ هر دو دسته از دولت های فاشیست و کمونیست به کار رفته و نشانگر نظامی است که در آن همۀ قدرت ها و اختیارات در دست دولت متمرکزند و خود دولت نیز تحت کنترل حزب واحدی است که مشروعیت خود را از ایدئولوژی بسته و انحصارطلبانه ای می گیرد. در حکومت خودکامه که در برخی از کشورهای جهان سوم روی کار آمده است، قدرت و اختیارات دولت در دست شخص یا در اختیار ارتش است. در این نوع حکومت معمولاً ایدئولوژی نقشی اساسی ندارد، آزادی های فردی در صورت تعارض با اقتدار گروه حاکمه سرکوب می شوند و تکیۀ حکومت بر زور و قهر است. دیگر تفاوت های میان حکومت ها عبارت اند از تمایز میان حکومت های فدرال (که در آن ها اختیارات میان مناطق مختلفی توزیع شده است که از برخی جهات خودگردان اند) و حکومت های وحدت گرا (که در آن ها اختیارات در دست یک مرجع مرکزی متمرکز است)؛ و میان نظام های ریاست جمهوری (که در آن ها ریاست کشور برعهدۀ رئیس دولت است که با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و عضو قوۀ مقننه نیست) و نظام های پارلمانی (که در آن ها دولت از دل قوۀ مقننۀ منتخب مردم تشکیل می شود و این قوه می تواند آن را برکنار کند). در ۱۹۹۵، از ۱۹۲ دولت خودمختار جهان، ۷۳ دولت دارای نظام مردم سالاری لیبرال، ۷۲ دولت مردم سالاری های نوپا، سیزده دولت رژیم های ملی گرای اقتدارطلب، دوازده دولت حکومت خودکامه، هشت دولت سوسیالیست ـ ملی گرا، هفت دولت نظامی، پنج دولت کمونیست، و دو دولت ملی گرای اسلامی بودند.
حکومت اسلامی. مفهوم جدید نظریۀ حکومت اسلامی عمدتاً زادۀ بحرانی است که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در جوامع اسلامی روی نمود؛ بحرانی که «بحران خلافت» خوانده شده است. استدلال نظریه پردازان حکومت اسلامی این بود که خلافت قابل احیا نیست. بدین سان، طیف گسترده ای از اندیشمندان عالم اسلام، حکومت اسلامی را در کانون مباحث خود قرار دادند که مهم ترین آن ها محمدرشید رضا و شماری از علمای الازهر بودند. تا پیش از این، مسئلۀ حکومت اسلامی در همۀ شاخه هایی که اندیشۀ سیاسی در اسلام در ذیل آن ها پرورده شده است (فقه، فلسفه و کلام، و اندرزنامه ها)، در معنای اختصاصی امروزین آن کاربرد نداشت. بر این مبنا، نظریۀ جدید حکومت اسلامی اصالتاً واکنشی بود در برابر دنیای مدرن و بر خردورزی و انسان دوستی اسلام تأکید می کرد و بر آن بود که با بازگشت به آرمان صدر اسلام ملزومات زندگی جدید را با آن آرمان ها هماهنگ کند. رشیدرضا، که به حق مهم ترین نظریه پرداز حکومت اسلامی است، درپی نقد اندیشۀ خلافت اسلامی آرای خود را دربارۀ حکومت اسلامی پی می افکند. به باور رشیدرضا، نظریۀ خلافت در اساس بر بنیاد شرع استوار است و چنان که معتزله می پندارند، بنیادی عقلی ندارد. درپی این بحث، رشیدرضا معضلی اساسی را مطرح می کند، و آن این که خلیفۀ مناسب، و شهری که مرکز خلافت اسلامی باشد، در اساس ناممکن است. این جاست که رشیدرضا برای نخستین بار اصطلاح حکومت اسلامی را مطرح می کند. حکومت اسلامی، به باور رشیدرضا، برای تأمین مردم سالاری، بر بنیاد اصل شورا یا مشورت میان حاکمان و حکومت شوندگان استوار است و وظیفۀ فقها در حکومت این است که شرایط حق مقاومت را در برابر بیدادگری تعیین کنند. مسئلۀ قانون گذاری، به تعبیر او «اشتراع»، نیز به علما محول شده است که هم به معنی وضع قوانین است، و هم به معنی قدرت استنباط احکام شریعت. نظریۀ رشیدرضا و پیروان او عمدتاً در طیف سنی مذهب جای می گیرد، اما در حوزۀ تفکر شیعی، نظریۀ حکومت عمدتاً در قالب مشروطیت و ولایت فقیه جلو ه گر می شود. برجسته ترین نظریه پرداز روحانی مشروطیت محمدحسین نائینی است که کوشید مبنایی شرعی برای نظریۀ مشروطیتِ اخذشده از فرهنگ سیاسی غربی بپردازد. مبنای اصلی بحث حکومت مشروطه لزوم تحدید اختیارات سلطان یا شاه است و مجلس قانون گذاری بازوی اصلی این تحدید به شمار می رود. نظریۀ ولایت فقیه نیز عمدتاً مبتنی بر ولایت سیاسی فقیه عادل و عالم است. مراد امام خمینی (ره) از حکومت اسلامی، در کتاب حکومت اسلامی همان ولایت فقیه است. نیز ← ولایت_فقیهMontesquieu
نظامی برای اِعمال اقتدار سیاسی. در نظام های امروزیِ حکومت، بین مردم سالاری های آزادمنش (لیبرال)، دولت های تمامت خواه (تک حزبی)، و حکومت های خودکامه (دولت های اقتدارگرایی که به جای ایدئولوژی بر زور تکیه دارند) تمایز گذاشته می شود. ارسطو، فیلسوف یونانی، نخستین کسی بود که کوشید طبقه بندی منظمی از حکومت ها به دست دهد. او تفاوت اصلی را میان حکومت یک شخص، حکومت تعدادی اندک، و حکومت تعداد بسیار (تک سالاری، چند سالاری و مردم سالاری) می دانست، اگرچه ممکن است در هر گروه دولت هایی با ویژگی هایی متفاوت وجود داشته باشند و هر یک به تباهی و جباریّت (حکومت نخبگانی سرکوبگر در مورد چندسالاری و حکومت اوباش در مورد مردم سالاری) کشیده شوند.
انواع حکومت. مونتسکیو۱، فیلسوف فرانسوی، بین حکومت های قانونی خواه پادشاهی خواه جمهوری، که در چارچوب انواع محدودیت های قانونی و دیگر محدودیت ها فعالیت دارند، و حکومت استبدادی، که هیچ محدودیتی نمی شناسد، فرق می گذاشت. بسیاری از این اصطلاحات (دیکتاتوری، جباریت، تمامت خواه، مردم سالار) بار معنایی منفی یا مثبتی به خود گرفته اند که کاربرد عینی آن ها را دشوار می کند. اصطلاح مردم سالاری آزادمنش (لیبرال) برای متمایزکردن انواع غربی مردم سالاری از نظام های سیاسی متعدد دیگری وضع شد که مدعی مردم سالاری بودند. ویژگی های اصلی مردم سالاری آزادمنش وجود بیش از یک حزب سیاسی، باز و شفاف بودن نسبی فرآیندهای حکومت و بحث سیاسی، و تفکیک قواست. صفت تمامت خواه (توتالیتر) دربارۀ هر دو دسته از دولت های فاشیست و کمونیست به کار رفته و نشانگر نظامی است که در آن همۀ قدرت ها و اختیارات در دست دولت متمرکزند و خود دولت نیز تحت کنترل حزب واحدی است که مشروعیت خود را از ایدئولوژی بسته و انحصارطلبانه ای می گیرد. در حکومت خودکامه که در برخی از کشورهای جهان سوم روی کار آمده است، قدرت و اختیارات دولت در دست شخص یا در اختیار ارتش است. در این نوع حکومت معمولاً ایدئولوژی نقشی اساسی ندارد، آزادی های فردی در صورت تعارض با اقتدار گروه حاکمه سرکوب می شوند و تکیۀ حکومت بر زور و قهر است. دیگر تفاوت های میان حکومت ها عبارت اند از تمایز میان حکومت های فدرال (که در آن ها اختیارات میان مناطق مختلفی توزیع شده است که از برخی جهات خودگردان اند) و حکومت های وحدت گرا (که در آن ها اختیارات در دست یک مرجع مرکزی متمرکز است)؛ و میان نظام های ریاست جمهوری (که در آن ها ریاست کشور برعهدۀ رئیس دولت است که با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و عضو قوۀ مقننه نیست) و نظام های پارلمانی (که در آن ها دولت از دل قوۀ مقننۀ منتخب مردم تشکیل می شود و این قوه می تواند آن را برکنار کند). در ۱۹۹۵، از ۱۹۲ دولت خودمختار جهان، ۷۳ دولت دارای نظام مردم سالاری لیبرال، ۷۲ دولت مردم سالاری های نوپا، سیزده دولت رژیم های ملی گرای اقتدارطلب، دوازده دولت حکومت خودکامه، هشت دولت سوسیالیست ـ ملی گرا، هفت دولت نظامی، پنج دولت کمونیست، و دو دولت ملی گرای اسلامی بودند.
حکومت اسلامی. مفهوم جدید نظریۀ حکومت اسلامی عمدتاً زادۀ بحرانی است که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در جوامع اسلامی روی نمود؛ بحرانی که «بحران خلافت» خوانده شده است. استدلال نظریه پردازان حکومت اسلامی این بود که خلافت قابل احیا نیست. بدین سان، طیف گسترده ای از اندیشمندان عالم اسلام، حکومت اسلامی را در کانون مباحث خود قرار دادند که مهم ترین آن ها محمدرشید رضا و شماری از علمای الازهر بودند. تا پیش از این، مسئلۀ حکومت اسلامی در همۀ شاخه هایی که اندیشۀ سیاسی در اسلام در ذیل آن ها پرورده شده است (فقه، فلسفه و کلام، و اندرزنامه ها)، در معنای اختصاصی امروزین آن کاربرد نداشت. بر این مبنا، نظریۀ جدید حکومت اسلامی اصالتاً واکنشی بود در برابر دنیای مدرن و بر خردورزی و انسان دوستی اسلام تأکید می کرد و بر آن بود که با بازگشت به آرمان صدر اسلام ملزومات زندگی جدید را با آن آرمان ها هماهنگ کند. رشیدرضا، که به حق مهم ترین نظریه پرداز حکومت اسلامی است، درپی نقد اندیشۀ خلافت اسلامی آرای خود را دربارۀ حکومت اسلامی پی می افکند. به باور رشیدرضا، نظریۀ خلافت در اساس بر بنیاد شرع استوار است و چنان که معتزله می پندارند، بنیادی عقلی ندارد. درپی این بحث، رشیدرضا معضلی اساسی را مطرح می کند، و آن این که خلیفۀ مناسب، و شهری که مرکز خلافت اسلامی باشد، در اساس ناممکن است. این جاست که رشیدرضا برای نخستین بار اصطلاح حکومت اسلامی را مطرح می کند. حکومت اسلامی، به باور رشیدرضا، برای تأمین مردم سالاری، بر بنیاد اصل شورا یا مشورت میان حاکمان و حکومت شوندگان استوار است و وظیفۀ فقها در حکومت این است که شرایط حق مقاومت را در برابر بیدادگری تعیین کنند. مسئلۀ قانون گذاری، به تعبیر او «اشتراع»، نیز به علما محول شده است که هم به معنی وضع قوانین است، و هم به معنی قدرت استنباط احکام شریعت. نظریۀ رشیدرضا و پیروان او عمدتاً در طیف سنی مذهب جای می گیرد، اما در حوزۀ تفکر شیعی، نظریۀ حکومت عمدتاً در قالب مشروطیت و ولایت فقیه جلو ه گر می شود. برجسته ترین نظریه پرداز روحانی مشروطیت محمدحسین نائینی است که کوشید مبنایی شرعی برای نظریۀ مشروطیتِ اخذشده از فرهنگ سیاسی غربی بپردازد. مبنای اصلی بحث حکومت مشروطه لزوم تحدید اختیارات سلطان یا شاه است و مجلس قانون گذاری بازوی اصلی این تحدید به شمار می رود. نظریۀ ولایت فقیه نیز عمدتاً مبتنی بر ولایت سیاسی فقیه عادل و عالم است. مراد امام خمینی (ره) از حکومت اسلامی، در کتاب حکومت اسلامی همان ولایت فقیه است. نیز ← ولایت_فقیهMontesquieu
wikijoo: حکومت
حکومت (اصول فقه). حُکومت (اصول فقه)
در اصول فقه، هرگاه دلیلی، مفسّر و ناظر به دلیلی دیگر باشد آن را حاکم و دلیل دیگر را محکوم نامند؛ خواه دلیل ناظر، موضوع دلیل دیگر را تفسیر کند یا محمول آن را، یا با تفسیر خود، در موضوع دلیل دیگر توسعه یا محدودیت ایجاد کند. مثلاً اگر دلیلی گوید «همۀ دانشمندان را احترام کنید»، اما دلیلی دیگر گوید «سازندگان بمب شیمیایی دانشمند نیستند»، بدون تردید دلیل دوم در مقام انکار دانش سازندگان بمب شیمیایی نیست، بلکه در مقام تفسیر دلیل اول است. هدف آن نیز این است که دانشمندانی را احترام کنید که سازندۀ بمب شیمیایی نباشند. در این مثال، دلیل دوم حاکم است و موضوع دلیل اول را محدود می کند.
در اصول فقه، هرگاه دلیلی، مفسّر و ناظر به دلیلی دیگر باشد آن را حاکم و دلیل دیگر را محکوم نامند؛ خواه دلیل ناظر، موضوع دلیل دیگر را تفسیر کند یا محمول آن را، یا با تفسیر خود، در موضوع دلیل دیگر توسعه یا محدودیت ایجاد کند. مثلاً اگر دلیلی گوید «همۀ دانشمندان را احترام کنید»، اما دلیلی دیگر گوید «سازندگان بمب شیمیایی دانشمند نیستند»، بدون تردید دلیل دوم در مقام انکار دانش سازندگان بمب شیمیایی نیست، بلکه در مقام تفسیر دلیل اول است. هدف آن نیز این است که دانشمندانی را احترام کنید که سازندۀ بمب شیمیایی نباشند. در این مثال، دلیل دوم حاکم است و موضوع دلیل اول را محدود می کند.
wikijoo: حکومت_(اصول_فقه)
جدول کلمات
مترادف ها
پرهیز، حکومت، دسته، پرهیز غذایی، سیستم اداری
اجرا، حکومت، سیاست، وصایت، ادارهء کل، الغاء، تصفیه، فرم اداری
حکومت، صلاحدید، دولت، فرمانداری، طرز حکومت هیئت دولت، عقل اختیار
حکومت، سلطنت، حکمفرمایی، حکمرانی
پا، حکومت، برتری، بازو، عظمت، قدرت، نیرو، برق، توان، زبر دستی، زور، سلطه، سلطنت، نیرومندی، بنیه، توش، اقتدار، قدرت دید ذره بین، سلطه نیروی برق
حکومت، قلمرو، ملک
حکومت، سلطنت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
حُکومَت نظامی است که تحت آن یک کشور یا یک اجتماع اداره می شوند. حکومت ابزاری است که به وسیله آن سیاست های دولت مورد اعمال واقع می شوند و همین طور این نهاد خود سیاست گذار و تعیین کننده راهبردهای پیش روی کشور است. این نهاد معمولاً از سه بخش یا قوه تشکیل می شود: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه.
... [مشاهده متن کامل]
تمام کشورها با حکومت هایی که از پی هم می آیند، اداره می شوند. هر حکومتی که جایگزین حکومت دیگر می شود متشکل از بدنه ای از افراد است که تصمیمات سیاسی را اتخاذ کرده و بر اجرای آن ها نظارت دارند. کارکرد ایشان این است که قوانین را ایجاد کرده و آن ها را عملی سازند و در مواقع اختلافات و درگیری ها میان طرفین دعوا داوری کنند. در بعضی از جوامع، این حکومت ها به گونه ای ابدی یا موروثی کنترل امور را در دست دارند. در دیگر جوامع که دموکراسی در آن ها نقش به سزایی دارد، نقش های سیاسی در جای خود باقی می مانند اما جا به جایی در میان افرادی است که در این نقش ها و موقعیت ها قرار می گیرند.
حکومت به هر شکلی که وجود داشته باشد، بر تمام فعالیت های شهروندان به طرق بسیار مهمی تأثیرگذار است. به همین دلیل، دانشمندان علم سیاست عموماً بحث می کنند که حکومت نباید به تنهایی مورد مطالعه قرار بگیرد، بلکه این مطالعه باید به همراه مطالعه انسان شناسی، اقتصاد، تاریخ، فلسفه، علم و جامعه شناسی باشد.
واژه حکومت از ریشه عربی حکم می آید که به معنی قضاوت کردن و دستور دادن و داوری کردن و همین طور جلوگیری کردن و دهنه زدن به اسب است. این واژه با واژه حکمت به معنی دانایی نیز هم ریشه است.
واژه حکومت در زبان انگلیسی گاورمِنت ( به انگلیسی: Government ) نامیده می شود. این واژه ریشه در سالیان دور دارد و در انگلستان قرون وسطی، فرانسه باستان و یونان باستان رواج داشته است. ریشه این واژه در زبان انگلیسی به کلمه یونانی آن بازمی گردد و از انشقاق چند کلمه مجزا تشکیل شده است. در بریتانیا ( و بسیاری از دیگر کشورهای جهان که از نظام سیاسی این کشور تأثیر پذیرفته اند ) ، این واژه به شاخه اجرایی و قوه مجریه دولت نیز به طور خاص گفته می شود، این مفهوم بریتانیایی از Government معادل اما مفهوم آمریکایی Administration است که در آمریکا به قوه مجریه آن اشاره دارد. در آمریکا واژه Government به نظامی گسترده تر نظر دارد که تحت آن کشور مورد سازمان دهی و اداره قرار می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
تمام کشورها با حکومت هایی که از پی هم می آیند، اداره می شوند. هر حکومتی که جایگزین حکومت دیگر می شود متشکل از بدنه ای از افراد است که تصمیمات سیاسی را اتخاذ کرده و بر اجرای آن ها نظارت دارند. کارکرد ایشان این است که قوانین را ایجاد کرده و آن ها را عملی سازند و در مواقع اختلافات و درگیری ها میان طرفین دعوا داوری کنند. در بعضی از جوامع، این حکومت ها به گونه ای ابدی یا موروثی کنترل امور را در دست دارند. در دیگر جوامع که دموکراسی در آن ها نقش به سزایی دارد، نقش های سیاسی در جای خود باقی می مانند اما جا به جایی در میان افرادی است که در این نقش ها و موقعیت ها قرار می گیرند.
حکومت به هر شکلی که وجود داشته باشد، بر تمام فعالیت های شهروندان به طرق بسیار مهمی تأثیرگذار است. به همین دلیل، دانشمندان علم سیاست عموماً بحث می کنند که حکومت نباید به تنهایی مورد مطالعه قرار بگیرد، بلکه این مطالعه باید به همراه مطالعه انسان شناسی، اقتصاد، تاریخ، فلسفه، علم و جامعه شناسی باشد.
واژه حکومت از ریشه عربی حکم می آید که به معنی قضاوت کردن و دستور دادن و داوری کردن و همین طور جلوگیری کردن و دهنه زدن به اسب است. این واژه با واژه حکمت به معنی دانایی نیز هم ریشه است.
واژه حکومت در زبان انگلیسی گاورمِنت ( به انگلیسی: Government ) نامیده می شود. این واژه ریشه در سالیان دور دارد و در انگلستان قرون وسطی، فرانسه باستان و یونان باستان رواج داشته است. ریشه این واژه در زبان انگلیسی به کلمه یونانی آن بازمی گردد و از انشقاق چند کلمه مجزا تشکیل شده است. در بریتانیا ( و بسیاری از دیگر کشورهای جهان که از نظام سیاسی این کشور تأثیر پذیرفته اند ) ، این واژه به شاخه اجرایی و قوه مجریه دولت نیز به طور خاص گفته می شود، این مفهوم بریتانیایی از Government معادل اما مفهوم آمریکایی Administration است که در آمریکا به قوه مجریه آن اشاره دارد. در آمریکا واژه Government به نظامی گسترده تر نظر دارد که تحت آن کشور مورد سازمان دهی و اداره قرار می گیرد.
حُکومَت: ١. کشوَرداری، سرزمینداری، قلمروداری، شهرداری، روستاداری، فرمانروایی، فرمان راندن ٢. چیرگی ٣. داوری، دادوری ۴. فرماندهی، فرمانداری ۵. پادشاهی
همتای پارسی حکومت، واژه ی پهلوی رایِن rāyen می باشد.
حکومت در دانش سیاسی به روح حاکم بر نظام گفته می شود و نظام یعنی همه ی قوانینی که کشور از روی آنها اداره می شود؛ پس زمانی که گفته می شود حکومت اسلامی، یعنی قوانین کشور برگرفته از اسلام است.
🇮🇷 همتای پارسی: فرمانروایی 🇮🇷
واژه حکومت
معادل ابجد 474
تعداد حروف 5
تلفظ hokumat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: حکومة]
مختصات ( حُ مَ ) [ ع . حکومة ] ( مص ل . )
آواشناسی hokumat
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد 474
تعداد حروف 5
تلفظ hokumat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: حکومة]
مختصات ( حُ مَ ) [ ع . حکومة ] ( مص ل . )
آواشناسی hokumat
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
تفاوت دولت و حکومت: حکومت در بر دارنده ی چهار عنصر مانند جمعیت، قلمرو، دولت و حاکمیت است. دولت یک مفهوم محدود و یکیاز عناصر حکومت است.
صفت
فرمانفرمایی
کیان
نظام
رهبری . سرپرستی. . کشور داری . . .
خَشاییدن = حکومت کردن
خَشایش = حکومت
بن مایه: فرهنگ سغدی، دکتر بدرالزمان قریب
#پارسی دوست
خَشایش = حکومت
بن مایه: فرهنگ سغدی، دکتر بدرالزمان قریب
#پارسی دوست
دستگاه حاکم
زمامداری
حکومت : امارت و پادشاهی
امارت، پادشاهی، حکمرانی، دولت، ریاست، سلطنت، صدارت، فرمانروایی، وزارت
الف ـ روح حاکم بر قوانین یک کشور است؛ به عبارت دیگر، منبع استخراج قوانین یک کشور را گویند. وقتی گفته می شود حکومت اسلامی، یعنی قوانین کشور برگرفته از احکام اسلام است. ب ـ به معنی دولت. وقتی گفته
می شود حکومت ایران، عراق، پاکستان و . . . یعنی دولت ایران و . . .
می شود حکومت ایران، عراق، پاکستان و . . . یعنی دولت ایران و . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)