[ویکی فقه] حکمیت محمد (قرآن). آیاتی از قرآن کریم مؤمنان را موظف به پذیرش حکمیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم نموده است.
"فلا وربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجـا مما قضیت ویسلموا تسلیمـا. به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم باشند. "در این آیه خداوند سوگند یاد کرده که افراد، ایمان واقعی در صورتی خواهند داشت که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم را در اختلافات خود به داوری بطلبند و به بیگانگان مراجعه ننمایند (فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم) «۱» سپس می فرماید: " نه فقط به داوری را به نزد تو آورند بلکه هنگامی که تو در میان آنها حکمی کردی، خواه به سود آنها باشد یا به زیان آنها، علاوه بر اینکه اعتراض نکنند در دل خود نیز احساس ناراحتی ننمایند و کاملا تسلیم باشند" (ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما). گرچه ناراحتی درونی از قضاوتهایی که احیانا به زیان انسان است غالبا اختیاری نیست، ولی با تربیتهای اخلاقی و پرورش روح تسلیم در برابر حق و عدالت و توجه به موقعیت واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم حالتی در انسان پیدا می شود که هیچگاه از داوری پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و حتی دانشمندانی که جانشینان او هستند هرگز ناراحت نخواهد شد، و به هر حال مسلمانان واقعی موظفند روح تسلیم در برابر حق را در خود پرورش دهند. «حتی یحکموک» یعنی تا تو را حکم یا حاکم بر خود قرار دهند. مجمع البیان، ج۳ - ۴، ص۱۰۷.
پذیرش حکمیت نشانه ایمان
پذیرش حکمیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در امور اختلافی، نشانه ایمان است. فلا وربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجـا مما قضیت ویسلموا تسلیمـا. "در آیه فوق نشانه های ایمان واقعی و راسخ در سه مرحله بیان شده است. ۱- در تمامی موارد اختلاف خواه بزرگ باشد یا کوچک، به قضاوت و داوری پیامبرصلی الله علیه و آله وسلّم که از حکم الهی سرچشمه می گیرد مراجعه کنند، نه به طاغوت و داوران باطل. ۲- هیچگاه در برابر قضاوتها و فرمانهای پیامبرصلی الله علیه و آله وسلّم که همان فرمان خدا است حتی در دل خود احساس ناراحتی نکنند، و به داوری ها و احکام او بدبین نباشند. ۳- در مقام عمل نیز آن را دقیقا اجرا کنند و به طور کامل تسلیم حق باشند. روشن است قبول یک مکتب و فرمانهای آن در مواردی که به سود انسان تمام می شود دلیل بر ایمان به آن مکتب نیست بلکه آنجا که ظاهرا به زیان انسان است اما در واقع مطابق با حق و عدالت است اگر پذیرفته شود، نشانه ایمان است.
رد حکمیت نشانه نفاق
نپذیرفتن حکمیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مراجعه به طاغوت برای داوری، نشانه نفاق و درخور سرزنش است. الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا• واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول رایت المنـفقین یصدون عنک صدودا. "ظاهر سیاق در بدو نظر چنین می نماید که این آیه رد بر منافقین باشد، که خیال کردند به پیغمبر ایمان آوردند، و در عین حال داوری را نزد طاغوت می برند، در نتیجه معنای آن چنین می شود: (پس نه به پروردگارت سوگند، این طور که آنان پنداشته اند نیست، ایمانی به تو ندارند، با این که داوری نزد طاغوت می برند، بلکه به تو ایمان ندارند تا زمانی که تو را در بین خود حکم کنند...) .
"فلا وربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجـا مما قضیت ویسلموا تسلیمـا. به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم باشند. "در این آیه خداوند سوگند یاد کرده که افراد، ایمان واقعی در صورتی خواهند داشت که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم را در اختلافات خود به داوری بطلبند و به بیگانگان مراجعه ننمایند (فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم) «۱» سپس می فرماید: " نه فقط به داوری را به نزد تو آورند بلکه هنگامی که تو در میان آنها حکمی کردی، خواه به سود آنها باشد یا به زیان آنها، علاوه بر اینکه اعتراض نکنند در دل خود نیز احساس ناراحتی ننمایند و کاملا تسلیم باشند" (ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما). گرچه ناراحتی درونی از قضاوتهایی که احیانا به زیان انسان است غالبا اختیاری نیست، ولی با تربیتهای اخلاقی و پرورش روح تسلیم در برابر حق و عدالت و توجه به موقعیت واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم حالتی در انسان پیدا می شود که هیچگاه از داوری پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و حتی دانشمندانی که جانشینان او هستند هرگز ناراحت نخواهد شد، و به هر حال مسلمانان واقعی موظفند روح تسلیم در برابر حق را در خود پرورش دهند. «حتی یحکموک» یعنی تا تو را حکم یا حاکم بر خود قرار دهند. مجمع البیان، ج۳ - ۴، ص۱۰۷.
پذیرش حکمیت نشانه ایمان
پذیرش حکمیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در امور اختلافی، نشانه ایمان است. فلا وربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجـا مما قضیت ویسلموا تسلیمـا. "در آیه فوق نشانه های ایمان واقعی و راسخ در سه مرحله بیان شده است. ۱- در تمامی موارد اختلاف خواه بزرگ باشد یا کوچک، به قضاوت و داوری پیامبرصلی الله علیه و آله وسلّم که از حکم الهی سرچشمه می گیرد مراجعه کنند، نه به طاغوت و داوران باطل. ۲- هیچگاه در برابر قضاوتها و فرمانهای پیامبرصلی الله علیه و آله وسلّم که همان فرمان خدا است حتی در دل خود احساس ناراحتی نکنند، و به داوری ها و احکام او بدبین نباشند. ۳- در مقام عمل نیز آن را دقیقا اجرا کنند و به طور کامل تسلیم حق باشند. روشن است قبول یک مکتب و فرمانهای آن در مواردی که به سود انسان تمام می شود دلیل بر ایمان به آن مکتب نیست بلکه آنجا که ظاهرا به زیان انسان است اما در واقع مطابق با حق و عدالت است اگر پذیرفته شود، نشانه ایمان است.
رد حکمیت نشانه نفاق
نپذیرفتن حکمیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مراجعه به طاغوت برای داوری، نشانه نفاق و درخور سرزنش است. الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا• واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول رایت المنـفقین یصدون عنک صدودا. "ظاهر سیاق در بدو نظر چنین می نماید که این آیه رد بر منافقین باشد، که خیال کردند به پیغمبر ایمان آوردند، و در عین حال داوری را نزد طاغوت می برند، در نتیجه معنای آن چنین می شود: (پس نه به پروردگارت سوگند، این طور که آنان پنداشته اند نیست، ایمانی به تو ندارند، با این که داوری نزد طاغوت می برند، بلکه به تو ایمان ندارند تا زمانی که تو را در بین خود حکم کنند...) .
wikifeqh: حکمیت_محمد_(قرآن)