[ویکی فقه] حکمت خدا و اعطای حجت به ابراهیم (قرآن). اعطای حجت به ابراهیم علیه السّلام از ثمرات و آثار حکمت خداوند است.
اعطای حجت به ابراهیم علیه السّلام و رفعت درجات معنوی وی، بر اساس حکمت الهی است. "وتلک حجتنا ءاتینـها ابرهیم علی قومه نرفع درجـت من نشاء ان ربک حکیم علیم. اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا می بریم پروردگار تو، حکیم و داناست. "این آیه یک اشاره اجمالی به تمام بحثهای گذشته که در زمینه توحید و مبارزه با شرک از ابراهیم نقل شد کرده، می گوید: " اینها دلائلی بود که ما به ابراهیم در برابر قوم و جمعیتش دادیم" (و تلک حجتنا آتیناها ابراهیم علی قومه). درست است که این استدلالات جنبه منطقی داشت، و ابراهیم به نیروی عقل و الهام فطرت به آنها رسیده بود، ولی چون این نیروی عقل و آن الهام فطرت همه از ناحیه خدا است، خداوند همه این استدلالات را از مواهب خویش می شمرد که در دلهای آماده همچون دل ابراهیم منعکس می شود. قابل توجه اینکه" تلک" در لغت عرب اسم اشاره برای بعید است ولی گاهی اهمیت موضوع و بلند پایه بودن آن سبب می شود که حتی یک موضوع نزدیک با اسم اشاره بعید ذکر شود، مانند آن را در آغاز سوره بقره می خوانیم: ذلک الکتاب لا ریب فیه: " این کتاب بزرگ شک و تردیدی در آن راه ندارد". سپس برای تکمیل این بحث می فرماید: " درجات هر کس را بخواهیم بلند می کنیم" (نرفع درجات من نشاء) اما برای اینکه اشتباهی پیش نیاید که گمان کنند خداوند در این ترفیع درجه تبعیضی قائل می شود میفرماید: " پروردگار تو، حکیم و عالم است" و درجاتی را که می دهد روی آگاهی به شایستگی آنها و موافق موازین حکمت است و تا کسی شایسته نباشد از آن برخوردار نخواهد شد (ان ربک حکیم علیم).
اعطای حجت به ابراهیم علیه السّلام و رفعت درجات معنوی وی، بر اساس حکمت الهی است. "وتلک حجتنا ءاتینـها ابرهیم علی قومه نرفع درجـت من نشاء ان ربک حکیم علیم. اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا می بریم پروردگار تو، حکیم و داناست. "این آیه یک اشاره اجمالی به تمام بحثهای گذشته که در زمینه توحید و مبارزه با شرک از ابراهیم نقل شد کرده، می گوید: " اینها دلائلی بود که ما به ابراهیم در برابر قوم و جمعیتش دادیم" (و تلک حجتنا آتیناها ابراهیم علی قومه). درست است که این استدلالات جنبه منطقی داشت، و ابراهیم به نیروی عقل و الهام فطرت به آنها رسیده بود، ولی چون این نیروی عقل و آن الهام فطرت همه از ناحیه خدا است، خداوند همه این استدلالات را از مواهب خویش می شمرد که در دلهای آماده همچون دل ابراهیم منعکس می شود. قابل توجه اینکه" تلک" در لغت عرب اسم اشاره برای بعید است ولی گاهی اهمیت موضوع و بلند پایه بودن آن سبب می شود که حتی یک موضوع نزدیک با اسم اشاره بعید ذکر شود، مانند آن را در آغاز سوره بقره می خوانیم: ذلک الکتاب لا ریب فیه: " این کتاب بزرگ شک و تردیدی در آن راه ندارد". سپس برای تکمیل این بحث می فرماید: " درجات هر کس را بخواهیم بلند می کنیم" (نرفع درجات من نشاء) اما برای اینکه اشتباهی پیش نیاید که گمان کنند خداوند در این ترفیع درجه تبعیضی قائل می شود میفرماید: " پروردگار تو، حکیم و عالم است" و درجاتی را که می دهد روی آگاهی به شایستگی آنها و موافق موازین حکمت است و تا کسی شایسته نباشد از آن برخوردار نخواهد شد (ان ربک حکیم علیم).
wikifeqh: حکمت_خدا_و_اعطای_حجت_به_ابراهیم_(قرآن)