[ویکی فقه] حکمت خدا و اختیار (قرآن). یکی از آثار حکمت الهی اختیار انسانها است که گواه این مطلب آیاتی از قرآن است.
اختیار انسانها در انتخاب ایمان و کفر، برخاسته از حکمت خداوند است. یـایها الناس قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم فـامنوا خیرا لکم وان تکفروا فان لله ما فی السمـوت والارض وکان الله علیمـا حکیما. ای مردم! پیامبر (ی که انتظارش را می کشیدید،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ایمان بیاورید که برای شما بهتر است! و اگر کافر شوید، (به خدا زیانی نمی رسد، زیرا) آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، و خداوند، دانا و حکیم است. "از نظر حکمت و اتقان نظام پروردگار جهان را صحنه آزمایش بشر قرار داده و هرگز خالی از اکثریت مردم فاسد و عناصر مضر و خود پرست نبوده و نخواهد بود و برای اینکه فطرت یکتا پرستی در دلهای مردم زنده شود و بر این اساس بشر بسوی سعادت رهبری گردد شرک و خود پرستی که اساس فساد جهان و جهانیان است ریشه کن شود. نا گزیر این وظیفه سنگین را بعهده یگانه راد مرد آفرینش نهاده او را با برنامه اصلاح جهانی بسمت پیامبر اسلام بجهانیان معرفی نموده که با اعتماد بآفریدگار علیه دنیای شرک و خود پرستی قیام کند پروردگار توانا بر حسب نظام آزمایش از پس شبکه های اسباب و عوامل طبیعی خواسته خود را بظهور میرساند.
منشا انتخاب راه هدایت
اختیار انسانها در انتخاب راه هدایت، ناشی از مشیت و حکمت خداوند است. "وما تشاءون الا ان یشاء الله ان الله کان علیمـا حکیمـا. و شما هیچ چیز را نمی خواهید مگر اینکه خدا بخواهد، خداوند دانا و حکیم بوده و هست! "از آنجا که ممکن است افراد کوته فکر از تعبیر فوق نوعی تفویض و واگذاری مطلق به بندگان تصور کنند، در آیه بعد برای نفی این توهم می افزاید: " شما چیزی را نمی خواهید مگر اینکه خدا بخواهد" (و ما تشاؤن الا ان یشاء الله) «۱». " چرا که خداوند عالم و حکیم است" (ان الله کان علیما حکیما). ذیل آیه که می فرماید: ان الله کان علیما حکیما نیز ممکن است اشاره به همین معنی باشد چرا که علم و حکمت خدا ایجاب می کند بندگان را در پیمودن راه تکامل آزاد بگذارد، و گرنه تکامل اجباری و تحمیلی تکامل نیست، بعلاوه علم و حکمت او اجازه نمی دهد که افرادی را مجبور به کار خیر و افرادی را مجبور به کار شر، کند، و بعد گروه اول را پاداش دهد، و گروه دوم را مجازات کند.
حکمت الهی و امر بین الامرین
و این در حقیقت اثبات اصل معروف"الامر بین الامرین" است، از یک سو می فرماید: " خدا راه را نشان داده و انتخاب با شما است" و از سوی دیگر می افزاید: " انتخاب شما منوط به مشیت الهی است" یعنی شما استقلال کامل ندارید بلکه قدرت و توان و آزادی اراده شما همه به خواست خدا و از ناحیه او است، و هر زمان اراده کند می تواند این قدرت و آزادی را سلب کند. به این ترتیب نه"تفویض" و واگذاری کامل است و نه اجبار و سلب اختیار، بلکه حقیقتی است دقیق و ظریف در میان این دو، یا به تعبیر دیگر: نوعی آزادی وابسته به مشیت الهی است، که هر لحظه بخواهد می تواند آن را باز پس گیرد، تا هم بندگان بتوانند بار تکلیف و مسئولیت را که رمز تکامل آنهاست بر دوش گیرند و هم خود را بی نیاز از خداوند تصور نکنند. خلاصه این تعبیر برای آن است که بندگان، خود را بی نیاز از هدایت و حمایت و توفیق و تایید ذات مقدس او ندانند، و در عین تصمیم گیری در کارها، خود را به او بسپارند، و تحت حمایت او قرار دهند.
اختیار انسانها در انتخاب ایمان و کفر، برخاسته از حکمت خداوند است. یـایها الناس قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم فـامنوا خیرا لکم وان تکفروا فان لله ما فی السمـوت والارض وکان الله علیمـا حکیما. ای مردم! پیامبر (ی که انتظارش را می کشیدید،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ایمان بیاورید که برای شما بهتر است! و اگر کافر شوید، (به خدا زیانی نمی رسد، زیرا) آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، و خداوند، دانا و حکیم است. "از نظر حکمت و اتقان نظام پروردگار جهان را صحنه آزمایش بشر قرار داده و هرگز خالی از اکثریت مردم فاسد و عناصر مضر و خود پرست نبوده و نخواهد بود و برای اینکه فطرت یکتا پرستی در دلهای مردم زنده شود و بر این اساس بشر بسوی سعادت رهبری گردد شرک و خود پرستی که اساس فساد جهان و جهانیان است ریشه کن شود. نا گزیر این وظیفه سنگین را بعهده یگانه راد مرد آفرینش نهاده او را با برنامه اصلاح جهانی بسمت پیامبر اسلام بجهانیان معرفی نموده که با اعتماد بآفریدگار علیه دنیای شرک و خود پرستی قیام کند پروردگار توانا بر حسب نظام آزمایش از پس شبکه های اسباب و عوامل طبیعی خواسته خود را بظهور میرساند.
منشا انتخاب راه هدایت
اختیار انسانها در انتخاب راه هدایت، ناشی از مشیت و حکمت خداوند است. "وما تشاءون الا ان یشاء الله ان الله کان علیمـا حکیمـا. و شما هیچ چیز را نمی خواهید مگر اینکه خدا بخواهد، خداوند دانا و حکیم بوده و هست! "از آنجا که ممکن است افراد کوته فکر از تعبیر فوق نوعی تفویض و واگذاری مطلق به بندگان تصور کنند، در آیه بعد برای نفی این توهم می افزاید: " شما چیزی را نمی خواهید مگر اینکه خدا بخواهد" (و ما تشاؤن الا ان یشاء الله) «۱». " چرا که خداوند عالم و حکیم است" (ان الله کان علیما حکیما). ذیل آیه که می فرماید: ان الله کان علیما حکیما نیز ممکن است اشاره به همین معنی باشد چرا که علم و حکمت خدا ایجاب می کند بندگان را در پیمودن راه تکامل آزاد بگذارد، و گرنه تکامل اجباری و تحمیلی تکامل نیست، بعلاوه علم و حکمت او اجازه نمی دهد که افرادی را مجبور به کار خیر و افرادی را مجبور به کار شر، کند، و بعد گروه اول را پاداش دهد، و گروه دوم را مجازات کند.
حکمت الهی و امر بین الامرین
و این در حقیقت اثبات اصل معروف"الامر بین الامرین" است، از یک سو می فرماید: " خدا راه را نشان داده و انتخاب با شما است" و از سوی دیگر می افزاید: " انتخاب شما منوط به مشیت الهی است" یعنی شما استقلال کامل ندارید بلکه قدرت و توان و آزادی اراده شما همه به خواست خدا و از ناحیه او است، و هر زمان اراده کند می تواند این قدرت و آزادی را سلب کند. به این ترتیب نه"تفویض" و واگذاری کامل است و نه اجبار و سلب اختیار، بلکه حقیقتی است دقیق و ظریف در میان این دو، یا به تعبیر دیگر: نوعی آزادی وابسته به مشیت الهی است، که هر لحظه بخواهد می تواند آن را باز پس گیرد، تا هم بندگان بتوانند بار تکلیف و مسئولیت را که رمز تکامل آنهاست بر دوش گیرند و هم خود را بی نیاز از خداوند تصور نکنند. خلاصه این تعبیر برای آن است که بندگان، خود را بی نیاز از هدایت و حمایت و توفیق و تایید ذات مقدس او ندانند، و در عین تصمیم گیری در کارها، خود را به او بسپارند، و تحت حمایت او قرار دهند.
wikifeqh: حکمت_خدا_و_اختیار_(قرآن)