[ویکی نور] حکمت الهی در متون فارسی با گردآوری و تصحیح عبدالله نورانی، اثری است به زبان فارسی با موضوع فلسفه و کلام اسلامی. در این اثر شش رساله فلسفی و کلامی با محوریت توحید و اثبات واجب ارائه شده است.
این شش رساله به ترتیب اثر میرزا مسیحای فسائی، ملا رجبعلی تبریزی، ملا جلالالدین محمد دوانی، قاضی کمالالدین میرحسین میبدی و دو رساله از میرزا رفیعا طباطبایی نائینی است.
کتاب، دارای مقدمه دکتر مهدی محقق، پیشگفتار مصحح و محتوای مطالب ضمن یک مطلب مقدماتی و معرفی شش رساله خطی است.
دکتر مهدی محقق در مقدمهاش بر پیشینه علمی ایرانیان و علم دوستی آنان اشاره میکند و برای این امر از کلام عالمانی چون مسعودی، ابن حوقل، یاقوت حموی، ابن طیفور، ابن هانی اندلسی و... نمونه میآورد.
وی سپس از پذیرش علوم سایر کشورها و ترجمه آنها در قرون اولیه اسلامی یاد میکند و بوعلی و رازی و فارابی را از ثمرات این امر میداند. وی از باهم خوانده شدن فلسفه و طب در زمانه پیشین سخن میگوید. او این دوره را با این عبارات توصیف میکند «از ممیزات این دوره تساهل و تسامح در اظهارنظر علمی بود. دانشمندان اندیشههای مخالف را تحمل میکردند و مجال رد و نقض و شکوک و ایراد را باز میگذاشتند.»
اما این فضا دیری نپایید و با نفی فلسفه از جانب غزالی با نگارش تهافت الفلاسفه و طب، از جانب برخی دیگر که آن را دخالت در امر الهی میدانستند، جدال میان اهل دین و فلسفه بالا گرفت. تا جایی که فارابی و ابنسینا از چهرههای نحس زمان بهحساب آمدند و فلسفه بهطعنه فل (کند ذهنی) و سفه (سفاهت) نامیده شد.
این شش رساله به ترتیب اثر میرزا مسیحای فسائی، ملا رجبعلی تبریزی، ملا جلالالدین محمد دوانی، قاضی کمالالدین میرحسین میبدی و دو رساله از میرزا رفیعا طباطبایی نائینی است.
کتاب، دارای مقدمه دکتر مهدی محقق، پیشگفتار مصحح و محتوای مطالب ضمن یک مطلب مقدماتی و معرفی شش رساله خطی است.
دکتر مهدی محقق در مقدمهاش بر پیشینه علمی ایرانیان و علم دوستی آنان اشاره میکند و برای این امر از کلام عالمانی چون مسعودی، ابن حوقل، یاقوت حموی، ابن طیفور، ابن هانی اندلسی و... نمونه میآورد.
وی سپس از پذیرش علوم سایر کشورها و ترجمه آنها در قرون اولیه اسلامی یاد میکند و بوعلی و رازی و فارابی را از ثمرات این امر میداند. وی از باهم خوانده شدن فلسفه و طب در زمانه پیشین سخن میگوید. او این دوره را با این عبارات توصیف میکند «از ممیزات این دوره تساهل و تسامح در اظهارنظر علمی بود. دانشمندان اندیشههای مخالف را تحمل میکردند و مجال رد و نقض و شکوک و ایراد را باز میگذاشتند.»
اما این فضا دیری نپایید و با نفی فلسفه از جانب غزالی با نگارش تهافت الفلاسفه و طب، از جانب برخی دیگر که آن را دخالت در امر الهی میدانستند، جدال میان اهل دین و فلسفه بالا گرفت. تا جایی که فارابی و ابنسینا از چهرههای نحس زمان بهحساب آمدند و فلسفه بهطعنه فل (کند ذهنی) و سفه (سفاهت) نامیده شد.
wikinoor: حکمت_الهی_در_متون_فارسی