حکم خوردنی ها

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم خوردنی ها (قرآن). اصل اوّلی در خوردنی ها اباحه و حلیت است؛ بدین معنا که خوردنی هایی که حرمت آنها در شرع مقدس معلوم نیست و از ناحیه شارع دلیلی که بیانگر حرمت آنها باشد به ما نرسیده، حلال است. در مقابل، خوردنی های نجس یا خبیث و یا زیان آور برای بدن، حرام است.
دقت انسانها، درباره خوردنی های خود لازم است.«فلینظر الانسـن الی طعامه؛ انسان باید به غذای خویش (و آفرینش آن) بنگرد».اسراف، در خوردن و آشامیدن حرام است.«... وکلوا واشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین؛ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد».در این آیه دو امر اباحی و یک نهی تحریمی است که جمله" انه لا یحب المسرفین" نهی تحریمی مزبور را تعلیل می کند. و همان طوری که قبلا هم اشاره کردیم این امر و نهی و علتی که برای آن ذکر شده همه از متفرعات داستان بهشت آدم است، و خطاب این جمله مانند خطاب های آن داستان عمومی است و اختصاص به یک دین و یک صنف ندارد.
حرمت بعضی حلال ها برای یهود
حرمت بعضی از حلالها (حیوانات ناخن دار و پیه و چربی گاو و گوسفند) بر یهودیان، به سبب گناهان شان بود.«وعلی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر ومن البقر والغنم حرمنا علیهم شحومهما الا ما حملت ظهورهما او الحوایا او ما اختلط بعظم ذلک جزینـهم ببغیهم...؛ و بر یهودیان، هر حیوان ناخن دار (حیواناتی که سم یکپارچه دارند) را حرام کردیم؛ و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم؛ مگر چربیهایی که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است؛ این را بخاطر ستمی که می کردند به آنها کیفر دادیم؛ و ما راست می گوییم».در این آیات اشاره به قسمتی از محرمات بر یهود می کند تا روشن شود، که احکام مجهول و خرافی بت پرستان نه با آئین اسلام سازگار است و نه با آئین یهود، (و نه با آئین مسیح که معمولا در احکامش از آئین یهود پیروی می کند). تازه در این آیات تصریح شده که این قسمت از محرمات بر یهود نیز جنبه مجازات و کیفر داشته و اگر مرتکب جنایات و خلافکاریهایی نمی شدند، این امور نیز بر آنها حرام نمی شد، بنا بر این جا دارد از بت پرستان سؤال شود این احکام ساختگی را از کجا آوردید؟ خوردن و آشامیدن از روزی خداوند برای بنی اسرائیل مباح بود.«واذ استسقی موسی لقومه... کلوا واشربوا من رزق الله...؛ و (به یاد آورید) زمانی را که موسی برای قوم خویش، آب طلبید، به او دستور دادیم: عصای خود را بر آن سنگ مخصوص بزن! ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشید؛ آن گونه که هر یک (از طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل)، چشمه مخصوص خود را می شناختند! (و گفتیم: ) از روزیهای الهی بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید».

پیشنهاد کاربران

بپرس