[ویکی فقه] حکم اطاعت از اشراف (قرآن). خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) امر فرموده تا از اشراف و متکبرانی که مؤمنان راستین را تحقیر می کنند، پیروی نکند و در مقابل فشارهای آنان برای طرد مؤمنان بی پیرایه استقامت بورزد.
اطاعت از اشراف ثروتمند کافر، مورد نهی و نکوهش خداوند است: «واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة والعشی یریدون وجهه ولا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیوة الدنیا ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هوه وکان امره فرطـا؛ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند، و تنها ذات او را می طلبند، هرگز چشمهای خود را، بخاطر زینتهای دنیا، از آنها برمگیر، و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن، همانها که پیروی هوای نفس کردند، و کارهایشان افراطی است.»
مؤمنان فقیر
مفسران در شان نزول بخشی از آیات فوق چنین نوشته اند: جمعی از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضی عرب به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) رسیدند، و در حـالی کـه اشـاره بـه مـردان با ایمانی همچون سلمان ، ابوذر ، صهیب ، و خباب و مانند آنها می کردند گفتند: ای محمد اگر تو در صدر مجلس بنشینی، و این گونه افراد که بوی آنـها مشام انسان را آزار می دهد، و لباسهای خشن و پشمینه در تن دارند، از خود دور سازی (و خلاصه مجلس تو مجلسی در خور اشراف و شخصیتها! بشود) ما نزد تو خواهیم آمد، در مـجـلست خواهیم نشست و از سخنانت بهره می گیریم ولی چکنیم که با وجود این گروه جای ما نیست!در ایـن هـنگام آیات فوق نازل شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) دستور داد کـه هـرگـز تسلیم ایـن سـخنان فریبنده تو خالی نشود و همواره در دوران زندگی با افـراد بـاایـمـان و پـاکدلی چون سلمانها و ابوذرها باشد هر چند دستشان از ثروت دنیا تهی و لباسشان پشمینه است.
← دلجوئی از مؤمنان
تعبیر به «و اصبر نفسک؛خود را شکیبا دار» اشاره به این واقعیت است که پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) از ناحیه دشمنان مستکبر و اشراف آلوده در فشار بود که گـروه مـؤ مـنان فقیر را از خود براند، لذا خداوند دستور می دهد که در برابر این فشار فزاینده، صبر و استقامت پیشه کن، و هرگز تسلیم آنها مشو.تـعـبـیـر بـه صـبـح و شـام اشـاره بـه ایـن اسـت کـه در هـمـه حال و تمام عمر به یاد خدا هستند. و تـعـبـیـر بـه «یـریـدون وجـهـه» (ذات او را مـی طـلبـنـد) دلیـل بـر اخلاص آنـهـا اسـت، و اشاره به اینکه آنها از خداوند خود او را می خواهند، حتی بـخـاطـر بهشت (هـر چـنـد نـعمتهایش بزرگ و پرارزش است) و بخاطر ترس از دوزخ و مجازاتهایش (هر چند عذابهایش دردناک است) بندگی خدا نمی کنند، بلکه فقط به خاطر ذات پـاک او، او را مـی پـرسـتـنـد کـه مـا از تـو، به غیر از تو، نداریم تمنا! و این بالاترین درجه اطاعت و بندگی و عشق و ایمان به خدا است.
اطاعت از اشراف ثروتمند کافر، مورد نهی و نکوهش خداوند است: «واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة والعشی یریدون وجهه ولا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیوة الدنیا ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هوه وکان امره فرطـا؛ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند، و تنها ذات او را می طلبند، هرگز چشمهای خود را، بخاطر زینتهای دنیا، از آنها برمگیر، و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن، همانها که پیروی هوای نفس کردند، و کارهایشان افراطی است.»
مؤمنان فقیر
مفسران در شان نزول بخشی از آیات فوق چنین نوشته اند: جمعی از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضی عرب به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) رسیدند، و در حـالی کـه اشـاره بـه مـردان با ایمانی همچون سلمان ، ابوذر ، صهیب ، و خباب و مانند آنها می کردند گفتند: ای محمد اگر تو در صدر مجلس بنشینی، و این گونه افراد که بوی آنـها مشام انسان را آزار می دهد، و لباسهای خشن و پشمینه در تن دارند، از خود دور سازی (و خلاصه مجلس تو مجلسی در خور اشراف و شخصیتها! بشود) ما نزد تو خواهیم آمد، در مـجـلست خواهیم نشست و از سخنانت بهره می گیریم ولی چکنیم که با وجود این گروه جای ما نیست!در ایـن هـنگام آیات فوق نازل شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) دستور داد کـه هـرگـز تسلیم ایـن سـخنان فریبنده تو خالی نشود و همواره در دوران زندگی با افـراد بـاایـمـان و پـاکدلی چون سلمانها و ابوذرها باشد هر چند دستشان از ثروت دنیا تهی و لباسشان پشمینه است.
← دلجوئی از مؤمنان
تعبیر به «و اصبر نفسک؛خود را شکیبا دار» اشاره به این واقعیت است که پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) از ناحیه دشمنان مستکبر و اشراف آلوده در فشار بود که گـروه مـؤ مـنان فقیر را از خود براند، لذا خداوند دستور می دهد که در برابر این فشار فزاینده، صبر و استقامت پیشه کن، و هرگز تسلیم آنها مشو.تـعـبـیـر بـه صـبـح و شـام اشـاره بـه ایـن اسـت کـه در هـمـه حال و تمام عمر به یاد خدا هستند. و تـعـبـیـر بـه «یـریـدون وجـهـه» (ذات او را مـی طـلبـنـد) دلیـل بـر اخلاص آنـهـا اسـت، و اشاره به اینکه آنها از خداوند خود او را می خواهند، حتی بـخـاطـر بهشت (هـر چـنـد نـعمتهایش بزرگ و پرارزش است) و بخاطر ترس از دوزخ و مجازاتهایش (هر چند عذابهایش دردناک است) بندگی خدا نمی کنند، بلکه فقط به خاطر ذات پـاک او، او را مـی پـرسـتـنـد کـه مـا از تـو، به غیر از تو، نداریم تمنا! و این بالاترین درجه اطاعت و بندگی و عشق و ایمان به خدا است.
wikifeqh: حکم_اطاعت_از_اشراف_(قرآن)