[ویکی فقه] برخی آغاز فعالیت های علمی شیعیان در اصفهان را اواخر قرن چهارم می دانند که علاء الدین کاکویه مدرسه ای با نام مدرسه علائی برای ابن سینا تأسیس کرد، اما شکل گیری رسمی حوزه علمیه در این شهر پس از رسمی شدن مذهب تشیع در دوره صفویه در ایران و به ویژه انتقال پایتخت به آن جا بوده است.
فتح اصفهان در سال ۲۳ هجری در زمان خلافت عمر روی داد و فرمان روایان آن تا سی صد سال از طرف خلفا معین می شدند.لذا این شهر در زمان آل بویه و سلجوقیان پایتخت بود و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی کرد و جزء مهم ترین شهرهای کشور گردید.«ابن حوقل» ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه ای، زعفران و میوه های گوناگون آن که به سایر نقاط صادر می شد، می گوید: از عراق تا خراسان شهری تجاری بزرگ تر از اصفهان، جز ری وجود نداشته است. این موقعیت هم چنان رو به رشد بود تا آن که یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی های ایران شد.وی در اصفهان دستور داد که مناره هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند. در سال ۱۰۰۰ ق، پایتخت صفویه از قزوین به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مرکز سیاسی – اجتماعی، مرکز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.حوزه اصفهان پس از تأسیس حوزه علمیه قم تحت الشعاع واقع و از مرکزیت سابق آن کاسته گردید.
تاریخچه تأسیس
در دوره صفویه، با توجه به فشارهای شدیدی که بر شیعیان در قلمرو عثمانی وارد شده بود، برخی از عالمان شیعی جبل عامل با اغتنام فرصت از این گشایش سیاسی در ایران و به انگیزه ترویج مذهب شیعه به این کشور مهاجرت کردند (در این باره به این منبع رجوع کیند ).از این سو نیز شاه طهماسب صفوی (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴) مهم ترین نقش را در استقبال از این علمای مهاجر داشت.برخی از این علما در شکل گیری حوزه علمی اصفهان ایفای نقش کردند، از جمله علی بن هلال منشار کرکی عاملی (متوفی ۹۸۴) فقیه امامی که نزد علی بن عبدالعالی کرکی تحصیل کرده بود و در این دوران به ایران آمد و از طرف شاه طهماسب اول (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴)، به منصب شیخ الاسلامی اصفهان رسید. حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی و پدر شیخ بهائی نیز در آغاز ورود به ایران در اصفهان اقامت گزید.در آن جا علی بن هلال منشار کرکی عاملی شیخ الاسلام اصفهان، از او استقبال کرد.حارثی سه سال در اصفهان به تدریس اشتغال داشت. در دوران حکومت شاه طهماسب به سبب عنایت خاص شاه به علما و نیز اعتقاد و التزام شخص او به احکام شریعت، حوزه های علمی شیعه رونق و نفوذ ویژه ای یافتند.پس از شاه طهماسب، در دوره شاه اسماعیل دوم (حک: ۹۸۴ـ۹۸۵) به جهت گرایش شاه به اهل سنّت، عالمان شیعی در انزوا قرار گرفتند و حتی شاه در صدد قتل آنان برآمد. پس از شاه اسماعیل دوم نیز در دوره سلطان محمد خدابنده (حک: ۹۸۵ـ۹۹۶) توجهی به حوزه علمیه نشد.با استقرار سلطنت شاه عباس اول صفوی (حک: ۹۹۶ـ۱۰۳۸) و اقدامات او عالمان شیعی نفوذ بیشتری یافتند، تا آن جا که می توان گفت حوزه اصفهان در واقع در دوره او تأسیس شد.
مؤسس
یکی از عالمانی که از او به عنوان مؤسس حوزه علمیه اصفهان یاد می شود ملا عبداللّه تستری است.وی درس خوانده حوزه نجف بود و احتمالا در حدود ۱۰۰۶ از کربلا به اصفهان آمد و سپس برهه ای در مشهد ساکن شد، اما در ۱۰۰۹ که شاه عباس اول به مشهد رفته بود با او ملاقات و او را تکریم کرد و از وی خواست به اصفهان برگردد.شاه در اصفهان برای او مدرسه ای ساخت و تدریس در آن را به او سپرد.وی در آن مدرسه به تدریس فقه، اصول، حدیث و رجال پرداخت.بر اثر تلاش های تستری حوزه علمیه اصفهان رونق فراوان یافت و طلاب حدیث و فقه در اصفهان رو به فزونی نهادند.به نوشته محمدتقی مجلسی که خود شاگرد تستری بوده است، تعداد محصلان علوم دینی در زمان ورود تستری به اصفهان پنجاه تن و در زمان وفاتش (۱۰۲۱) نزدیک به هزار تن بوده اند.
دوره ها
...
فتح اصفهان در سال ۲۳ هجری در زمان خلافت عمر روی داد و فرمان روایان آن تا سی صد سال از طرف خلفا معین می شدند.لذا این شهر در زمان آل بویه و سلجوقیان پایتخت بود و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی کرد و جزء مهم ترین شهرهای کشور گردید.«ابن حوقل» ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه ای، زعفران و میوه های گوناگون آن که به سایر نقاط صادر می شد، می گوید: از عراق تا خراسان شهری تجاری بزرگ تر از اصفهان، جز ری وجود نداشته است. این موقعیت هم چنان رو به رشد بود تا آن که یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی های ایران شد.وی در اصفهان دستور داد که مناره هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند. در سال ۱۰۰۰ ق، پایتخت صفویه از قزوین به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مرکز سیاسی – اجتماعی، مرکز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.حوزه اصفهان پس از تأسیس حوزه علمیه قم تحت الشعاع واقع و از مرکزیت سابق آن کاسته گردید.
تاریخچه تأسیس
در دوره صفویه، با توجه به فشارهای شدیدی که بر شیعیان در قلمرو عثمانی وارد شده بود، برخی از عالمان شیعی جبل عامل با اغتنام فرصت از این گشایش سیاسی در ایران و به انگیزه ترویج مذهب شیعه به این کشور مهاجرت کردند (در این باره به این منبع رجوع کیند ).از این سو نیز شاه طهماسب صفوی (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴) مهم ترین نقش را در استقبال از این علمای مهاجر داشت.برخی از این علما در شکل گیری حوزه علمی اصفهان ایفای نقش کردند، از جمله علی بن هلال منشار کرکی عاملی (متوفی ۹۸۴) فقیه امامی که نزد علی بن عبدالعالی کرکی تحصیل کرده بود و در این دوران به ایران آمد و از طرف شاه طهماسب اول (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴)، به منصب شیخ الاسلامی اصفهان رسید. حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی و پدر شیخ بهائی نیز در آغاز ورود به ایران در اصفهان اقامت گزید.در آن جا علی بن هلال منشار کرکی عاملی شیخ الاسلام اصفهان، از او استقبال کرد.حارثی سه سال در اصفهان به تدریس اشتغال داشت. در دوران حکومت شاه طهماسب به سبب عنایت خاص شاه به علما و نیز اعتقاد و التزام شخص او به احکام شریعت، حوزه های علمی شیعه رونق و نفوذ ویژه ای یافتند.پس از شاه طهماسب، در دوره شاه اسماعیل دوم (حک: ۹۸۴ـ۹۸۵) به جهت گرایش شاه به اهل سنّت، عالمان شیعی در انزوا قرار گرفتند و حتی شاه در صدد قتل آنان برآمد. پس از شاه اسماعیل دوم نیز در دوره سلطان محمد خدابنده (حک: ۹۸۵ـ۹۹۶) توجهی به حوزه علمیه نشد.با استقرار سلطنت شاه عباس اول صفوی (حک: ۹۹۶ـ۱۰۳۸) و اقدامات او عالمان شیعی نفوذ بیشتری یافتند، تا آن جا که می توان گفت حوزه اصفهان در واقع در دوره او تأسیس شد.
مؤسس
یکی از عالمانی که از او به عنوان مؤسس حوزه علمیه اصفهان یاد می شود ملا عبداللّه تستری است.وی درس خوانده حوزه نجف بود و احتمالا در حدود ۱۰۰۶ از کربلا به اصفهان آمد و سپس برهه ای در مشهد ساکن شد، اما در ۱۰۰۹ که شاه عباس اول به مشهد رفته بود با او ملاقات و او را تکریم کرد و از وی خواست به اصفهان برگردد.شاه در اصفهان برای او مدرسه ای ساخت و تدریس در آن را به او سپرد.وی در آن مدرسه به تدریس فقه، اصول، حدیث و رجال پرداخت.بر اثر تلاش های تستری حوزه علمیه اصفهان رونق فراوان یافت و طلاب حدیث و فقه در اصفهان رو به فزونی نهادند.به نوشته محمدتقی مجلسی که خود شاگرد تستری بوده است، تعداد محصلان علوم دینی در زمان ورود تستری به اصفهان پنجاه تن و در زمان وفاتش (۱۰۲۱) نزدیک به هزار تن بوده اند.
دوره ها
...
wikifeqh: مدرسه_علمیه_اصفهان
[ویکی شیعه] حوزه علمیه اصفهان، مجموعه ای از مدارس، عالمان و طلاب علوم دینی در شهر اصفهان ایران که تاریخ این مجموعه، به دوره صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در ایران و به ویژه انتقال پایتخت به اصفهان به صورت رسمی بازمی گردد. با توجه به فشارهایی که در قلمرو عثمانی در عهد صفوی بر شیعیان وارد می شد، برخی از عالمان شیعی جبل عامل با بهره گیری از فرصت این گشایش سیاسی در ایران و به انگیزه ترویج مذهب شیعه به این کشور مهاجرت کردند. حوزه علمیه اصفهان، فلاسفه، فقها و مراجع زیادی را تقدیم جامعه کرده است. عالمانی چون میرزا عبدالله افندی، شیخ بهائی، محمد باقر سبزواری، محمد تقی مجلسی، محمد باقر مجلسی، آقا جمال خوانساری، آقا حسین خوانساری، سید ابوالحسن اصفهانی در این حوزه رشد و پرورش یافته اند.
یکی از ویژگی های آن، مخالفت علما و فقها با تصوف و صوفیان بوده است. در مقابل شیخیه، بابیت و بهائیت مخالفت نمودند. زنانی نیز در این حوزه رشد یافته اند که معروفترین آنان آمنه بیگم دختر محمد تقی مجلسی، حمیده رویدشتی دختر شریف بن محمد رویدشتی اصفهانی و در دوره جدید، بانو نصرت امین اصفهانی است. از مهمترین مدارس علمیه این شهر، می توان به مدرسه ملا عبداللّه، مدرسه شیخ لطف اللّه، مدرسه شاه و مدرسه شیخ بهائی اشاره کرد.
یکی از ویژگی های آن، مخالفت علما و فقها با تصوف و صوفیان بوده است. در مقابل شیخیه، بابیت و بهائیت مخالفت نمودند. زنانی نیز در این حوزه رشد یافته اند که معروفترین آنان آمنه بیگم دختر محمد تقی مجلسی، حمیده رویدشتی دختر شریف بن محمد رویدشتی اصفهانی و در دوره جدید، بانو نصرت امین اصفهانی است. از مهمترین مدارس علمیه این شهر، می توان به مدرسه ملا عبداللّه، مدرسه شیخ لطف اللّه، مدرسه شاه و مدرسه شیخ بهائی اشاره کرد.
wikishia: حوزه_علمیه_اصفهان
[ویکی فقه] حوزه علمیه اصفهان (اخلاق). حوزه علمیه اصفهان، مجموعه ای از مدارس، عالمان و طلاب علوم دینی در شهر اصفهان که تاریخ این مجموعه، به دوره صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در ایران بازمی گردد. این حوزه از هنگام تاسیس آن به دست محقق کرکی و تقویت آن بوسیله مولا عبدالله تستری و تداوم آن توسط چهره هایی همانند: شیخ بهایی، میرداماد، ملاصدرا و غیره همواره به آموزش اخلاقی حوزویان توجه داشته و درس های اخلاقی در این حوزه از اهمیت و جایگاه ویژه برخوردار بوده است.
با نگاهی به گذشته در می یابیم که اصفهان همواره مرکز تلاش و حرکت های علمی و مذهبی بوده و مدارس علمی و شخصیت های فرهنگی آن دیار -که برخی از آنان در فنون گوناگون در خشیده اند- بسیار بوده اند و هر یک سندی زنده و گویا بر عظمت و گسترش علمی حوزه آن شهر می باشند.این حوزه از هنگام تاسیس آن به دست محقق کرکی و تقویت آن بوسیله مولا عبدالله تستری و تداوم آن توسط چهره هایی همانند: شیخ بهایی، میرداماد، ملاصدرا، مجلسی اول و دوم، آخوند کاشی، آقا رحیم، ارباب قشقائی، میرزا علی شیرازی، شهید مدرس و غیره همواره و هم پای فراگیری علوم و فنون مختلف به آموزش اخلاقی حوزویان توجه داشته و درس های اخلاقی در این حوزه نیز از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده است.
دروس اخلاقی حوزه اصفهان
چنانکه نوشته اند: «پس از اولین جلسه ای که ملاصدرا در درس میرداماد شرکت جسته بود، میرداماد وی را با خود به کناری برد و گفت: ای محمد من امروز گفتم کسی که می خواهد حکمت را تحصیل کند باید حکمت عملی را تعقیب کند و اینک به تو می گویم که حکمت عملی در درجه اول دو چیز است: یکی به انجام رسانیدن تمام واجبات دین اسلام و دوم پرهیز از هر چیزی که نفس بوالهوس برای خودش می طلبد.»
مختاری، رضا، سیمای فرزانگان ج۳، ص۳۷.
۱. ↑ مختاری، رضا، سیمای فرزانگان ج۳، ص۳۷.۲. ↑ آقا نجفی قوچانی، سیاحت شرق، ص۱۸۸-۳۳.۳. ↑ آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر.۴. ↑ مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مقدمه یازده.۵. ↑ مجله حوزه، شماره۲۲، ص۵.
منبع
...
با نگاهی به گذشته در می یابیم که اصفهان همواره مرکز تلاش و حرکت های علمی و مذهبی بوده و مدارس علمی و شخصیت های فرهنگی آن دیار -که برخی از آنان در فنون گوناگون در خشیده اند- بسیار بوده اند و هر یک سندی زنده و گویا بر عظمت و گسترش علمی حوزه آن شهر می باشند.این حوزه از هنگام تاسیس آن به دست محقق کرکی و تقویت آن بوسیله مولا عبدالله تستری و تداوم آن توسط چهره هایی همانند: شیخ بهایی، میرداماد، ملاصدرا، مجلسی اول و دوم، آخوند کاشی، آقا رحیم، ارباب قشقائی، میرزا علی شیرازی، شهید مدرس و غیره همواره و هم پای فراگیری علوم و فنون مختلف به آموزش اخلاقی حوزویان توجه داشته و درس های اخلاقی در این حوزه نیز از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده است.
دروس اخلاقی حوزه اصفهان
چنانکه نوشته اند: «پس از اولین جلسه ای که ملاصدرا در درس میرداماد شرکت جسته بود، میرداماد وی را با خود به کناری برد و گفت: ای محمد من امروز گفتم کسی که می خواهد حکمت را تحصیل کند باید حکمت عملی را تعقیب کند و اینک به تو می گویم که حکمت عملی در درجه اول دو چیز است: یکی به انجام رسانیدن تمام واجبات دین اسلام و دوم پرهیز از هر چیزی که نفس بوالهوس برای خودش می طلبد.»
مختاری، رضا، سیمای فرزانگان ج۳، ص۳۷.
۱. ↑ مختاری، رضا، سیمای فرزانگان ج۳، ص۳۷.۲. ↑ آقا نجفی قوچانی، سیاحت شرق، ص۱۸۸-۳۳.۳. ↑ آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر.۴. ↑ مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مقدمه یازده.۵. ↑ مجله حوزه، شماره۲۲، ص۵.
منبع
...
wikifeqh: اخلاق_در_حوزه_اصفهان