حنین بن اسحاق
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] «ابوزید حنین بن اسحاق عبادی» در سال 194ق (809م) در حیره دیده به جهان گشود. پدر او داروسازی نصرانی از اهل حیره بود. حنین نیز در پی آموزش طب و داروسازی، به دانشگاه معروف پزشکی آن روز یعنی دانشگاه جندی شاپور رهسپار شد.
استاد حنین در این روزگار، یوحنا بن ماسویه (متوفی243ق) بود که در اوائل قرن سوم از بغداد به جندی شاپور مهاجرت نموده بود. همچنین از آنجایی که یوحنا مدیر بیت الحکمه بغداد بود، حنین نیز مدتی در این مدرسه به دانش آموزی پرداخت.
نقل است که حنین از خانواده تجار بود، از این رو اهالی دانشگاه جندی شاپور و پزشکان آنجا ناخرسند بودند که تاجرزادگان به آموختن رشته های پزشکی پردازند، به این سبب روزی یوحنا که از سوالات پی در پی حنین خسته شده بود، به وی گفت: تاجرزادگان اهل حیره را چه به آموختن دانش پزشکی و دستور داد که او را از خانه اش بیرون کنند.
ولی وی از این بابت ناامید نشد، بلکه به آموختن لغت یونانی پرداخت و آن گاه که از آموختن آن فارغ شد، به قصد آموختن زبان و قواعد عربی به بصره رفت و در محضر خلیل بن احمد که بزرگترین زبان شناس آن روزگار بود، به کسب علم پرداخت.
بعد از این دوران وی خود به مطالعه کتاب های بقراط و جالینوس می پرداخت. آنگاه حوالی سال 211ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئیل بن بختیشوع که طبیب خاص مأمون عباسی بود درآمد.
در این ایام به دستور جبرئیل، دو کتاب جالینوس با نام های «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعة» را از یونانی به عربی ترجمه نمود. البته در سال های بعد حنین بسیاری از این کتاب ها را که در روزگار ناپختگی به عربی ترجمه نموده بود، دوباره ترجمه نمود.
استاد حنین در این روزگار، یوحنا بن ماسویه (متوفی243ق) بود که در اوائل قرن سوم از بغداد به جندی شاپور مهاجرت نموده بود. همچنین از آنجایی که یوحنا مدیر بیت الحکمه بغداد بود، حنین نیز مدتی در این مدرسه به دانش آموزی پرداخت.
نقل است که حنین از خانواده تجار بود، از این رو اهالی دانشگاه جندی شاپور و پزشکان آنجا ناخرسند بودند که تاجرزادگان به آموختن رشته های پزشکی پردازند، به این سبب روزی یوحنا که از سوالات پی در پی حنین خسته شده بود، به وی گفت: تاجرزادگان اهل حیره را چه به آموختن دانش پزشکی و دستور داد که او را از خانه اش بیرون کنند.
ولی وی از این بابت ناامید نشد، بلکه به آموختن لغت یونانی پرداخت و آن گاه که از آموختن آن فارغ شد، به قصد آموختن زبان و قواعد عربی به بصره رفت و در محضر خلیل بن احمد که بزرگترین زبان شناس آن روزگار بود، به کسب علم پرداخت.
بعد از این دوران وی خود به مطالعه کتاب های بقراط و جالینوس می پرداخت. آنگاه حوالی سال 211ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئیل بن بختیشوع که طبیب خاص مأمون عباسی بود درآمد.
در این ایام به دستور جبرئیل، دو کتاب جالینوس با نام های «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعة» را از یونانی به عربی ترجمه نمود. البته در سال های بعد حنین بسیاری از این کتاب ها را که در روزگار ناپختگی به عربی ترجمه نموده بود، دوباره ترجمه نمود.
wikinoor: حنین_بن_اسحاق
دانشنامه آزاد فارسی
حُنَیْنِ بن اِسْحاق (حیره ۱۹۴ـ بغداد ۲۶۴/۲۶۰ق)
طبیب مسیحی نسطوری و مترجم آثار یونانی به سریانی و عربی. عربی را در بصره از خلیل بن احمد فراگرفت. برای آموختن طب در درس پزشکی یوحنا بن ماسویه حاضر شد اما ناکام ماند. درپی این ناکامی، به منظور استفاده از متون اصلی پزشکی به اسکندریه رفت و سریانی و یونانی آموخت. در اوج دورۀ موسوم به نهضت ترجمه، مهم ترین مترجم بیت الحکمۀ مأمون عباسی بود و ریاست آن را بر عهده داشت. این منصب در زمان متوکل عباسی نیز بدو سپرده شد. حنین در ممالک اسلامی، پس از اسکندر افرودیسی عالم ترین یونانی دان شمرده شده است. وی تألیفاتی نیز دارد که از آن شمار می توان العین، معرفة اوجاع المعده و علاجها، قرص الورد، تعبیر الرؤیا، نوادر الفلاسفة و الحکماء را نام برد. عمدۀ شهرت حنین به ترجمه های دقیقی است که در شمار ترجمه های معیار آثار یونانی از آن ها یاد رفته است. گسترۀ ترجمه های او دانش های گوناگونی را در بر می گیرد. او آثاری از بقراط، جالینوس، اوریباسیوس، پولس اجانیطی، ارسطور، اقلیدس، بطلمیوس، افلاطون و دیگران را به عربی برگردانده است و افزون بر این، سهم بسزایی در اصلاح ترجمۀ سایر مترجمان داشته است.
طبیب مسیحی نسطوری و مترجم آثار یونانی به سریانی و عربی. عربی را در بصره از خلیل بن احمد فراگرفت. برای آموختن طب در درس پزشکی یوحنا بن ماسویه حاضر شد اما ناکام ماند. درپی این ناکامی، به منظور استفاده از متون اصلی پزشکی به اسکندریه رفت و سریانی و یونانی آموخت. در اوج دورۀ موسوم به نهضت ترجمه، مهم ترین مترجم بیت الحکمۀ مأمون عباسی بود و ریاست آن را بر عهده داشت. این منصب در زمان متوکل عباسی نیز بدو سپرده شد. حنین در ممالک اسلامی، پس از اسکندر افرودیسی عالم ترین یونانی دان شمرده شده است. وی تألیفاتی نیز دارد که از آن شمار می توان العین، معرفة اوجاع المعده و علاجها، قرص الورد، تعبیر الرؤیا، نوادر الفلاسفة و الحکماء را نام برد. عمدۀ شهرت حنین به ترجمه های دقیقی است که در شمار ترجمه های معیار آثار یونانی از آن ها یاد رفته است. گسترۀ ترجمه های او دانش های گوناگونی را در بر می گیرد. او آثاری از بقراط، جالینوس، اوریباسیوس، پولس اجانیطی، ارسطور، اقلیدس، بطلمیوس، افلاطون و دیگران را به عربی برگردانده است و افزون بر این، سهم بسزایی در اصلاح ترجمۀ سایر مترجمان داشته است.
wikijoo: حنین_بن_اسحاق
پیشنهاد کاربران
نام کوچک Hunein یا Honayn با تلفظ هوناین ( حُونَین ) در اصل و ریشه به دو معنای بوده ؛ یکی نَیِ هو و دیگری نایِ هو و پسوند نون ( n ) مخفف اند بوده به معنای هست و یا نقش علامت کسره را بین هو و نَی و نای بازی کرده، اما به انتهای کلمه منتقل گردیده . اسحاق نام فرزند دوم آبراهام یا ابراهیم و سارا به زبان خود آنان به شکل ایسااک ( ایساّک ) تلفظ و بیان میشده به معنای ایسای کوچک.
... [مشاهده متن کامل]
تبدیل این نام ( و خیلی از نام دیگر ) به شکل اسحاق در قرآن با هدف گمراه نمودن پارسی زبانان اواخر دوران امپراتوری ساسانی و آیندگان آنان تا به امروز و تا آینده های دور دست صورت گرفته و نه با نیت پاک، حال یا از طرف الله و به امر و خواست وی و از طریق جبرئیل ( همان گابریئل ماریائی یا مریمی ) در قالب وحی به گوش سر و دل مبارک پیامبر اکرم دین اسلام ابلاغ گردیده و یا به امر و خواست خود وی با هدف تبلیغ و ترویج سریع و همه جانبه دین نوپای خود در سرزمین پهناور ایران در آن عصر و دوران در میدان رقابت سرسختانه با ادیان یهودی، مسیحی، زرتشتی و بودائی و اعم و ذالک و غیره و غیره.
مورخین، مفسرین، ادیبان، شاعران، حکیمان و عارفان پارسی زبان ایرانی بخود کوچکترین زحمتی نداده اند که نام های مندرج در کتب دینی یهودیان و مسیحیان و مسلمانان و کتب فلاسفه یونان باستان را با حروف یونانی یا لاتین مورد ملاحظه قرار دهند تا شاید بتوانند به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی آنها پی ببرند ( یعنی فارسی بودن آنها ) بلکه چشم و گوش بسته نقش مطیع و فرمانبردار و غلام حلقه بگوش مترجمین عرب زبان را بازی کرده اند از دیرباز تا به امروز و تا آینده های دور دست. حکیم ابولاقاسم فردوسی حماسه سرای بزرگ خطه ی توس هم آنان را از راه و به روش دیگری بخواب ژرف و شیرین تری فرو برده:
بسی رنج بردم در آن سال 30 /
تا عجم زنده کردم بدان پار 30/
عدد سی احتمالا در ارتباط و تایید تعداد شب ها و روز های ماه های دوزاده گانه سال در این دو بیت بیان گردیده براساس بینش و باور ایرانیان فرا باستان و سپس قوم یهود که حدود هزار سال پیش توسط حکیم عمر خیام خیام اصلاح گردیده است.
... [مشاهده متن کامل]
تبدیل این نام ( و خیلی از نام دیگر ) به شکل اسحاق در قرآن با هدف گمراه نمودن پارسی زبانان اواخر دوران امپراتوری ساسانی و آیندگان آنان تا به امروز و تا آینده های دور دست صورت گرفته و نه با نیت پاک، حال یا از طرف الله و به امر و خواست وی و از طریق جبرئیل ( همان گابریئل ماریائی یا مریمی ) در قالب وحی به گوش سر و دل مبارک پیامبر اکرم دین اسلام ابلاغ گردیده و یا به امر و خواست خود وی با هدف تبلیغ و ترویج سریع و همه جانبه دین نوپای خود در سرزمین پهناور ایران در آن عصر و دوران در میدان رقابت سرسختانه با ادیان یهودی، مسیحی، زرتشتی و بودائی و اعم و ذالک و غیره و غیره.
مورخین، مفسرین، ادیبان، شاعران، حکیمان و عارفان پارسی زبان ایرانی بخود کوچکترین زحمتی نداده اند که نام های مندرج در کتب دینی یهودیان و مسیحیان و مسلمانان و کتب فلاسفه یونان باستان را با حروف یونانی یا لاتین مورد ملاحظه قرار دهند تا شاید بتوانند به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی آنها پی ببرند ( یعنی فارسی بودن آنها ) بلکه چشم و گوش بسته نقش مطیع و فرمانبردار و غلام حلقه بگوش مترجمین عرب زبان را بازی کرده اند از دیرباز تا به امروز و تا آینده های دور دست. حکیم ابولاقاسم فردوسی حماسه سرای بزرگ خطه ی توس هم آنان را از راه و به روش دیگری بخواب ژرف و شیرین تری فرو برده:
بسی رنج بردم در آن سال 30 /
تا عجم زنده کردم بدان پار 30/
عدد سی احتمالا در ارتباط و تایید تعداد شب ها و روز های ماه های دوزاده گانه سال در این دو بیت بیان گردیده براساس بینش و باور ایرانیان فرا باستان و سپس قوم یهود که حدود هزار سال پیش توسط حکیم عمر خیام خیام اصلاح گردیده است.
حُنَیْن بن اسحاق ( ۸۰۹–۸۷۳م ) دانشمند مترجم و پزشک مسیحی نسطوری عرب قرن نهم میلادی بود. وی از اساتید نهضت ترجمه بوده است.
در بغداد زاده شد و در شام تحصیلات مقدماتی خود را انجام داد. در جوانی به بغداد بازگشت و در محضر یوحنا ابن ماسویه، پزشک و مترجم دربار هارون الرشید و مدیر بیت الحکمه، علم آموزی می کرد. از آنجا که بسیار باهوش بود اغلب با استاد به جدل می پرداخت که زیاده روی در اینکار باعث اخراج او شد.
... [مشاهده متن کامل]
سپس به یادگیری زبان یونانی پرداخت و به بصره نزد زبان شناس مشهور خلیل ابن احمد رفت.
در ۲۱۱ ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئیل بن بختیشوع طبیب مأمون درآمد. به سفارش جبرئیل و یوحنا بن ماسویه، کتابهای جالینوس از جمله «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعة» را از یونانی به عربی ترجمه کرد.
در بغداد همزمان اقدام به مطالعه کتب پزشکی نموده و در علم طب متخصص شد.
سپس در دربار متوکل پزشکان مخصوص وی شده و به ریاست گروه اطبای بغداد منصوب شود.
بدستور متوکل گروهی برای ترجمه تشکیل شد و حنین به ریاست آن منصوب گردید و مترجمانی چون اصطفن بن بسیل و موسی بن خالد در این گروه همکاری داشتند.
حنین عضو دارالحکمه بغداد بود که مرکز ترجمه آثار علمی جهان بود. وی مهمترین مترجم نهضت ترجمه محسوب می شود که روش جدید مختص به خود داشته در اغلب ترجمه ها توضیحات اضافه می کرده تا خواننده را بهتر متوجه موضوع کند.
او از کشورهای یونانی زبان دیدار کرد و دست نوشته ها را گرد آورد و در دورهٔ مأمون، سرپرستیِ آماده ساختن ترجمه ها را بر عهده داشت.
حنین بن اسحاق مسیحی بود، واقعیتی که گواه آسان گیریِ در خور توجه دورهٔ خلفای عباسی است.
صفدی نقل کرده است، که مأمون در مقابل هر ترجمه ای که حنین انجام می داد، به مقدار وزن آن طلا پرداخت می کرد.
قاضی صاعد اندلسی می گوید: ترجمه های خوب و گرانسنگ حنین سبب شد تا بسیاری از مسائل و مشکلات کتاب های بقراط و جالینوس برای ما روشن گردد
ابن خلکان می نویسد: اگر ترجمه های حنین نبود بسیاری از علوم یونانی در منطقه خود مهجور مانده به دست ما نمی رسیدند
حنین بن اسحاق و دستیارانش آثار بقراط، جالینوس، دیوسکوریدس ( دیسقوریدس ) ، افلاطون، ارسطو، و عهد عتیق ( ترجمه هفتادی ) را به عربی برگرداندند.

در بغداد زاده شد و در شام تحصیلات مقدماتی خود را انجام داد. در جوانی به بغداد بازگشت و در محضر یوحنا ابن ماسویه، پزشک و مترجم دربار هارون الرشید و مدیر بیت الحکمه، علم آموزی می کرد. از آنجا که بسیار باهوش بود اغلب با استاد به جدل می پرداخت که زیاده روی در اینکار باعث اخراج او شد.
... [مشاهده متن کامل]
سپس به یادگیری زبان یونانی پرداخت و به بصره نزد زبان شناس مشهور خلیل ابن احمد رفت.
در ۲۱۱ ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئیل بن بختیشوع طبیب مأمون درآمد. به سفارش جبرئیل و یوحنا بن ماسویه، کتابهای جالینوس از جمله «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعة» را از یونانی به عربی ترجمه کرد.
در بغداد همزمان اقدام به مطالعه کتب پزشکی نموده و در علم طب متخصص شد.
سپس در دربار متوکل پزشکان مخصوص وی شده و به ریاست گروه اطبای بغداد منصوب شود.
بدستور متوکل گروهی برای ترجمه تشکیل شد و حنین به ریاست آن منصوب گردید و مترجمانی چون اصطفن بن بسیل و موسی بن خالد در این گروه همکاری داشتند.
حنین عضو دارالحکمه بغداد بود که مرکز ترجمه آثار علمی جهان بود. وی مهمترین مترجم نهضت ترجمه محسوب می شود که روش جدید مختص به خود داشته در اغلب ترجمه ها توضیحات اضافه می کرده تا خواننده را بهتر متوجه موضوع کند.
او از کشورهای یونانی زبان دیدار کرد و دست نوشته ها را گرد آورد و در دورهٔ مأمون، سرپرستیِ آماده ساختن ترجمه ها را بر عهده داشت.
حنین بن اسحاق مسیحی بود، واقعیتی که گواه آسان گیریِ در خور توجه دورهٔ خلفای عباسی است.
صفدی نقل کرده است، که مأمون در مقابل هر ترجمه ای که حنین انجام می داد، به مقدار وزن آن طلا پرداخت می کرد.
قاضی صاعد اندلسی می گوید: ترجمه های خوب و گرانسنگ حنین سبب شد تا بسیاری از مسائل و مشکلات کتاب های بقراط و جالینوس برای ما روشن گردد
ابن خلکان می نویسد: اگر ترجمه های حنین نبود بسیاری از علوم یونانی در منطقه خود مهجور مانده به دست ما نمی رسیدند
حنین بن اسحاق و دستیارانش آثار بقراط، جالینوس، دیوسکوریدس ( دیسقوریدس ) ، افلاطون، ارسطو، و عهد عتیق ( ترجمه هفتادی ) را به عربی برگرداندند.
