حمله های مغول به هند ( انگلیسی: Mongol invasions of India ) ، امپراتوری مغول از سال ۱۲۲۱ تا ۱۳۲۷ چندین حمله به شبه قاره هند را آغاز کرد ، و بسیاری از حملات بعدی توسط قاراوناها با منشأ مغول انجام شد. مغول ها ده ها بخش از شبه قاره را اشغال کردند. با پیشرفت مغول ها به مناطق داخلی هند و رسیدن به حومهٔ دهلی، سلطان نشین دهلی لشکرکشی علیه آنها را رهبری کرد که در آن ارتش مغول شکست های جدی خورد.
حملات مغول، قتل عام ها و قساوت های بسیاری را به شبه قاره هند وارد کرد، اما حکومت آن بیشتر به پاکستان غربی محدود بود. بعضی اوقات، مغول ها حکومت خود را در مناطق هم مرز با هند شمالی گسترش دادند اما هیچ گاه فراتر از دهلی نبودند. مغولان نیز از سال ۱۲۳۵ تا ۱۳۰۵ بر کشمیر حکومت کردند. مغولان با سپاهی ۳۰ هزار نفری به لاهور پاکستان حمله کردند. آنها بیشتر ساکنان آن را قتل عام کردند و از سال ۱۲۴۱ تا سال ۱۲۶۶ که سلطان بالبان منطقه را دوباره تسخیر کرد، بر سرزمین حاکم بودند. لاهور در سال ۱۲۸۷ دوباره به حکومت مغول بازگشت. از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۰۵، مغولان پنجاب را تسخیر کردند و پنجاب را اشغال کردند و مجدداً علیه اهالی منطقه دست به جنایاتی زدند. مغولان بعداً به استان سند حمله کردند و به سمت دهلی حرکت کردند و در آنجا ساکنان را غارت و قتل عام کردند. مغولان مدت کوتاهی شهر را اشغال کردند، اما به سرعت توسط مالک کافور، یکی از سرداران سلطان شکست خوردند. حملات متعددی از مغول، عمدتاً در شمال هند انجام شد، اما سرانجام مغولان در پی چندین شکست از دهلی، مجبور به عقب نشینی شدند.
چنگیز خان پس از تعقیب جلال الدین از هند از سمرقند و شکست دادن وی در جنگ سند، 12 تومنی ( 20000 سرباز ) را به فرماندهان دوربی سهمگین و بالا برای ادامه تعقیب فرستاد. فرمانده مغول جلال الدین را در سراسر منطقه لاهور تعقیب کرد و به استان دورافتاده مولطان حمله کرد و حتی حومه لاهور را نیز غارت کرد. جلال الدین مجدداً جمع شد ، و سپاهی کوچک از بازماندگان نبرد تشکیل داد و با حاکمان ترک زبان سلطنت دهلی به دنبال اتحاد یا حتی پناهندگی بود ، اما رد شد. جلال الدین در پنجاب علیه حاکمان محلی جنگید. وی پس از شکست توسط بسیاری از آنها در فضای باز ، به دنبال پناه بردن به مولتان به حومه پنجاب عقب نشینی کرد.
جلال الدین در حالی که علیه فرماندار محلی سند می جنگید ، خبر قیامی در استان کرمان در جنوب ایران را شنید و بلافاصله عازم آن مکان شد و از جاده بلوچستان جنوبی عبور کرد. به جلال الدین نیز نیروهایی از غور و پیشاور از جمله اعضای قبایل خلجی ، ترکمان و غوری پیوستند. وی با یاران جدید خود به غزنی لشکر کشید و یک لشکر مغول را زیر نظر تورتای که وظیفه شکار وی را بر عهده داشت ، شکست داد. متحدان پیروز بر سر تقسیم غنیمت دستگیر شده نزاع کردند. متعاقباً قبایل خلجی ، ترکمان و غوری جلال الدین را ترک کرده و به پیشاور بازگشتند. در این زمان اوگدئی خان ، پسر سوم چنگیز خان ، به خان بزرگ امپراتوری مغول تبدیل شد. یک ژنرال مغول به نام چورماقان که خان فرستاده بود جلال الدین را مورد حمله قرار داده و شکست داد و بدین ترتیب سلسله خوارزم - شاه پایان یافت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفحملات مغول، قتل عام ها و قساوت های بسیاری را به شبه قاره هند وارد کرد، اما حکومت آن بیشتر به پاکستان غربی محدود بود. بعضی اوقات، مغول ها حکومت خود را در مناطق هم مرز با هند شمالی گسترش دادند اما هیچ گاه فراتر از دهلی نبودند. مغولان نیز از سال ۱۲۳۵ تا ۱۳۰۵ بر کشمیر حکومت کردند. مغولان با سپاهی ۳۰ هزار نفری به لاهور پاکستان حمله کردند. آنها بیشتر ساکنان آن را قتل عام کردند و از سال ۱۲۴۱ تا سال ۱۲۶۶ که سلطان بالبان منطقه را دوباره تسخیر کرد، بر سرزمین حاکم بودند. لاهور در سال ۱۲۸۷ دوباره به حکومت مغول بازگشت. از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۰۵، مغولان پنجاب را تسخیر کردند و پنجاب را اشغال کردند و مجدداً علیه اهالی منطقه دست به جنایاتی زدند. مغولان بعداً به استان سند حمله کردند و به سمت دهلی حرکت کردند و در آنجا ساکنان را غارت و قتل عام کردند. مغولان مدت کوتاهی شهر را اشغال کردند، اما به سرعت توسط مالک کافور، یکی از سرداران سلطان شکست خوردند. حملات متعددی از مغول، عمدتاً در شمال هند انجام شد، اما سرانجام مغولان در پی چندین شکست از دهلی، مجبور به عقب نشینی شدند.
چنگیز خان پس از تعقیب جلال الدین از هند از سمرقند و شکست دادن وی در جنگ سند، 12 تومنی ( 20000 سرباز ) را به فرماندهان دوربی سهمگین و بالا برای ادامه تعقیب فرستاد. فرمانده مغول جلال الدین را در سراسر منطقه لاهور تعقیب کرد و به استان دورافتاده مولطان حمله کرد و حتی حومه لاهور را نیز غارت کرد. جلال الدین مجدداً جمع شد ، و سپاهی کوچک از بازماندگان نبرد تشکیل داد و با حاکمان ترک زبان سلطنت دهلی به دنبال اتحاد یا حتی پناهندگی بود ، اما رد شد. جلال الدین در پنجاب علیه حاکمان محلی جنگید. وی پس از شکست توسط بسیاری از آنها در فضای باز ، به دنبال پناه بردن به مولتان به حومه پنجاب عقب نشینی کرد.
جلال الدین در حالی که علیه فرماندار محلی سند می جنگید ، خبر قیامی در استان کرمان در جنوب ایران را شنید و بلافاصله عازم آن مکان شد و از جاده بلوچستان جنوبی عبور کرد. به جلال الدین نیز نیروهایی از غور و پیشاور از جمله اعضای قبایل خلجی ، ترکمان و غوری پیوستند. وی با یاران جدید خود به غزنی لشکر کشید و یک لشکر مغول را زیر نظر تورتای که وظیفه شکار وی را بر عهده داشت ، شکست داد. متحدان پیروز بر سر تقسیم غنیمت دستگیر شده نزاع کردند. متعاقباً قبایل خلجی ، ترکمان و غوری جلال الدین را ترک کرده و به پیشاور بازگشتند. در این زمان اوگدئی خان ، پسر سوم چنگیز خان ، به خان بزرگ امپراتوری مغول تبدیل شد. یک ژنرال مغول به نام چورماقان که خان فرستاده بود جلال الدین را مورد حمله قرار داده و شکست داد و بدین ترتیب سلسله خوارزم - شاه پایان یافت.
wiki: حمله های مغول به هند